دانلود پروژه مقاله ربا در حقوق جزايي ايران تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله ربا در حقوق جزايي ايران تحت word دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله ربا در حقوق جزايي ايران تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله ربا در حقوق جزايي ايران تحت word

مقدمه  
1- تعریف ربا و انواع آن  
2- عنصر مادی بزه ربا  
1-2- توافق یا تراضی طرفین  
2-2- شرط مازاد (اضافه)  
3-2- قبض و اقباض مازاد (اضافه)  
3- موضوع جرم  
4- مرتکب جرم  
5- علل موجهه جرم  
6- واسطه معامله ربوی  
7- جزای نقدی  
8- دادگاه صالح به رسیدگی  
بانک و سپرده ها  
ارتشا و ربا و کلاهبرداری‌  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله ربا در حقوق جزايي ايران تحت word

صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، تهران، گتج دانش، چاپ پنجم، 1372، جلد دوم، ص 114[1]

. صفایی، حسین، قاسم زاده ، مرتضی، حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تهران، سمت، چاپ دهم 1384، ص 146 [2]

. صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، تهران، گتج دانش ، چاپ پنجم ،1372، جلد دوم ، ص 21 [3]

4 قانون تجارت ماده 588 : «شخص حقوقی می تواند دارای کلیه حقوق و تکالیفی بشود که قانون برای افراد قائل است مگر حقوق و وظایفی که با الطبیعه فقط انسان میتواند دارای ان باشد مانند حقوق و وظایف ابوت و بنوت و امثال ذلک»

.[5] لوی، هانری برول، مقاله مسائل جامعه شناسی جزایی از مجله حقوق و جامعه شناسی، ترجمه مصطفی رحیمی، تهران، امیر کبیر، 1358، ص

. صالح، علی پاشا، پلی کپی سر گذشت قانون، تهران، انتشارات دانشکده حقوق و علوم سیاسی، 1348، ص 68[6]

صفار، محمد جواد، شخصیت حقوقی، تهران، دانا، چاپ اول 1373، ص 30 .[7]

. باب پانزدهم ،موضوع مواد 583 الی 591[8]

. جعفری لنگرودی ، محمد جعفر، مقدمه عمومی علم حقوق، تهران، گنج دانش، 1361، ص 123[9]

ابو الحمید، عبد الحمید، حقوق اداری، بی جا، بی نا، چاپ دوم، 1355، جلد 1، ص79 .[10]

[11]. perci dallaz droit admins tratif far Jean Rivero 3 edition 1965 p 38 39 به نقل از جعفری لنگرودی، محمد جعفر، مقدمه عمومی علم حقوق، تهران، امیر کبیر، 1372، ص

محمد، معین، فرهنگ معین، جلد 3، واژه مسئول و مسئولیت .[12]

صفار، محمد جواد، شخصیت حقوقی، تهران، دانا، چاپ اول 1373، ص 448 و 449 .[13]

شهیدی، مهدی ،یزدانیان .علیرضا. حقوق مدنی قلمرو مسئولیت مدنی . تهران . ادبستان. اول 1379 ص 35 .[14]

شهیدی، مهدی ،همان ص 36 .[15]

ر ک به: اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، چاپ هفتم، 1383، جلد دوم، ص 21 .[16]

ر ک به: صفایی، حسین، قاسم زاده، مرتضی، حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تهران، سمت، چاپ دهم 1384 ص171 –

- ر ک به: صفایی، حسین، حقوق مدنی، تهران، سمت، جلد

ر ک به: کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی، تهران، انتشارات دانشگاه حقوق و علوم سیاسی، 137، ص455 -

ر ک به: کاتوزیان، همان ص217[17]

علی آبادی،عبدالحسین، حقوق جنایی، بی جا، حیدری، چاپ دوم 1369، جلد اول، ص139 .[18]

به نقل از: گارو مطالعات نظری و عملی در حقوق جزا، ترجمه ضیا الدین نقابت، ص 460 .[19]

اردبیلی، محمد علی، حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، چاپ هفتم، 1383، جلد دوم، ص22 .[20]

صفار، محمد جواد، شخصیت حقوقی، تهران، دانا، چاپ اول 1373، ص504[21]

به: علی ابادی، عبدالحسین، حقوق جنایی، بی جا، حیدری، چاپ دوم 1369، جلد اول، ص137 . ر ک [22]

اردبیلی ،محمد علی، همان، ص 22 .[23]

. منصور راستین، مقررات کیفری بازرگانی، تهران، دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی، چاپ دوم، بی تاریخ، ص 233 [24]

گارو، مطالعات نظری و عملی در حقوق جزا، ترجمه ضیا الدین نقابت، ص453 .[25]

. همان، ص455 [26]

صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، تهران، گتج دانش، چاپ پنجم، 1372، جلد دوم، ص118 -

صانعی، همان، ص 118 .[27]

اردبیلی، محمد علی، حقوق جزای عمومی، تهران، میزان، چاپ هفتم، 1383، جلد دوم، ص23 .[28]

صانعی، پرویز، حقوق جزای عمومی، تهران، گتج دانش، چاپ پنجم، 1372، جلد دوم، ص120 .[29]

مقدمه

ربا اعم از آنکه داده یا گرفته شود بعلاوه بر حرمت شرعی دارای آثار سوئی بر روابط اقتصادی و تجاری است و باعث ایجاد اخلال در روابط مالی افراد یک جامعه سالم می گردد، بدین ترتیب ضروری است جهت سالم سازی فضای اقتصادی جامعه اخذ یا پرداخت هر گونه ربا یا انجام معاملات ربوی ممنوع باشد

برمبنای همین رویکرد، مقنن در ماده 595 قانون مجازات اسلامی در مقام جرم انگاری ربا و معاملات ربوی برآمده و مقرر داشته: «هر نوع توافق بین دو یا چند نفر تحت هر قراردادی از قبیل بیع، قرض، صلح و امثال آن جنسی را با شرط اضافه با همان جنس مکیل و موزون معامله نماید و یا زاید بر مبلغ پرداختی، دریافت نماید ربا محسوب و جرم شناخته می شود. مرتکبین اعم از ربادهنده، رباگیرنده و واسطه بین آنها علاوه بر رد اضافه به صاحب مال به شش ماه تا سه سال حبس و تا 74 ضربه شلاق و نیز معادل مال مورد ربا به عنوان جزای نقدی محکوم می گردند

 تبصره 1- در صورت معلوم نبودن صاحب مال، مال مورد ربا از مصادیق اموال مجهول المالک بوده و در اختیار ولی فقیه قرار خواهد گرفت

تبصره 2- هرگاه ثابت شود ربادهنده در مقام پرداخت وجه یا مال اضافی مضطر بوده از مجازات مذکور در این ماده معاف خواهد شد

تبصره 3- هرگاه قرارداد مذکور بین پدر و فرزند یا زن و شوهر منعقد شود یا مسلمان از کافر ربا دریافت کند مشمول مقررات این ماده نخواهد بود

بدین ترتیب ملاحظه می گردد که ربا حسب قوانین کیفری ایران علاوه بر ممنوعیت شرعی دارای وصف جزای نیز می باشد که ذیلاً به بررسی آن پرداخته می شود

1- تعریف ربا و انواع آن

هر چند مقنن در ماده 595 تعریف از بزه ربا بعمل نیاورده و تنها به ذکر مصادیق آن اکتفا نموده است؛ اما بند 1 ماده 1 قانون نحوه اجرای اصل 49 قانون اساسی (مصوب 17/5/1363) در تعریف ربا و انواع آن مقرر داشته است

«ربا بر دو نوع است

الف – ربای قرضی و آن بهره ای است که طبق شرط یا بنا بر روال، مقرض از مقترض دریافت نماید

ب – ربای معاملی و آن زیاده ای است که یکی از طرفین معامله زائد بر عوض یا معوض از طرف دیگر دریافت کند به شرطی که عوضین، مکیل یا موزون و عرفاً یا شرعاً از جنس واحد باشند.»

با توجه به تعریف مذکور و انواع آن به نظر می رسد که ربای موضوع ماده 595 قانون مجازات اسلامی نیز اعم از ربای قرضی یا معاملی است چرا که در صدر ماده مذکور، هم به ربای جنسی در معاملات اشاره شده و هم به ربای قرضی از طریق اخذ مبلغی مازاد بر مبلغ پرداختی از طریق اشاره شده است

2- عنصر مادی بزه ربا

مقررات ماده 595 ق.م.ا حاکی است که عنصر ماده بزه ربا ممکن است به سه طریق محقق گردد: 1- پرداخت ربا 2- دریافت ربا 3- وساطت یا معاونت در عملیات ربوی

از میان عناصر مادی مذکور، دریافت و پرداخت ربا دارای اجزائی است که عبارتند از: 1- توافق یا تراضی طرفین 2- شرط مازاد 3- قبض و اقباض مازاد

بدین ترتیب چنانچه توافق طرفین فاقد یکی از اجزاء مذکور در فوق باشد، عمل ارتکابی از عنوان ربا خارج و مشمول مقررات ماده 595 نخواهد بود

1-2- توافق یا تراضی طرفین

این جزء از اجزاء عنصر مادی بزه ربا بدین معناست که برای تحقق این جرم ضروری است که طرفین در خصوص پرداخت و دریافت زیادتی با یکدیگر توافق و تراضی نمایند؛ به عبارت دیگر عملیات انجام شده زمانی عنوان ربوی به خود می گیرد که طرفین قرارداد، نسبت به موضوع مورد نظر بصورت صریح یا ضمنی توافق کرده باشند از این رو چنانچه در خاتمه قرارداد مقترض به گونه ای غیر الزامی، مبلغ یا مقداری زائد بر قرض به مقرض پرداخت نماید، چنین عملی تحت عنوان ربا قابل تعقیب و مجازات نبوده و فاقد وصف جزایی خواهد بود

2-2- شرط مازاد (اضافه)

از دیگر اجزاء عنصر مادی بزه ربا شرط پرداخت و اخذ مازاد بصورت مالی است؛ از این رو چنانچه در ضمن توافق یا قراردادی شرط شود که مقترض علاوه بر پرداخت مبلغ مورد قرض، دختر خویش را نیز به عقد نکاح مقرض درآورد، با توجه به غیر مالی بودن توافق، عمل ارتکابی طرفین ربا محسوب نشده و مشمول مقررات ماده 595 ق.م.ا نخواهد بود

همچنین آنچه در ربای جنسی یا معاملات ربوی شرط می شود باید با جنس موضوع معامله ربوی همجنس، مکیل و موزون باشد

با این حال به نظر برخی از حقوقدانان، چیزی که از جنس ربوی می سازند در محاسبه دو جنس در حکم اصل آن است. از این رو، آرد گندم مانند گندم بوده و معاوضه گندم و آرد گندم معاوضه دو همجنس است

3-2- قبض و اقباض مازاد (اضافه)

مستفاد از مقررات ماده 595 قانون مجازات اسلامی و کلمات فقها آن است که صرف توافق یا انجام معامله ربوی، بدون قبض و اقباض عرضین را نمی توان از مصادیق ربا دانست. بلکه با عنایت به مقید به نتیجه بودن جرم موضوع ماده 595، بزه ربا زمانی محقق می گردد که مقترض یا طرف معامله، مازاد موضوع قرض یا معامله را به مقرض یا طرف مقابل پرداخت و به قبض او دهد

اداره حقوقی قوه قضائیه در این زمینه طی نظریه مشورتی شماره 140/7 – 11/1/1382 اشعار داشته: «مقررات ماده 595 ق.م.ا مخصوص مواردی است که اگر معامله جنسی مکیل یا موزون با شرط اضافه همان جنس و یا زائد بر مبلغ پرداختی دریافت شود و یا در قرضی بدهکار بیشتر از آنچه قرض کرده است ملزم به پرداخت گردد. به عبارت دیگر نتیجه حاصله از جرم ملاک است؛ بنابراین صرف توافق به اینکه شخصی وجهی را در قبال اخذ وجه اضافی به دیگری بدهد جرم و مشمول آن ماده محسوب نمی شود.»

لذا باید توجه داشت آنچه که قبض و اقباض آن باعث تحقق جرم ربا می گردد، اضافه ای است که در معامله ربوی شرط شده است؛ اضافه ای است که در معامله ربوی شرط شده است؛ از این رو تا زمانی که این اضافه توسط رباگیرنده قبض نشود بزه ربا نیز محقق نخواهد شد؛ بعنوان مثال در ربای قرضی که به اقساط پرداخت می شود و معلوم نیست که کدامیک از اقساط بابت اصل و کدام بابت بهره است، عملیات ربوی با پرداخت تمام اقساط یا لااقل بخشی از اقساط مازاد به اصل وام محقق خواهد شد

اداره حقوقی قوه قضائیه نیز در این زمینه طی نظریه مشورتی شماره 4188/7 – 21/5/1382 اشعار داشته : «با توجه به تعریف ربا در فقه و قانون تا زمانی که وجه اضافی دریافت نشود ربا محقق نمی گردد.»

همچنین باید توجه داشت که صرف دریافت سند پرداخت وجه مازاد مانند چک یا سفته یا حواله یا تسلیم مال مازاد بدون اخذ مبلغ یا مال موضوع آن را نمی توان ربا دانست، زیرا تا زمانی که وجه موضوع چک یا سفته و یا مال موضوع حواله اخذ نشده، مال یا وجهی اضافه دریافت نگردیده تا مبلغ پرداختی مازاد را ربا محسوب نمائیم و عمل مرتکب در چنین مواردی حداکثر شروع به جرم ربا محسوب می گردد که مع الوصف بواسطه فقدان نص قانونی در خصوص شروع به جرم ربا، نمی توان این میزان از عمل مرتکب را جرم و قابل تعقیب و مجازات دانست

3- موضوع جرم

موضوع جرم ربا، مال متعلق به غیر (ربادهنده) است که بصورت مازاد بر اصل مطالبات طرف در معاملات ربوی مصداق پیدا می کند

نکته قابل توجه در این خصوص آن است که در ربای معاملی، الزاماً مال باید متعلق به یکی از طرفین معامله بوده و به نفع طرف مقابل شرط و اخذ شود و الاّ چنانچه مال مورد نظر در شرط اخذ مازاد متعلق به شخص ثالثی بوده یا به نفع شخص ثالثی که از نظر منافع یا طرفین معامله بیگانه است شرط و اخذ شود، موضوعاً از عنوان ربا خارج خواهد بود. از این رو چنانچه کسی وجوه متعلق به غیر را با شرط دریافت اضافه به دیگری قرض دهد، جرم ربا محقق نخواهد شد و حتی در صورتی که مالک وجوه، بعداً چنین عقدی را تنفیذ نماید، جرم ربا نسبت به او نیز بواسطه عدم تقارن عنصر مادی و معنوی جرم محقق نخواهد شد

بعلاوه در صورتیکه ربادهنده، از اموالی که با دیگران به نحوه اشاعه شریک است قرض ربوی دریافت کند ربا مصداق پیدا نخواهد کرد، چرا که شخص نمی تواند به خودش ربا دهد و از طرفی جزء جزء مال مشاع متعلق به کلیه شرکاء نیز می باشد

4- مرتکب جرم

با توجه به عبارت «هر نوع توافق بین دو یا چند نفر» در صدر ماده 595 ق.م.ا باید گفت که از نظر جزایی و قواعد حاکم بر تفسیر قوانین جزائی عبارت «فرد» ظهور در اشخاص حقیقی داشته و لذا معاملات ربوی میان اشخاص حقوقی فاقد خصیصخ مجرمانه تلقی می گردد؛ مع الوصف چنانچه عملیات ربوی میان شخص حقیقی و شخص حقوقی منعقد شده باشد، مسئولیت کیفری صرفاً متوجه شخص حقیقی است

5- علل موجهه جرم

با عنایت به مفاد تبصره 2 و 3 ماده 595 ق.م.ا که بیانگر اعمال علل موجهه جرم در بزه ربا می باشد، می توان این علل را عبارت از : 1- اجازه یا حکم قانون و 2- اضطرار دانست

1-5- اجازه یا حکم قانون: به موجب تبصره 3 ماده مورد بحث، ربا – اعم از قرضی یا معامله – چنانچه بین پدر و فرزند یا زن و شوهر یا کافر و مسلمان منعقد شده باشد از شمول مقررات این ماده خارج است؛ که بدین واسطه با عنایت به عدم شمول سایر قوانین جزایی بر ارتکاب چنین عمل، باید عنوان داشت که مقنن با تبصره مذکور اجازه انجام معاملات ربوی را به اشخاص مذکور در تبصره 3 این ماده داده است و به حکم قانون که یکی از علل موجهه جرم محسو می گردد. عمل ارتکابی فاقد وصف مجرمانه تلقی می گردد

این چنین امری را باید مقتبس از فقه امامیه دانست چرا که از نظر فقهی، موارد صحت معاملات ربوی توسط فقها بیان گردیده که عبارتند از: ربای میان پدر و فرزند، زن و شوهر، کافر و مسلمان – به شرط آنکه مسلمان از غیرمسلمان ربا دریافت کند – لذا نه تنها انجام معاملات ربوی فوق مجرمانه محسوب نمی گردد بلکه از نظر حقوقی نیز این معاملات صحیح بوده و باطل و بلااثر محسوب نمی گردد

در این زمینه شورای نگهبان در نظریه شماره 9348 مورخه 24/10/1366 خود اشعار داشته: «دریافت بهره و خسارت تاخیر تادیه از دولتها و موسسات و شرکتها و اشخاص خارجی که بر حسب مبانی عقیدتی خود دریافت آن را ممنوع نمی دانند شرعاً مجاز است، لذا مطالبه و وصول این گونه وجوه مغایر با قانون اساسی نیست و اصل چهل و سوم و چهل و نهم قانونی اساسی شامل این مورد نمی باشد.»

در خصوص اخذ یا پرداخت ربا بین زن و شوهر نیز باید به این نکته توجه داشت که اطلاق تبصره 3 ماده 595 ق.م.ا عملیات ربوی میان زن و شوهری که در قید نکاح منقطع یکدیگر باشند را نیز دربرمیگیرد. با این حال چنین به نظر می رسد که با توجه به مبنای جرم نبودن معاملات ربوی میان زن و شوهر که «توارث آنها از یکدیگر» است، نتوان نکاح منقطع را مشمول مقررات این تبصره دانست، لیکن با توجه به اطلاق تبصره مرقوم و لزوم تفسیر به نفع متهم نمی توان این تفسیر را صحیح دانست

همچنین عملیات یا معاملات ربوی در دوران عده طلاق رجعی با توجه به عدم انقطاع کامل رابطه زوجیت، فاقد وصف جزایی به نظر می رسد

2-5- اضطرار: اگر چه مقنن در تبصره 2 ماده مرقوم تنها ربادهنده را در مقام اضطرار معاف از تعقیب و مجازات شناخته، لیکن باید توجه داشت که چنانچه شرایط متشکله اضطرار در رباگیرنده نیز جمع باشد می توان با توجه به مقررات ماده 55 ق.م.ا عمل رباگیرنده را نیز فاقد وصف جزایی دانست

1-2-5- شرایط تحقق اضطرار در جرم ربا

در بزه ربا اضطرار در صورتی محقق خواهد شد که

اولاً: خطر شدیدی موجود باشد، یعنی جان یا سلامتی ربادهنده یا یکی از افراد تحت تکلفش یا اموال و دارایی شان در معرض خطر و نابودی قرار گرفته باشد

ثانیاً: ربادهنده عمداً مبادرت به ایجاد چنین وضعیتی نکرده باشد

ثالثاً: توسل به عملیات ربوی تنها راه حل ممکن باشد

رابعاً: ربادهنده به مقدار ضرورت اکتفاء کند یعنی به میزانی که بتواند از مهلکه و وضعیت غیر قابل تحمل نجات

6- واسطه معامله ربوی

واسطه معامله ربوی در واقع همان معاون جرم است که ارتکاب ربا را با وساطت خویش تسهیل می نماید، از این رو فعل واسطه نیز در صورتی جرم است که با توجه به تئوری استعاریه ای بودن بزه معاونت در حقوق ایران، معامله ربوی بعد از وساطت وی محقق شود و اضافه مشروط نیز بین طرفین جرم ربا رد و بدل گردد

بر همین منوال چنانچه واسطه بین افرادی وساطت کند که معاملات ربوی توسط آنها جرم نیست، مانند مسلمان و کافر یا زن و شوهر، در این صورت نیز با توجه به اینکه شروط جرم بودن عمل معاون جرم بودن عمل مباشر است، عمل واسطه را نیز نمی توان جرم و قابل تعقیب و مجازات دانست

7- جزای نقدی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله عشق در ادبيات تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله عشق در ادبيات تحت word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله عشق در ادبيات تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله عشق در ادبيات تحت word

عشق در ادبیات  
ریشه‌شناسی  
نگاهی به فردوسی  
بر‌آیند  
ریشه ی فارسی واژه ی عشق  
از نظر ادبیات  “عشق، بهانه ای برای زیستن”  
عشق چیست؟  
عشق حقیقی و مجازی  
باب پنجم گلستان سعدی حکایاتی در باب عشق و جوانی  
منابع  

عشق در ادبیات

واژه‌ی “عشق”، که در فارسی “اِشق” تلفظ می‌شود، در ادبیات فارسی و عرفان ایرانی جایگاهی برجسته دارد. شاید بتوان گفت که شاعران گوناگون فارسی‌زبان کمتر واژه‌ای را به اندازه‌ی عشق به کار برده باشند. با این حال چنین می‌نماید که تا کنون چندان پژوهشی که بر پایه‌ی دستاوردهای نوین زبانشناسی تاریخی استوار باشد درباره‌ی آن نشده است. در این نوشته‌ی کوتاه داتار (= مؤلف = author) این اندیشه را پیش می‌نهد که واژه‌ی عشق ریشه‌ای هند-و-اروپایی دارد. این پیشنهاد بر پایه‌ی پژوهش‌های ریشه‌شناختی استوار است. داتار امیدوار است که این نوشته انگیزه‌ای باشد برای جستجوهای بیشتر درباره‌ی این واژه و دیگر واژه‌های کم شناخته‌ی زبان فارسی، تا ایرانیان زبان فارسی را بهتر بشناسند و به ارزش‌ها و توانمندی‌های والای آن پی ببرند. این نوشته بر‌آیند ِ فرعی ِ پژوهشی است که نویسنده در پدید آوردن “فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک (انگلیسی-فرانسه-فارسی)” دنبال می‌کند

ریشه‌شناسی

نویسنده بر این باور است که “عشق” می‌تواند با واژه‌ی اوستایی -i به معنای ِ “خواستن، میل داشتن، آرزو کردن، جستجو کردن” پیوند داشته باشد، که دارای جدا شده‌های زیر است: -aa “آرزو، خواست، جستجو”؛ iaiti “می‌خواهد، آرزو می‌کند”؛ -ita “خواسته، محبوب”؛ -iti “آرزو، مقصود”. همچنین پیشنهاد می‌کند که واژه‌ی عشق از اوستایی -ika* یا چیزی همانند آن ریشه می‌گیرد. پسوند ka- در پایین باز‌نموده خواهد شد. واژه‌ی اوستایی -i همریشه است با سنسکریت -e “آرزو کردن، خواستن، جُستن”؛ -icch “آرزو، خواست، خواهش”؛ icchati “می‌خواهد، آرزو می‌کند”؛ -ita “خواسته، محبوب”؛ -iti “خواست، جستجو”؛ واژه‌ی ِ زبان ِ پالی -icchaka “خواهان، آرزومند”. همچنین، به گواهی شادروان فره‌وشی، این واژه در فارسی ِ میانه به دیسه‌ی ِ ( = صورت ِ) it “خواهش، میل، ثروت، خواسته، مال” باز مانده است. — برای ِ آگاهی ِ بیشتر از واژه‌ی ِ “دیسه” = form به “فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک” رجوع کنید. واژه‌های اوستایی و سنسکریت از ریشه‌ی هند-و-اروپایی نخستین -ais* “خواستن، آرزو کردن، جُستن” می‌آیند که دیسه‌ی اسمی آن -aissk* است به معنای “خواست، میل، جستجو”. بیرون از اوستایی و سنسکریت، چند زبان دیگر شاخه‌هایی از آن واژه‌ی هند-و-اروپایی نخستین را حفظ کرده‌اند: اسلاوی کهن کلیسایی isko, ito “جستجو کردن، خواستن”؛ iska “آرزو”؛ روسی ‘iskat “جستجو کردن، جُستن”؛ لیتوانیایی iekau “جستجو کردن”؛ لتونیایی iskt “جستن شپش”؛ ارمنی ‘aic “بازرسی، آزمون”؛ لاتین aeruscare “خواهش کردن، گدایی کردن”؛ آلمانی بالای کهن eiscon “خواستن، آرزو داشتن”؛ انگلیسی کهن ascian “پرسیدن”؛ انگلیسی ask. اما درباره‌ی ریشه‌ی سنتی ِ عشق. لغت‌نامه نویسان واژه‌ی عشق را به عَشَق (aaq’) عربی به معنای “چسبیدن” (منتهی‌الا‌رب)، “التصاق به چیزی” (اقرب‌الموارد) پیوند داده‌اند. نویسنده‌ی غیاث‌اللغات می‌کوشد میان “چسبیدن، التصاق” و عشق رابطه بر قرار کند: “مرضی است از قسم جنون که از دیدن صورت حسن پیدا می‌شود و گویند که آن مأخوذ از عَشَقَه است و آن نباتی است که آن را لبلاب گویند چون بر درختی بپیچد آن را خشک کند همین حالت عشق است بر هر دلی که طاری شود صاحبش را خشک و زرد کند.” از آنجا که عربی و عبری جزو ِ خانواده‌ی زبانهای سامی‌اند، واژه‌های اصیل سامی معمولا در هر دو زبان عربی و عبری با معناهای همانند اشتقاق می‌یابند. و جالب است که “عشق” همتای عبری ندارد. واژه‌ای که در عبری برای عشق به کار می‌رود احو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) خویشاوندی دارد. واژه‌ی دیگر عبری برای عشق “خَشَق” (xaaq) است به معنای “خواستن، آرزو کردن، وصل کردن، چسباندن؛ لذت”، که در تورات عهد عتیق بارها به کار رفته است (برای نمونه: سفر تثنیه 10:15، 21:11؛ اول پادشاهان 9:19؛ خروج 27:17، 38:17؛ پیدایش 34:8). بنا بر ا ُستاد سکات نوگل، واژه‌ی عبری xaaq و عربی aaq’ همریشه نیستند. واک ِ “خ” عبری برابر “ح” یا “خ” عربی است و “ع” عبری برابر “ع” یا “غ” عربی، ولی آنها با هم در نمی‌آمیزند. همچنین، معمولا “ش” عبری به “س” عربی می‌ترادیسد و بر‌عکس. از سوی دیگر، همانندی معنایی این دو واژه در عربی و عبری تصادفی است، چون معنای ریشه‌ی آغازین آنها یکی نبوده است. خشق عبری به احتمال در آغاز به معنای “بستن” یا “فشردن” بوده است، چنانکه برابر آرامی آن نشان می‌دهد. همچنین، ا ُستاد ورنر آرنولد تأکید می‌کند که “خ” عبری در آغاز واژه همیشه در عربی به “ح” می‌ترادیسد و هرگز “ع” نمی‌شود

نکته‌ی جالب دیگر اینکه “عشق” در قر‌آن نیامده است. واژه‌ی به‌کار‌رفته همان مصدر حَبَّ (habba) است که یاد شد با جداشده‌هایش، برای نمونه دیسه‌ی اسمی حُبّ (hubb). همچنین دانستنی است که در عربی نوین واژه‌ی عشق کاربرد بسیاری ندارد و بیشتر حَبَّ (habba) و دیسه‌های جداشده‌ی آن به کار می‌روند: حب، حبیب، حبیبه، محبوب، و دیگرها

نگاهی به فردوسی

چنانکه می‌دانیم، فردوسی برای پاسداری و پدافند از زبان فارسی از به کار بردن واژه‌های عربی کوشمندانه خودداری می‌کند. با این حال واژه‌ی عشق را به آسانی به کار می‌برد با اینکه آزادی شاعرانه به او امکان می‌دهد واژه‌ی دیگری را جایگزین عشق کند. می‌توان پرسید، چرا فردوسی واژه‌ی حُب را که واژه‌ی اصلی و رایج عشق است در عربی و مانند عشق یک هجایی است، و بنابر‌این وزن شعر را به هم نمی‌‌زند، به کار نمی‌برد؟ نویسنده به این باور می‌گراید که خداوندگار شاهنامه با اینکه شناخت امروزین ما را از زبان و ریشه‌شناسی واژه‌های هند-و-اروپایی نداشته به احتمال می‌دانسته که عشق واژه‌ای فارسی است

بخندد بگوید که ای شوخ چشم             ز عشق تو گویم نه از درد و خشم
نباید که بر خیره از عشق زال             نهال سر‌افکنده گردد همال
پدید آید آنگاه باریک و زرد             چو پشت کسی کو غم عشق خورد
دل زال یکباره دیوانه گشت             خرد دور شد عشق فرزانه گشت

جالب است بدانیم که فردوسی خود واژه‌ی عشق را چگونه می‌نوشته است. به احتمال بی “ع”، به دیسه‌ی “اِشق” یا حتا “اِشک”! اما پی بردن به این نکته آسان نمی‌نماید، زیرا کهن‌ترین دستنوشت بازمانده‌ی شاهنامه به درحدود دو سده پس از فردوسی بر‌می‌گردد. دقیقتر گفته باشیم، نسخه‌ای است که در تاریخ 30 محرم 614 قمری رونویسی آن به پایان رسیده (برابر با دوشنبه 25 اردیبهشت 596 گاهشماری خورشیدی ایرانی و 15 ماه مه 1217 میلادی)

بر‌آیند

کوتاهانه، ما روال زیر را برای هست شدن واژه‌ی عشق پیش‌نهاد می‌کنیم: هند-و-اروپایی نخستین -ais* “خواستن، میل داشتن، جُستن”، -aisska* “خواست، خواهش، جستجو” > اوستایی -i “خواستن، آرزو کردن، جُستن” و > -ika* “خواست، خواهش، میل”. پسوند ka- در اوستایی کاربرد بسیار دارد و برای نمونه در واژه‌های زیر دیده می‌شود: -mahrka “مرگ”؛ -araska “رشک، حسد”؛ -aka “جامه، ردا، روپوش”؛ -huka “خشک”، -pasuka “چهارپا، ستور” (در پهلوی pasu و pah “چهارپا، گله، رمه”؛ در گویش تاتی کرینگانی “پس” = “گوسفند”؛ در فارسی رسمی “شبان” و “چوپان” از pasu.pn*)؛ -drafka “درفش”؛ -dahaka “گزنده(؟)، ضحاک (با -ai)؛ و دیگرها. واژه‌ی اوستایی به احتمال واژه‌ی ik* را در فارسی میانه پدید آورده است که به عربی راه یافته است. در‌باره‌ی چگونگی گذر این واژه به عربی می‌توان دو امکان به تصور آورد. نخستین آن است که ik* در دوران ساسانیان، که ایرانیان بر جهان عرب تسلط داشتند (به‌ویژه بر حیره، بحرین، عمان، یمن، و حتا حجاز) به عربی وارد شده است. برای آگاهی بیشتر از چگونگی تأثیر فارسی بر عربی در دوران پیش از اسلام رجوع کنید به کتاب خواندنی آذرتاش آذرنوش “راه‌های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان تازی”، چاپ دانشگاه تهران، 1354. ترادیسی ِ واک ِ فارسی ِ “ک” به عربی ِ “ق” کمیاب نیست، چند نمونه: کندک > خندق، زندیک > زندیق، کفیز > قفیز، کوشک > جوسق، کاسه > قصعَه (به نوشته‌ی ِ المعرب جوالیقی، منتهی‌الا‌رب، اقرب‌الموارد)جالب است که در این واپسین واژه (قصعَه) نه تنها “ک” به “ق” ترادیسیده شده، دو واک ِ “ص” و “ع” هم، که ویژه‌ی ِ زبانهای ِ سامی‌اند، پدید آمده‌اند. نمونه‌ی دیگری از ترادیسی به “ع” را در نام ِ جزیره و شهر ِ آبادان می‌بینیم، که در عربی عبّادان خوانده می‌شود

 باید گفت که دیسه‌ی ِ کهن ِ آبادان، بنا بر بطلمیوس (Ptolemaeus)، اخترشناس و جغرافیدان نامور سده‌ی دوم میلادی Apphana یا، به نوشته‌ی مرسیان (Marcian)، جغرافیدان سده‌ی چهارم میلادی، Apphadana است. در اینجا نیز مصوت ِ نخستین به “ع” ِ عربی دگرگون شده است. بنا بر پژوهش زنده‌یاد فره‌وشی، دیسه‌ی اصلی نام این جزیره از فارسی ِ باستان ِ -pp گرفته شده است، از p به معنای “آب” و -p “پاییدن، نگهبانی کردن”؛ روی‌هم‌رفته به معنای “پاسگاه ِ (کرانه‌ی ِ) آب” (پاسگاه ِ ساحلی خلیج ِ فارس). و آخرین نمونه از این دست “قرقومعما” یا “قرقومعنا” است “دُرد ِ (کنجاره‌ی ِ) روغن ِ زعفران”، که دیسه‌ی ِ عربیده‌ی ِ واژه‌ی ِ یونانی ِ krokomagma است، از krokos “زعفران” و magma “دُرد، کنجاره، روغن”. این دارو در پزشکی ِ یونانی (جالینوس) به کار می‌رفته است

به کوتاهی، چند نمونه هم از جایگزینی ِ واک‌های ِ “غ” و “ط” در واژه‌ها‌یی که عربی از زبانهای بیگانه به وام گرفته، حال آنکه این آواها در زبان ِ اصلی وجود ندارند. از یونانی: فیثاغورث (Pythagoras)؛ قاطیغوریا (kategoria)؛ ارغنون (organon)؛ مغناطیس (magnesia-lithos)؛ اسطرلاب (astrolabos)؛ طالس (Thales)؛ ارسطو، ارسطاطالیس (Aristoteles). از فارسی: طاس (tat)؛ طسّوج (tasy)؛ طسق (tak)؛ طَبَق (tabk). از فرانسه در عربی ِ کنونی: غاز (gaz)، که در فارسی گاز است، حالتی از ماده (جامد، مایع، گاز)

باز‌گردیم به موضوع راهیابی واژه‌ی ِ ik* به عربی. همچنین ممکن است که این واژه در آغاز‌های دوران اسلامی به عربی وارد شده باشد. از آنجا که لغت‌نویسان و کاتبان از خاستگاه ایرانی این واژه آگاهی نداشته‌اند، که مفهوم “خواستن، جستجو کردن” را در بر دارد، آن را با عربی عَشَق، که “چسبیدن” است، در‌آمیخته‌اند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه تحقيق طرح درس سالانه تربيت بدني در مدارس تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه تحقيق طرح درس سالانه تربيت بدني در مدارس تحت word دارای 56 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه تحقيق طرح درس سالانه تربيت بدني در مدارس تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه تحقيق طرح درس سالانه تربيت بدني در مدارس تحت word

مقدمه  
اهداف عمومی  
اهداف اختصاصی  
هدف تربیت بدنی  
مهارتهای مفید بدنی  
اهداف تربیت بدنی در ورزش  
الف ) هدفهای بهداشتی و تندرستی  
ب ) هدفهای تربیتی و اخلاقی  
ج) هدفهای روانی و اجتماعی  
د ) هدفهای حرکتی و مهارتی  
قواعد ورزش از لحاظ آمادگی جسمانی  
نوع و چگونگی فعالیتهای ورزشی کودکان  
کودکان نه تا یازده ساله  
قدرت و مهارت حرکتی و واقعیتهای آن  
رابطه رشد جسمی و مهارتهای حرکتی و روش تقویت و تحکیم آن  
بلوغ عاطفی و واقعیتهای آن  
بلوغ عاطفی و روش تقویت و تحکیم آن  
انطباق اجتماعی و واقعیتهای آن  
انطباق اجتماعی و روش تقویت و تحکیم آن  
برنامه سال پنجم  
ویژگیهای کودک  
برنامه های ورزشی متناسب  
بازیها  
حرکات تقلیدی و شیرینکاری  
بازی امدادی  
بازی تلفیقی و کلاسی  
مهارتهای ورزشی  
طرح درس سالانه  
گرم کردن عمومی و تخصصی 20 دقیقه  
حرکات شیرینکاری  
تمرین رشته ورزشی  
هوپ  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه تحقيق طرح درس سالانه تربيت بدني در مدارس تحت word

 کلیات تربیت بدنی در مدارس : محمود ذکائی و دکتر محمد نبوی

تربیت بدنی عمومی : دکتر مهدی نمازی زاده و دکتر بهمن سلحشور

روش تدریس تربیت بدنی در مدارس : دکتر محمد نبوی و محمود ذکائی

بازیهای دبستانی : رضا علیجانیان

ورزش ، بازیهای دبستانی و سرودهای خاص کودکان : نازنین افلاطونی

مقدمه

تربیت بدنی  و ورزش جزء لاینکف تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است . نباید چنین تصور کرد که ورزش کردن امری بی ارزش و تفننی است ، و صرفاً موجبات سرگرمی و مشغولیت کودکان و جوانان را فراهم می سازد ، بر عکس ، باید آن را جزء مهمی از فعالیتهای زندگی به شمار آورد . مفاهیمی مانند تندرستی ، بهداشت ، رشد فردی و اجتماعی و سلامت روحی ارتباط نزدیکی با تربیت بدنی و ورزش دارد . نگاهی به تاریخ نشان می دهد که ملتهای متمدن جهان همواره به نقش و اهمیت ورزش توجه داشته اتد و از آن در پرورش جوانان خود و آماده کردن آنها برای رفع مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند

آموزش تربیت بدنی باید بر مبنای یک برنامه همه جانبه ، شامل اصول و مبانی علمی و عملی ، به شکلی برنامه ریزی شود که از نظر آموزش و پرورش در رشد و پرورش کودکان رسا و موثر و موثر باشد

اهداف عمومی

اهداف عمده تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت است از : حفظ سلامت ، تعمیم بهداشت ، رشد و تقویت قوای جسمی ، آمادگی برای فعالیتهای دفاعی ، کسب شادابی و نشاط ، و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی . اهداف فوق با مقداری تغییر تا به امروز در نزد اکثریت جوامع بشری ترغیب می شود و بر حسب ضرورت تاریخی بر یک یا چند هدف تاکید بیشتری به عمل می آید

تربیت بدنی که در آغاز پیدایش آن جنبه فردی و در نهایت ملی داشت اینک به صورت جمعی و بین المللی در آمده است تا وسیله ای برای بهره برداری مقاصد سیاسی کشورهای استعماری باشد

اهداف اختصاصی

اهداف اختصاصی از تربیت بدنی آن اهداف جزئی و مهمی است که ما در آموزش از آن استفاده می کنیم ،  مثلاً هدف از بازیهای گروهی تقویت حس اجتماعی پذیری کودک و حس تعاون و همکاری اوست و،  یا هدف از پرتاب توپ به سمت سبد آموزش شوت بسکتبال در آینده است. اهداف اختصاصی مسائل مهمی از اهداف عمومی است که از اهمیت بیشتری برخوردار است و یک و یا چند برنامه آن هدف را دنبال می کند

  هدف تربیت بدنی

هدف اصلی تربیت بدنی ( که با هدف کلی آموزش و پرورش یکسان است ) تربیت همه جانبه کودکان و جوانان به عنوان افراد مفید و مسئولیت پذیر جامعه است. بنابرین برنامه  آموزشی آنان باید به قدری اساسی و فراگیر باشد که جوانان بتوانند معلومات و تجربه های لازم را برای رسیدن به اهداف مقدس آموزش و پرورش کسب کنند . بنابراین برنامه های تربیت بدنی باید از نظر پرورش صحیح کودکان و جوانان دارای ویژگیهای زیر باشد

فرد را از نظر آمادگی بدن به سطح مطلوب برساند ؛ یعنی بتواند آمادگی و کارآیی بدن را تضمین کند و حتی در رفع نواقص کودکان استثنایی بشتابد
فرد بتواند به کمک آن در کاربرد بدن خود تسلط کامل داشته باشد و مهارتهای لازم را کسب کند
صفات و محاسن اخلاقی و اجتماعی را ایجاد کند
مهارتهای ایمنی و عادتهای سالم را ایجاد کند
برای ایام فراغت , برنامه سالم و مفید داشته باشد
باعث اعتماد به نفس شود
از برنامه های آموزشی و ورزشی , نتایج انسانی و تربیتی به دست آورد و بخصوص کودکان استثنایی را تا سر حد کمال یاری دهد

مهارتهای مفید بدنی

برنامه تربیت بدنی باید به گونه ای طرحریزی شود که کودکان را بر تسلط کامل بدن خود قادر سازد و آنان بتوانند مهارتهای لازم بدنی را کسب کنند . حرکتهای ورزشی بایدمتضمن کارایی , چابکی و نیرومندی بدن باشد و مربیان ورزشی باید چنین مهارتهای لازم را جزء برنامه های تربیت بدنی منظور کنند . این مهارتها عبارتند از

 الف ) تسلط بر عضله ها و حرکتهای بدن . تسلط بر عضله ها و حرکتها ی بدن ، به معنای اداره کردن بدن در نهایت استفاده از آن در موقع اجرای حرکت است . حفظ تعادل و اداره کردن و هماهنگی اعضا و عضله های بدن هنگام اجرای حرکتهای ورزشی ، نشانه تسلط ورزشکار بر بدن خویش است . در این برنامه کودک می اموزد ، موقع اجرای حرکتهای تعادلی ، دوها ، پرشها و حرکتهای ورزشی با وسایل ورزشی بر بدن خود تسلط داشته باشد

اداره و حفظ تعادل بدن ، نتیجه اجرای حرکت صحیح حرکتها و تسلط داشتن بر بدن خود ، لذت می برد و با شوق زیاد جهت کسب مهارتهای لازم  در اجرای حرکتهای صحیح ورزشی می کوشد

 ب ) مهارتهای بنیادی و پایه ای . مهارتهای بنیادی و پایه ای مهارتهای هستند که کودکان در بازیها و زندگی خود به کار می برند ؛ چنین مهارتهایی باید به سه قسمت اساسی تقسیم می شوند که عبارتند از

مهارتهای لازم برای اجرای حرکتهای ورزشی بدون تغییر مکان ؛
مهارتهای لازم برای اجرای حرکتهای ورزشی با تغییر مکان ( راه رفتن ، دویدن و تغییر مکان دادن )
مهارتهای لازم برای اجرای حرکتهای ورزشی مرکب ( اجرای چند حرکت مختلف ورزشی با هم )

ج ) مهارتهای اختصاصی ورزشی . این گونه مهارتها بیشتر اختصاص به اجرای حرکتهای مختلف ورزشی مانند : بالانسها ، شیرینکاریها ، بازیهای ورزشی و اجرای حرکتهای هماهنگ و غیره دارد . این مهارتهای اختصاصی ورزشی ، بیشتر در کلاسهای آخر دبستان ضرورت پیدا می کنند

د )  مهارتهای تخصصی و فنی  .  مهارتهای تخصصی و فنی در برنامه های  فوق العاده ورزشی ، مسابقه های داخلی مدرسه و برنامه های باشگاههای ورزشی ایجاد می شود ، برگزاری مسابقه برای ایجاد و تقویت این مهارتها باید مورد توجه مربیان ورزشی قرار گیرد

اهداف تربیت بدنی در ورزش

الف ) هدفهای بهداشتی و تندرستی

1       تامین سلامت و بهداشت بدن و تجهیز آن در برابر عوارض و بیماریها
2   تامین و تسهیل شرایط رشد و تقویت بدن در حد امکان و توان و رعایت جنبه اعتدال در آن

3 ایجاد ورزیدگی و هماهنگی در بین اعضا و اندامها به منظور برخوردار شدن از قدرت ، سرعت ، چابکی و مهارت

4 ایجاد مقاومت و افزایش میزان تحمل و عادت دادن آدمی به صبر و استقامت در برابر شداید و سختیها

5  دستیابی به قدرت ضبط ارادی اعضای بدن و به کار انداختن ارادی آنها

6 بازسازی و نوتوانی بدن به منظور رفع نقایص جسمی و نارساییهای فیزیکی و افزایش میزان کارآیی آن

ب ) هدفهای تربیتی و اخلاقی

1       پرورش روان و ایجاد زمینه برای استقلال شخصیت ، سعه صدر ، همت بلند ، ایثار و فداکاری ؛
2   دستیابی به مراتب قوت قلب ، جرات ، شهامت ، استقامت و پایداری و تقویت روحیه ؛
3   رشد و پرورش ، رغبتهای مثبت و جهت دهی آنها به سوی خیر و کمال
4    توجه  به کرامات و والایی خود و خویشتنداری در برابر نابسامانیهاو مفسده ها
شناخت و مسئولیتهای انسانی و اسلامی و سعی در انجام دادن هر چه بهتر تکالیف و وظایف خود
افزایش توان و قدرت تصمیم گیریهای سریع ، عادلانه ، اقتصادی و مکناسب
رشد و پرورش توجه و دقت ، مقایسه و تشخیص و جهت دادن به آنها برای رسیدن به هدفهای مورد نظر
خودداری از پذیرش تحمیلی افکار و عقاید مذموم و ارشاد و هدایت دیگران در صراط مستقیم

ج) هدفهای روانی و اجتماعی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله صائب تبريزي تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله صائب تبريزي تحت word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله صائب تبريزي تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله صائب تبريزي تحت word

صائب تبریزی :  
زندگینامه  
سفر صائب به هند  
وفات صائب  
مذهب صائب  
خلق و خوی صائب  
ممدوحان صائب  
آثار صائب  
سبک هندی یا اصفهانی  
وضعیت اجتماعی و سیاسی و ادبی عصر صائب  
ویژگی های شعر صائب  
منابع تمثیل در اشعار صائب  
طفل و کودک  
” گردباد”  
“سفر”  
” دریا ، موج ، حباب”  
صور خیال در شعر صائب  
محتوای شعر صائب:  
معائب شعر صائب  
بی توجهی به  دستور زبان  
کاربرد کلمات واصطلاحات ناخوشایند  
استفاده از قوافی شایگان به حد وفور  
رمانتیسم وسبک هندی  
مکتب رمانتیسم  
منابع و مآخذ :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله صائب تبريزي تحت word

1-    دیوان صائب تبریزی ، محمد قهرمان ، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ،

2-    دیوان صائب تبریزی ، دکتر سیروس شمیسا ، انتشارات مستوفی – انتشارات بهزاد ،

3-    دیوان صائب تبریزی، به اهتمام جهانگیر منصور ، انتشارات نگاه ،

4-    فرهنگ اشعار صائب ، احمد گلچین معانی ، انتشارات امیرکبیر ،

5-    با کاروان حله ، دکتر عبدالحسین زرین کوب ، انتشارات علمی و فرهنگی ،

6-    تاریخ ادبیات ایران ، دکتر ذبیح الله صفا، انتشارات ققنوس ،

7-  گزیده ی اشعار صائب و دیگر شعرای معروف سبک هندی ، محمد قهرمان ،
انتشارات سمت ،

8-    دویست و یک غزل صائب ، دکتر امیر بانوی کریمی ( امیری فیروزکوهی ) انتشارات زوار،

زندگینامه

میرزا محمدعلی فرزندمیرزا عبدالرحیم معروف به صائبا در سال 999 درتبریز متولد شد . پدرش بازرگانی معتبر بود و خاندان او از اعقاب شمس الدین محمد شیرین مغربی تبریزی شاعر مشهور قرن هشتم ونهم بوده است

صائب از خاک پاک تبریز است             هست سعدی گرازگل شیراز

شاه عباس کبیر درسال 1000 اصفهان را به جای قزوین پایتخت ایران قرار داد و برای رونق پایتخت خود در سال 1012، هزار ودویست خانوار از صنعتگران وبازرگانان را از آذربایجان به اصفهان منتقل کرد .خانواده ی صائب هم یکی از آنها بود که در اصفهان درمحله ی عباس آباد سکنی گزید . صائب در اصفهان نشو و نما یافت و دانش های ادبی ، عقلی و نقلی را  نزد استادان همان شهر آموخت

به همین جهت است که او را تبریزی اصفهانی می دانند . صائب درجوانی بخشی از آسیای صغیر ، نجف و بغداد را گشت . به زیارت مکه و مدینه توفیق یافت و پس از بازگشت از این اماکن مقدسه به پابوس امام رضا شتافت

شکرلله که بعد از سفر حج صائب            عهد خود تازه به سلطان خراسان کردم

سفر صائب به هند

تاثیر فرهنگ وتمدن ایرانی درهندوستان به نفوذ اسلام آغاز شد ولی در دوران صفوی به اوج خود رسید . بنیاد فرمانروایی امپراتوران گورکانی هند با کمک شاه اسماعیل و شاه طهماسب مستحکم شده بود و بسیاری از امرای ایرانی در هند ماندگار شده و در اداره آن کشور دخالت داشتند

وجود بلند پایگانی چون بیرام خان ، حکیم ابوالفتح گیلانی اعتماد الدوله ی طهرانی ، خواجه ابوالحسن تربتی و فرزند او ظفر خان و کسان دیگر در جلب هنرمندان وفضلای ایرانی به هندوستان بسیار موثر بود . بعلاوه محیط آزاد و عدم تعصب ، تجارت و کسب منفعت و تماشای عجایب و احیانا خوشگذرانی ایرانیان را به هند ترغیب می کرد

حبذا هند کعبه ی حاجات                       خاصه یاران عافیت جورا

هر که شدمستطیع فضل و هند                  سفرهند واجب است اورا

این شعر فیاض لاهیجی زبان حال همه ی هنرمندان و ادبای ایرانی قرن دهم و یازدهم است

صائب در سال 1034 اصفهان را به قصد هندوستان ترک گفت وی در کابل به دیدار ظفر خان متخلص به احسن رفت . وی صائب را بسیار اکرام کرد . پس از مدتی با جلوس شاهجهان به جای پدرش جهانگیر ظفر خان عازم دکن شد و صائب را نیز همراه خودش برد . صائب اولین دیوان خود را به خواهش ظفرخان ترتیب داد . شاهجهان از شناخت صائب بسیار خشنود شد و به خاطر قطعه ای که وی در تاریخ جلوس او سرود 12000روپیه به او صله داد و وی را به لقب مستعد خانی مخاطب ساخت . البته در خیر البیان آمده است حق الله نام درویشی صائب را به لقب مستعد خانی  مخاطب ساخت . البته صله ی شاهجهان جای سوال و تردید است و در مورد لقب مستعد خانی هم نسخه ای از خیر البیان از حسن تصادف به دست صائب رسید که صائب مستعد خان را قلم گرفت و در بالای آن محمد علی نوشت

در سال 1039 درحالی که صائب در التزام شاهجهان در برهان پور اقامت داشت به او خبر رسید که پدرش به دنبال او آمده است تا او را با خود به ایران بازگرداند . وی قصیده ای در مدح خواجه ابوالحسن تربیتی سرود واز او اجازه بازگشت به وطن خواست

شش سال پیش رفت که از اصفهان به هند             افتاده است توسن عزم مرا گذار

هفتاد ساله والد پیری است بنده را                        کز تربیت بود به منش حق بیشمار

سرانجام صائب پس از حدود 9 سال اقامت در هند در سال 1042 ه .ق پس از مدتی اقامت در کشمیر عازم ایران شد

وفات صائب

بیشتر تذکره نویسان سال وفات صائب را 1081 ه . ق ذکر کرده اند و از ماده تاریخ سرخوش و اشرف مازندرانی هم همین تاریخ اخذ می شود

اما نصر آبادی که تذکره اش را در سال 1083 نوشته است از حیات صائب در آن سال سخن گفته است . به سنگ قبر صائب تاریخ 1087 ذکر شده است و واعظ قزوینی شاعر هم عصر صائب هم همین تاریخ را در مرثیه ی در مرگ مولانا عنوان کرده است

شد صائب از این جهان ویران صد حیف زآن در ثمین بحر عرفان صد حیف

گفتند به ناله بلبلان تاریخش                                ای حیف از آن هزاردستان صد حیف

به نظر می رسد تاریخ قطعی فوت صائب واپیسین روزهای سال 1086 یا نخستین روزهای سال بعد باشد

مذهب صائب

صائب شیعه ای امامی اثنی عشری بود . وی مردی دیندار، مواظب فرایض و واجبات و معتقد به اصول و مبادی بوده است . قصایدی در مدح ائمه دارد و ابیات حاکی از دینداری و مواظبت در اعمال شرعی در دیوان او بسیار است

سعی کن در عزت سی پاره ی ماه صیام   کز فلک از بهر تعظیمش فرود آمد کلام

خلق و خوی صائب

صائب به شهادت اشعار خود و قول معاصرانش فرشته خو ، کم آزار ومتواضع بود .تمام تذکره نویسان در ستایش او سخن گفته اند حتی دشمنش آذر در آتشکده می نویسد

”در اصفهان کسب کمالات صوری و معنوی کرد “

صائب بر خلاف غالب شعرا که میانشان حسد موج می زد همه ی شاعران معاصر خود را به نحوی مورد ستایش قرارمی دهد و شاعران را به تعاون وهمکاری و محبت فرا می خواند

خوش آن گروه که مست بیان یکدگرند                         زجوش فکر می ارغوان یکدگرند

در دیوان صائب شاید به نام بیش از پنجاه شاعر بر سیم که وی شعرشان را استقبال کرده و از آنان تجلیل کرده است

این آن غزل که فیضی شیرین کلام گفت             در دیده ام خلیده  و در دل نشسته ای

این جواب  مصرع نوعی که خاکش سبز باد            سایه ی ابر بهای کشت را سیراب کرد

ممدوحان صائب

صائب پس از بازگشت به ایران مورد قدردانی شاهان صفوی قرار گرفت . خصوصاً شاه عباس دوم که به او منصب ملک الشعرایی داد

صائب سه قصیده در مدح شاه صفی و قصیده ای در رثای او و تهنیت  شاه عباس دوم دارد

وی بیست قصیده در مدح شاه عباس دوم دارد و مثنوی مختصر و ناقص قندهار نامه را نیز در مورد او سروده است . صائب دو قصیده درمدح شاه سلیمان و قطعه پنج بیتی و تاریخ دار درباره ی جلوس دوباره و تغییر نام او ساخته است . در ضمن وی غزلی طولانی به التزام مردمک ساخته که آن هم به دستور این شاه بیمار بوده است

گفته اند صائب در جلوس شاه سلیمان قصیده ای سرود که به علت نو خط بودن وی چندان به مذاق او خوش نیامد

احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را                       گرفت خیل پری در میان سلیمان را

  که البته این ماجرا درست بنظر نمی رسد . البته استاد امیری فیروز در مقدمه ی دیوان صائب نوشته اند

دردیوان او قصیده یا مقطع غزلی که حاکی از مدح این پادشاه باشد ملاحظه نشد

ممدوحان صائب در هند : ظفر خان ، پدرش خواجه ابوالحسن تربتی و شاهجهان بودند

آثار صائب

صائب سه ، چهار هزار بیت قصیده و دو مثنوی کوتاه و ناتمام به نام قندهار نامه و محمود و ایاز ، سه قطعه یکی نامه ای به شاه عباس ثانی در استدعای باز کردن میخانه ها ، دیگر قطعه ای در باب قلیان و کثرت علاقه به آن و سوم نامه ای به دوستی در تقاضای گل نرگس ، وی بیست غزل به ترکی نیز دارد .اما غالب اشعار صائب را غزلیات وی تشکیل می دهد . شمار غزلیات وی را از هشتاد تا سیصد هزار بیت نوشته اند

نصر آبادی شمار غزلیات او را صدو بیست هزار بیت گفته است . ولی قلی بیک شاملو شماره غزلیات مولانا را دویست هزا ر بیت برآورد کرده است و علامه همایی نیز دیوان او را دویست هزار بیت کامل دانسته است . اما آنچه مسلم است کلیات هفتاد و سه هزار بیتی او در دست است . خود صائب هم از میان اشعار خود ابیاتی را جمع کرده و به آنها نامی داده است

1-    ابیاتی که در وصف سراپای معشوق است : مرآه الجمال

2-    ابیاتی که مربوط به شانه و آینه است : آرایش نگار

3-    اشعاری که مربوط به می و میخانه است : میخانه

4-    و نخبه ی مطالع غزلیات وی : واجب الخط

صائب 50 مجموعه از منتخبات اشعار خود را برای رجال و امرا و سایر خواهندگان فرستاده است . وی اثر دیگری به نام سفینه ی صائب دارد که اشعار 691 شاعر ادوار مختلف را که دلپسند او بوده است فراهم کرده است

سبک هندی یا اصفهانی

سبک هندی از اوایل سده ی یازدهم متداول شده و تا نیمه ی دوم سده ی دوازدهم ادامه یافت . خاستگاه این شیوه که به غلط هند خوانده شده ایران بوده است . دلیل این نامگذاری مجعول را شاید بتوان چنین توجیه کرد که پیشگامان سبک مزبور یعنی نوعی خبوشانی ، نظیری نیشابوری ، طالب آملی به هندوستان کوچیدند  و در همان دیار نیز چشم از جهان فروپوشیدند . اصطلاح ناخوش سبک هندی را نخستین بار استاد حیدر علی کمالی اصفهانی در منتخبات اشعار صائب به کار برد که این نظر ماخوذ از اظهار نظر اعتمادالسطنه درباره ی میرزا طاهر وحید قزوینی در منتظم ناصری بود. پس از استاد کمالی مرحوم بهار این اصطلاح رادر سال 1310 به کار برد و بعد ها آنرا در سبک شناسی خود استفاده کرد

به هر حال شخص معینی موجد این شیوه ی سخن سرایی نیست . اعتلای این سبک در سال های 1040-1080 بوده است که شاعران برجسته ای چون سلیم طهرانی ؛ کلیم همدانی ؛ دانش ، طغرا ؛ قدسی ، غنی کشمیری و مولانا صائب یکه تاز میدان معانی بودند

و سرانجام در اواخر حیات صائب تلاش روز افزون در زمینه مضمون یابی ، پروبال دادن بیش از حد به خیال، آفریدن استعارات دور از ذهن در هندوستان و سروده های معما گونه ی قاسم مشهدی و شوکت بخاری همراه با افراط در بکار گیری روزمره در شهر که این سبک هند را تا سطح محاورت مردم کوچه و بازار تنزل داد موجب شد سبک اصفهانی در سراشیبی انحطاط قرار گرفته و در سیر قهقرایی خود به بازگشت ادبی بدل گردد

درباره ی دلیل پیدایش سبک هندی هم می توان گفت غزل فارس از سنایی تا حافظ سیرتکاملی را طی کرد وبا حافظ به کمال خود رسید . از قزن ششم تا هشتم غزل فارسی همان راهی را که سنایی و انوری نشان داده بودند طی کرد . راه انوری به سعدی منجر شد و راه سنایی به حافظ . اما از قرن هشتم به بعد غزل فارسی وارد وادی تقلید و تکرار گشت. درچند صد دیوان که از شاعران مختلف در این دوره می توان مشاهده کرد نکته ی خاصی از ابداع وابتکار نمی توان در آن یافت . در قرن نهم گروهی از شاعران چون وحشی واهلی و هلالی مکتب وقوع را پدید آوردند و سعی کردند شعر را از انفعال دوره های پیش خارج کند اما گرهی ازکار دشوار غزل فارسی نگشودند

در واقع سبک هندی به دنبال چنین ضرورتی در ادب فارسی پدید آمد

وضعیت اجتماعی و سیاسی و ادبی عصر صائب

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه پايان نامه روابط موجر و مستأجر تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه پايان نامه روابط موجر و مستأجر تحت word دارای 114 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه پايان نامه روابط موجر و مستأجر تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه پايان نامه روابط موجر و مستأجر تحت word

مقدمه:  
1-تعریف اجاره  
اجاره یعنی چه؟  
2- خصوصیات ویژگیهای عقد اجاره:  
1 معاوضی بودن عقد اجاره  
2-تملیکی بودن عقد اجاره:  
3-رضائی بودن عقد اجاره:  
4-لازم بودن عقد اجاره:  
5-موقتی بودن عقد اجاره:  
6-ایجابی بودن تعهد حاصل از عقد اجاره:  
7-تدریجی بودن عقد اجاره:  
8-شخصی بودن تعهد حاصل از عقد اجاره:  
3-طرفین عقد اجاره:  
در انعقاد اجاره بوسیله نماینده موجر  
2-عوضین یا دو مورد عقد  
4-انواع اجاره:  
5-وظایف مالک در حقوق ایران  
فصل اول  
ارکان عقد اجاره  
1-قصد و رضای طرفین (تراضی)  
2-موجر و مستأجر:  
اهلیت در عقد اجاره:  
نتیجه و تحلیل:  
کیفیت تعیین اجرت:  
فصل دوم  
شرایط عقد اجاره  
1-شروط عقد اجاره:  
2-شروط مال موضوع عقد اجاره:  
1-وجود یا قابلیت وجود داشتن مستأجره(موجود یا ممکن الوجود باشد):  
2-عین مستأجره باید معلوم و معین باشد:  
3-عین مستأجره باید قابلیت تعامل را داشته باشد:  
4-مورد اجاره باید مقدور التسلیم و تسلم باشد:  
5-مورد اجاره باید مستحق للغیر نباشد:  
6-مالیت داشتن:  
شروط اجرت:  
4-شرایط متعاقدین در عقد اجاره:  
5-انتفاع از عین مستأجره با بقاء اصل آن ممکن باشد:  
مورد اجاره ممکن است مفروز یا مشاع باشد:  
7-مورد اجاره ممکن است عین خارجی و یا کلی باشد:  
8-موجر باید مالک منفعتی باشد که آنرا به وسیله عقد اجاره واگذار می نماید:  
مورد اجاره باید معلوم باشد:  
منفعت مورد اجاره باید مشروع باشد:  
قدرت بر تسلیم مستأجره:  
عوض منافع:  
فروعات در مورد اجاره:  
فصل سوم  
آثار عقد اجاره  
الزامات مختص موجر:  
1-تسلیم مورد اجاره:  
الف-مورد تسلیم:  
ب-حالت تسلیم:  
ج.کیفیت، زمان، مکان، مخارج تسلیم:  
2-حفظ و صیانت از مورد اجاره:  
3-عدم تغییر در عین مستأجره:  
4-انجام تعمیرات اساسی:  
5-پرداخت مخارجی که برای بقاء عین مستأجره ضروری است:  
6-قبول مسئولیت در قبال تعرض و مزاحمت اشخاص ثالث:  
تکالیف موجر:  
2-الزامات مختص مستأجر:  
2-پرداخت مال الاجاره:  
تکالیف مستأجر:  
فصل چهارم  
خیارات در عقد اجاره  
1-فسخ اجاره:  
2-خیار شرط:  
3-خیار رؤیت:  
شرایط تحقق خیار رؤیت:  
خیار عیب:  
5-خیار تخلف شرط:  
6-خیار تدلیس:  
7-خیار تبعض صفقه:  
بطلان اجاره:  
فصل پنجم  
انحلال عقد اجاره  
1-انحلال عقد اجاره از طریق بطلان:  
2- انحلال عقد اجاره از طریق فسخ:  
3- موارد فسخ عقد اجاره توسط موجر:  
4-انحلال عقد اجاره  
5-انحلال عقد اجاره از طریق انفساخ:  
6-انحلال عقد اجاره از طریق انقضاء مدت:  
7-انحلال عقد اجاره از طرق خاص:  
8-انحلال عقد اجاره مربوط به خانه های سازمانی:  
فصل ششم  
بررسی حق سر قفلی و حق کسب و پیشه  
حق سرقفلی و حق کسب و پیشه:  
مواردی که مستأجر مستحق سر قفلی است:  
مواردی که به مستأجر سرقفلی تعلق نمی گیرد:  
در صورتی برای مستأجر حق سر قفلی به وجود می آید که:  
فصل هفتم  
در دعاوی راجع به عقد اجاره  
1-تعدیل اجاره بها:  
شرایط پذیرش دعوی تعدیل اجاره:  
2-الزام به تنظیم سند رسمی اجاره:  
3-دعوی الزام به تعمیرات اساسی:  
4-دعوی تخلیه به لحاظ انقضاء مدت:  
5-تخلیه به لحاظ احتیاج شخصی:  
6-تخلیه به لحاظ تعدی و تفریط:  
7-تخلیه به لحاظ انتقال به غیر:  
8-تخلیه به لحاظ تغییر شغل:  
9-تخلیه به لحاظ احداث بناء:  
10-تخلیه به لحاظ تخلف از شرط:  
11-تخلیه به لحاظ عدم پرداخت اجور:  
12-دعوی تجویز انتقال منافع:  
13-دعوی مطالبه اجور و یا مطالبه اجرت المسمی و خسارت وارده در مورد اجاره:  
14-دعوی عسر و حرج:  
فصل هشتم  
ضوابط شکلی اجاره نامه  
1-شرایط سند رسمی اجاره:  
2-شرایط سند عادی اجاره:  
3-روش تخلیه در صورت وجود سند رسمی:  
1-درخواست صدور اجرائیه:  
2-صدور اجرائیه:  
3-ابلاغ اجرائیه:  
4-تخلیه:  
5-وضعیت سر قفلی:  
1-درخواست تخلیه:  
2-دستور تخلیه و مقدمات صدور آن:  
3-ابلاغ و اجرای دستور تخلیه:  
4-وضعیت سر قفلی:  
5-استمهال و امهال (مهلت دادن به مستأجر)  
1-استمهال باید به علت وقوع حوادث غیر مترقبه باشد:  
2-مقام مهلت دهنده:  
6-توقیف عملیات اجرائی:  
1-موارد توقیف عملیات اجرائی:  
ب-ادعای تمدید قرارداد اجاره از طرف مستأجر:  
2-تشریفات و شرایط توقیف عملیات اجرائی:  
3-خسارت ناشی از توقیف عملیات اجرائی:  
7-احکام روابط مالی فرعی طرفین:  
منتفی شدن جنبه کیفری چک پس از شش ماه:  
8-دعاوی مربوط به روابط مالی طرفین:  
تکلیف موجر در خصوص سپردن وجوه و ; به دایره اجرا:  
تکلیف موجر در خصوص طرح دعوی برای مطالبه خسارت:  
ب-دعاوی و ادعاهای مستأجر بر علیه موجر:  
به موجب ماده 5 قانون:  
نتیجه گیری:  
علائم و اختصارات :  
فهرست منابع و مآخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه پايان نامه روابط موجر و مستأجر تحت word

1-حقوق مدنی. جلد دوم. تألیف دکتر سید حسین امامی از انتشارات کتابفروشی اسلامیه

2-بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستأجر مصوب 1376 تألیف بهمن کشاورز

3-عقد اجاره کاربردی. تألیف دکتر بهرام بهرامی(قاضی دیوانعالی کشور و عضو هیأت علمی دانشگاه)

4-راهنمای طرح دعاوی موجر و مستأجر تألیف سید مهدی میر شفیعیان(وکیل دادگستری)

5-قانون روابط موجر و مستأجر(مجموعه قوانین) تدوین جهانگیر منصور

6-ترمینولوژی حقوق- دکتر محمد جعفر لنگرودی- چاپ کتابخانه کنج دانش

مقدمه

عصر ما عصر دقت و محاسبه است عصری که در آن تصمیم گرفته نمی شود مگر بر اساس تحقیق کامل. داستان روابط موجر و مستأجر، قصه ای تقریبا قدیمی است. از دیر زمان موجران در پی آن بوده اند که با تخلیه ملکشان آن را به قیمت بیشتر اجاره دهند و مستأجران نیز همیشه می خواسته اند که اجاره بهای کمتری بپردازند و در جای خود باقی بمانند

ماجرای اجاره محلهای کسب و کار پیچیدگی دو چندان داشته است. چیزی به اسم سر قفلی و پدیده ای به نام «حق کسب و پیشه و تجارت» در رابطه موجر و مستأجر محل کسب وجود داشته(و دارد) که عمق اختلافات این دو را بیشتر می کرده (ومی‌کند)

اصل در عقد اجاره این است که مستأجر با پایان یافتن مدت اجاره محل را تخلیه کند و به موجر تحویل دهد. اما تا آنجا که می دانیم هرگز قضیه به این سادگی نبوده است. همیشه دولتها ناچار بوده اند در میان این دو نقش«تعدیل کننده» و داور را بازی کنند. اینکه چرا چنین شده، می تواند موضوع یک بررسی اقتصادی- اجتماعی جدی باشد. شاید ساختار طبقات اجتماعی در کشور ما و نحوه تقسیم ثروت همواره تقاضای مسکن و محل کار استیجاری را نسبت به عرضه آن ایجاب می کرده و شاید لا اقل در شهرهای بزرگ و متوسط بیشتر مردم در شرایطی از جهت مالی قرار نداشته اند که مالک محل سکونت یا کسب خود باشند. به هر حال سیاستگذاری های دولتها در این زمینه از سیاست تحدید حقوق مالکین شروع شده و به تدریج به آزاد سازی روابط و تبعیت از اقتصاد بازار آزاد گرایش یافته است. توصیه اکثر حقوقدانان به مردم این است که پیش از برقراری رابطه استیجاری- به ویژه در محلهای کسب و کار حتما با وکیل خود مشورت کنند، خواه موجر باشند و خواه مستأجر چون چه بسا ضرر احتمالی غیرقابل جبران باشد و در این جا قابل ذکر است که وجدان تنها محکمه ای است که احتیاج به قاضی و دادگاه ندارد

1-تعریف اجاره

اجر به معنی مزد، ثواب و پاداش که در مقابل عمل نیک به انسان می رسد، اجیر کسی است که در مقابل مزد کار می کند. استیجار بابت استفعای و به معنای مزد گرفتن است و در لغت اجاره به معنای کرایه دادن، در اختیار گذاشتن، پناه دادن، امان دادن و رهانیدن آمده است و اجاره بها مالی است که مستأجر به موجر می دهد و اصطلاحا عقدی است برای واگذاری منافع در مقابل عوض معین

اجاره یعنی چه؟

ماده 466 قانون مدنی می گوید

» اجاره عقدی است که به موجب آن مستأجر مالک منافع عین مستأجره می شود. اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستأجر و مورد اجاره را عین مستأجره گویند.«

در حقوق مدنی نیز چنین تعریف شده که اجاره عبارت است از تملک منفعت بعوض معلوم. اجاره مانند بیع از عقد (تملکی معرض می باشند با این فرق که مورد بیع عین ممکن است و مورد اجاره منفعت. ممکن است گفته شود اجاره در حیقیقت تسلیط مستأجر است بر عین برای انتفاع از آن بعوض معلوم. تملکی بودن عقد اجاره در صورتیست که مورد آن، منفعت عین خارجی باشد، زیرا در این صورت است که به وسیله عقد، منفعت بملکیت مستأجر انتقال می یابد و الا هرگاه مورد اجاره، منفعت کلی باشد

اجاره مانند بیع یکی از عقود معینه است و علاوه بر شرایط اساسی برای صحت معامله که قانون در ماده »190« بیان نموده دارای شرایط مختصه است که با اجتماع آنها عقد اجاره محقق می شود

عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد. (ماده 238 ق.م) (منفعت) عبارت از فایده و حاصل هر چیز پس منفعت خانه(زمین و بنای روی آن) آن است که در آن سکونت و زندگی کنند

اجاره عقد است و طبق ماده (191) ق.م عقد محقق می شود توجیه انشاء بشرط مقرون بودن به چیزیکه دلالت بر قصد کند و آن چیز نوعا لفظ است. عقد مزبور بوسیله ایجاب از طرف موجر و قبول از طرف مستأجر محقق می شود. ممکن است اجاره به وسیله داد وستد نیز محقق شود که آنرا اجاره معاطاتی گویند

قانون مدنی پس از تعریف عقد در سه مبحث با عناوین » اجاره اشیاء، اجاره حیوانات و اجاره اشخاص مقرراتی را تدوین کرده به همین جهت نیز در ماده 467 ق.م آمده :» مورد اجاره ممکن است اشیاء، حیوان یا انسان باشد«

در کتاب شریف شرح دوعه عقد اجاره را چنین تعریف نموده که:» الاجاره، هی العقد علی تملک المنفعه المعلومه بعوض معلوم« یعنی اجاره عبارت است از عقدی که متعلقش، تملک منفعت معلوم در مقابل عوض معلوم باشد

در کلام فقهاء مشابه تعریف فوق آمده که :» الاجاره عقد علی المنافع بعوض« یعنی اجاره در شرع مقدس عبارت است از تملک منفعت خاص به عوض معلوم و ماهیت آن نقل منافع است با بقاء اصل مال

عقد اجاره اشیاء عبارت است از عقدی که به موجب آن مؤجر ملتزم می شود لنتفاع مستأجر را نسبت به مورد اجاره برای مدت معین با اجاره بهای معین فراهم نماید

اجاره مانند بیع از عقود تملکی معوض است با این فرق که موضوع عقد بیع عین مال است ولی موضوع عقد اجاره، مافع مال استبه همبن جهت برخی از شارعین قانون مدنی مبادرت به تعریف عقد اجاره نموده اند مانند » اجاره عقدی است که به موجب آن احد طرفین منافع عین مستأجره را در مقابل عوض معلوم و برای مدت معینی به

طرف دیگر تملیک می کند

2- خصوصیات ویژگیهای عقد اجاره

1 معاوضی بودن عقد اجاره

اجاره عقدی است معوض، زیرا موجر در قبال انتفاع و استفاده مستأجر از مورد اجاره عوض معینی را دریافت می کند و در تعریف اجاره نیز گفتیم تملیک در برابر عوض معین برای مدت مشخصی است، عوض که اجاره بها نامیده می شود در حقیقت، از عناصر اصلی عقد اجاره است. وجه تمایز عقد اجاره با عقد عاریه در این مطلب است هر چند هر دو تملیک منفعت است، ولی اجاره تملیک منفعت است با عوض، عاریه، تملیک منفعت بدون عوض است. یعنی در واقع، اصل در اجاره معوض بودن است و اصل در عاریه، بر غیر معوض و تبرعی بودن است، البته در عقد عاریه نیز می تواند شرط عوض نمود، همچنین وجه تمایز عقد اجاره با عقد هبه منافع نیز در همین ویژگی است. به هر حال، عدم تعیین اجاره یا تراضی مبنی بر اینکه در عقد اجاره، اجاره بها نباشد یا بدون عوض بوده باشد موجب بطلان عقد اجاره است. البته لازم نیست اجاره بها حتما مقداری وجه یا پول باشد، ممکن است منفعت مال یا وجود حق و یا دین بوده باشد. معهذا، عوضی را که طرفین در باره اجاره اشیاء نسبت به آن توافق و تراضی می نمایند در اصطلاح اجرت المسمی یا اجاره بها گویند و در خصوص اجاره اشخاص به آن اجرت اطلاق می شود، در واقع اجرت المسمی رشد قراردادی دارد لیکن اگر شخص بدون اذن و انعقاد قرارداد از ملک دیگری استفاده نماید یا منافع آنرا از بین ببرد می بایست اجرت المثل، یعنی اجاره امثال و نظایر آنرا پرداخت کند. که بعنوان بدل استنفاء یا تقویت منافع خواهد بود

2-تملیکی بودن عقد اجاره

اجاره تملیک منفعت است، یعنی مستأجر به محض انعقاد صحیح عقد اجاره مالک منافع عین مستأجره در مدت اجاره می گردد. تفاوت بین حق انتفاع در همین معناست که در حق انتفاع، صاحب حق انتفاع، مالک موضوع حق انتفاع نمی گردد و اثر حق انتفاع انتزاع و جدا کردن منفعت از عین نیست و صاحب حق انتفاع فقط حق بهره برداری و استفاده ار منافع آنرا داراست، حال آنکه مستأجر در عقد اجاره مالک منافع مورد اجاره می گردد و به محض انعقاد عقد اجاره، منافع از ملکیت مالک عین خارج و به ملکیت مستأجر در می آید و در حقیقت در این دو حالت مالک پیدا می کند: یکی مالک عین و دیگری، مالک منافع

3-رضائی بودن عقد اجاره

عقود را به دو دسته کلی رضائی و عینی تقسیم می کنند. عقود عینی، آن دسته از عقودی است که به صرف ایجاب و قبول واقع نمی شود بلکه احتیاج به امر دیگری دارد، به عبارت دیگر برای انعقاد و صحت آن محتاج به شکل مخصوص یا شرط خاصی است. عقودی را که علاوه بر ایجاب و قبول نیازمند به قبض نیز می باشد ، را عقد عینی گویند و عقود رضایی آن دسته از عقودی است که به صرف ایجاب و قبول محقق می گردد و قبض و اقباض و تسلیم و تسلم از شرایط صحت آن نیست بلکه از الزامات و تعهدات ناشی از عقد است. اصل در فقه امامیه و حقوق مدنی بر رضائی بودن عقود است و عینی بودن بر خلاف اصل است، به همین جهت قانونگذار عقود عینی را بر شمرده که عبارتند از رهن، هبه، بیع صرف، حبس اعم از عمری و رقبتی و سکنی و بنا بر نظر غیر مشهور، وقف از عقود عینی محسوب است و سایر عقود از جمله عقود رضائی اند به همین جهت در ماده 47 ق.م آمده است:» در حبس اعم از عمری و غیره قبض شرط است یا در ماده 798 ق.م آمده است:» هبه واقع نمی شود مگر با قبول و قبض کسی که به وی هبه شده است یا در ماده 772 ق. م در خصوص رهن مقرر داشته:» مال مرهون باید به قبض مرتهن یا به تصرف کسی که بین طرفین معین می گردد، داده شود ولی استمرار قبض شرط صحت معامله نیست

بنابراین، با التفات بر اینکه شکل یا شرط خاصی را جهت اجاره از قبیل قبض و اقباض را شرط صحت عقد اجاره ندانسته، لذا عقد جزء عقود رضایی محسوب و به صرف ایجاب و قبول محقق می گردد و تسلیم مورد اجاره به مستأجر و پرداخت اجاره بها از تعهدات حاصل و ناشی از عقود اجاره محسوب است نه از شرایط تحقق و صحت آن

4-لازم بودن عقد اجاره

عقد اجاره همانند عقد بیع جزء عقود لازم است، یعنی هیچ یک از طرفین عقد حق بر هم زدن و مسخ آنرا ندارد مگر در موارد معینه، از عقد اجاره به فوت یا جنون یکی از طرفین عقد منفسخ نمی گردد در مدت اجاره هیچ یک از مؤجر و مستأجر نمی‌تواند آنرا یک جانبه بر هم بزند یا مسخ کند، البته در اقاله یا تفاسخ، یعنی بر هم زدن عقد با توافق و تراضی یکدیگر نیست

5-موقتی بودن عقد اجاره

منظور از موقتی بودن عقد اجاره این است که تملک منافع محدود به مدت معین است به همبن مناسبت در ماده 468 ق.م آمده است که » در اجاره اشیاء به مدت اجاره باید معین شود و الا اجاره باطل است«

تعیین مدت اجاره از این جهت اهمیت دارد که هرگاه منفعت مال بطور دائم به دیگری واگذار شود دیگر مالکیت عین مصداق و ظهور خارجی پیدا نمی کند. بلکه دیگر اینکه تعیین مدت اجاره همیشه به وسیله طول مدت زمان نیست ممکن است به واسطه تعیین مسافت یا مقصد و هدفی بوده باشد

البته در مواقعی قانونگذار حتی پس از انقضاء اجاره، استمرار و ادامه رابطه استیجاری را پیش بینی کرده است: یکی در خصوص اعمال عسر و حرج و دیگر در خصوص اماکن تجاری و محل کسب است که حتی پس از انقضاء مدت اجاره تخلیه این اماکن تابع شرایط و تشریفات خاص مانند اینکه اگر مالک بخواهد تخلیه کند باید نیاز شخصی خود را ثابت کند یا در مواردی با اثبات تخلفات مستأجر امکان تخلیه است مانند انتقال مورد اجاره به غیر یا تغییر شغل یا عدم پرداخت اجور و یا تعدی و تفریط که بطور عمده، این مقررات مبتنی بر احکام ثانویه است

6-ایجابی بودن تعهد حاصل از عقد اجاره

عقود از حیث ماهیت ممکن ایجابی و یا سلبی و یا اینکه گاه ایجابی و گاه سلبی باشند. مقصود از عقود ایجابی، عقود هستند که تأثیر آنها بر حسب انشاء ایجاد تعهد متقابل یا ایجاد التزام متقابل نماید خواه مبادله هم در آن باشد مانند بیع و اجاره خواه نباشد مانند نکاح که زوجین در مقابل هم فقط تعهداتی دارند. به عبارت دیگر از عقد اجاره از جانب موجر تعهد ایجابی حاصل می شوند نه سلبی

7-تدریجی بودن عقد اجاره

عقد تدریجی در مقابل عقد غیر تدریجی یا عقد فوری استعمال می شود. عقد فوری عقدی که نتیجه آن بلافاصله پس از ایجاب و قبول حاصل می گردد و تعهد طرفین به اجزاء زمان بستگی ندارد. مانند عقد بیع که مالکیت بایع نسبت به ثمن و مالکیت مشتری نسبت به مبیع بی درنگ از انعقاد عقد تحقق می یابد ولی در عقد اجاره چنین نیست و تعهدات ناشی از آن به اجزاء زمان بستگی دارد به همین جهت عقد اجاره را عقد مستمر گویند

8-شخصی بودن تعهد حاصل از عقد اجاره

عقد اجاره بر خلاف عقد بیع ایجاد التزام و تعهد شخصی بین مؤجر و مستأجر ایجاد می کند که متعلق آن منافع عین معینی است بر خلاف بیع که حق عینی ایجاد می کند یا به عبارت دیگر، حق حاصل از عقد اجاره تا انقضای مدت پا بر جاست ولی حق حاصل از بیع بلافاصله پس از تحقق تمام می شود که منظور از شخصی بودن در مقابل عینی بودن است یا به عبارت دیگر بیان آخری حق دینی در مقابل حق عینی است زیرا تملیک حاصل از عقد اجاره ظهور خارجی تملک حاصل از عقد بیع ندارد به همین جهت عقد اجاره را عقد تعاهدی گویند

3-طرفین عقد اجاره

اجاره عقدی است معوض و دارای دو طرف و دو مورد می باشد که عوضین هستند: 1-طرفین عقد-طبق ماده 466 ق.م در اجاره اشیاء و حیوان، اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستأجر گویند و در اجاره اشخاص کسی که منافع خود را اجاره می دهد اجیر و کسیکه اجاره می کند اجاره اشیاء و حیوان، مستءجر می نامند

طرفین عقد باید دارای اهلیت برای مفامله یعنی بالغ ، عاقل یا رشید باشند، زیرا اهلیت طبق ماده 190ق.م شرط اساسی برای صحت هر معامله است طبق ماده 212 ق.م » معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل نیستند بواسطه عدم اهلیت باطل است« و محجور نمی تواند در اموال خود تصرفاتی بنماید همچنینکه نمی تواند تعهد کند و عقد اجاره موجب انتقال منفعت و یا تعهد است. سفیه( غیر رشید) اگر چه طبق ماده (1214) معاملات و تصرفات او در اموال خود نافذ نمی باشد ولی می تواند اجیر خاص شود، زیرا انسان از اموال او بشمار نمی رود و مخصوصا هر گاه کارگر عادی و معمولی نباشد

مفلس ورشکسته می تواند مستأجر واقع شود همچانکه می تواند قرض بنماید زیرا مال الاجاره را او بعهده می گیرد و موجر برای مطالبه آن در ردیف غرماء واقع نمی‌شود تا افلاس و ورشکستگی مانع باشد و چنانکه در مورد غیر رشید گذشت مفلس و ورشکسته می تواند اجیر شود زیرا منفعت انسان از اموال او نمی باشد و متعلق حق طلبکاران قرار نگرفته است

در انعقاد اجاره بوسیله نماینده موجرهمچنانکه عقد اجاره بوسیله شخص موجر یا مستأجر منعقد می گردد ممکن است

به وسیله نماینده او واقع شود-نماینده خواه قانونی باشد مانند ولی یا قیم و خواه قراردادی مانند وکیل در حدود اختیاراتی که دارد می تواند ملکی را با اجاره واگذار نماید و چنانکه از حدود اختیارات خود تجاوز کند اجاره صحیح نخواهد بود، زیرا نمایندگی آنان در حدود اختیاراتی است که از طرف موکل به آنان داده شده است ماده 499 ق.م می گوید: » هرگاه متولی با ملاحظه صرفه وقف مال موقوفه را اجاره دهد       او اجاره باطل نمی شود.«

و در صورتیکه متولی صرفه و صلاح موقوفه را از حیث مدت و مقدار مال الاجاره و شرایط دیگر رعایت ننماید عقد اجاره باطل خواهد بود و هر یک از موقوف علیهم یا ناظر و متولی که اجاره داده است می تواند با اثبات این امر از دادگاه اعلام بطلان اجاره را بخواهد و  همچنین است در وکالت هرگاه وکیل در اجاره دادن مال موکل از حدود احتیارات خود تجاوز نماید چنانکه کمتر از اجرت المثل اجاره دهد موکل و وارث او می تواند با اثبات این امر از دادگاه درخواست بطلان اجاره را بنماید. همین جهت است که ولی و قیم هرگاه ملک مولی علیه را اجاره دهد اجاره مزبور تا زمان رشد مولی علیه صحیح می باشد و پس از آن و منوط به اجازه اوست اگر چه ولی و قیم رعایت مولی علیه را نیز نموده باشد زیرا اختیارات قانونی ولی و قیم فقط تا زمان رشد مولی علیه ادامه دارد، مورد مزبور را نمی تواند با متولی قیاس نموده زیرا در مورد ولایت و قیومیت مقام نمایندگی قانونی در اثر رشد زایل می گردد بخلاف مقام تولیت که تابع وجود موقوفه است و متولی در اثر فوت تغییر می نماید و تولیت متولی بعدی ادامه تولیت متولی قبلی است همچنانکه ممکن است قیم در مدت محجوریت تغییر کند

2-عوضین یا دو مورد عقد

عقد اجاره مانند بیع، معوض و دارای دو مورد است که یکی مورد اجاره و دیگری عوض منافع می باشد

اول-مورد اجاره-مورد اجاره که موضوع عقد قرار می گیرد بر دو قسم است. الف)منفعت-چنانکه کسی خانه خود را برای شش ماه به دیگری اجاره می دهد و یا اتومبیل سواری برای مسافرت کرایه نماید و چون منفعت در وجود تابع عین می‌باشد، مالی که منفعت آن مورد اجاره قرار می گیرد عین مستأجره می گویند

منفعت عبارت است از وضعیتی که در عین مال نهفته است و می تواند به این اعتبار، مورد عقد و انتقال قرار گیرد. منافع تدریجی الحصول می باشد و آنات آن، گاه پیدایش یافته و بلافاصله معدوم می گردد چنانکه پیدایش آنات بعد مترتب بر نیستی آنات قبل است و اثری از خود باقی نمی گذارد مانند سکونت خانه، سواری اسب و گاه دیگر آنات متراکم شده مجسم می گردد و در خارج بصورت عین ظاهر می شود مانند میوه درخت در اجاره باغ و یا صورت بنا در اجاره اجیر و کارگر

ب-عمل-چنانچه کسی ساختمان خانه خود را طبق نقشه تریسمی به دیگری مقاطعه دهد خواه مباشرت اجیر را عقد یا شرط کند و یا مطلق گذارد در مورد مزبور اجاره عقدی است عهدی و اجیر تعهد می نماید که عمل معین رل برای مستأجر انجام دهد

3-انواع اجاره

اجاره در قانون مدنی ایران به اعتبار موضوع به سه دسته تقسیم شده است

الف.اشیاء   ب.اشخاص   ج.حیوانات

در عمل اجاره اشخاص و حیوانات از شمول قواعد اجاره خارج شده است، مع ذلک گاه ممکن است قراردادی مخلوطی از اجاره اشیاء و اشخاص واقع شود، به نحوی که تشحیص قواعد حاکم بر آن مشکل می گردد مانند استفاده از امتیاز تلفن و برق و گاز و غیره امروزه آنچه تحت عنوان اجاره مطرح می گردد اختصاص به اجاره اشیاء دارد که خود دارای انواعی است

الف- اجاره اماکن مسکونی

ب-اجاره اماکن تجاری

ج-اجاره اماکن اداری

د-اجاره اماکن سازمانی

ه-اجاره دکه های روزنامه فروشی ها و دکه های موجود در فروشگاههای بزرگ و ترمینال ها

اجاره اشیاء از جهت موضوع و شیء مورد اجاره( عین مستأجره) نیز به اقسامی تقسیم می شود که عبارتند از

الف-اجاره غیر منقول

ب-اجاره منقول

ج-اجاره حقوق عینی

د-اجاره حقوق دینی

ه-اجاره حقوق معنوی

و-اجاره حقوقی که حق ملکیت بر آن مشتمل می گردد

4-وظایف طرفین قرارداد اجاره به شرط تملک

هریک از طرفین عقد چه در حقوق ایران و چه در حقوق انگلیس دارای وظایفی هستند که قانون بر عهده آنها گذاشته است تا این عقد به نحو صحت واقع شود و منظوری که قانونگذار از ایجاد این قرارداد داشته است حاصل شود و همچنین حقوق طرفین قراداد و اشخاص ثالث به نحو مطلوبی تضمین شود، و الا طرفین با گذاشتن شروطی باعث جلوگیری از حصول این اهداف می شوند

5-وظایف مالک در حقوق ایران

در حقوق ایران مالک(موجر) در برابر مستأجر دارای تعهداتی است که باید آنها را انجام دهد تا عقد اجاره و به شرط تملیک به نحو صحیح انجام شده باشد و گرنه ممکن است به هیچ وجه نتوانیم به هدفی که قانونگذار بوده است دست پیدا کنیم

بعضی از این تعهدات عبارتند از

1-تسلیم     مستأجره: پس از وقع عقد چون منافع      به ملک مستأجر در می آید برای استفاده کردن از منافع باید عین هم در اختیار او گذاشته شود. اگر طرفین توافق کنند که مال در اختیار مستأجر قرار نگیرد به نظر می رسد که این شرط خلاف مقتضای عقد اجاره به شرط تملیک باشد زیرا این قراداد در درجه اول و ماهیتا یک عقد اجاره است که مقدمه بیع قرار گرفته است و در اجاره نیز فراهم آوردن امکان انتفاع مستأجر مالک به شمار می رود

2-موجر برای مسأجر نباید ایجاد مزاحمت کند: پس از آنکه عقد منعقد شد بانک حق ندارد که به هر دلیل امکان منتفع شدن مستأجر را از او بگیرد و مزاحم فعالیتهای او شود، در خیلی موارد که اینگونه قراداد، را منعقد می کنند برای مدت زمانی دارای برنامه خاصی هستند که اگر مالک بتواند به راحتی مزاحم فعالیتهای اقتصادی یا تجاری آنها شود، ممکن است ضررهای زیادی به آنها وارد شود و به نظر می رسد که در مرحله اجرای قرارداد بانک باید برای پایان دادن به تخلفات مستأجر به دادگاه مراجعه کند و خود نمی تواند مستقیما مال را از تصرف مستأجر خارج کند

3-انتقال مالکیت اموال به مستأجر در صورت درخواست او: در عقد اجاره به شرط تملیک چون هدف نهایی مالک شدن مستأجر است پس در صورتی که مستأجر تمایل داشته باشد که مال را با شرایطی که قانون بیان کرده و یا در قرارداد گنجانده شده تملک نماید حق انتقال مالکیت به غیر به محض انعقاد قرارداد اجاره به شرط تملیک از مالک سلب خواهد شد

وظایف مستأجر در عقد اجاره به شرط تملیک در حقوق ایران

در حقوق ایران تقریبا وظایف مستأجر در قرارداد اجاره به شرط تملیک همان مواردی است که در ذیل عقد اجاره هم بیان می شود، مانند استفاده متعارف از عین مستأجره و خودداری از تعدی و تفریط، استفاده از عین مستأجره برای مقصودی که طرفین معین کرده اند، پرداخت اجاره بها توسط مستأجره انجام تعمیرات اعم‌از اساسی

و غیر اساسی مگر خلافش تصریح شده باشد

وظایف مستأجر در عقد اجاره به شرط تملیک، غالبا در قرارداد و یا در دستورالعملهای اجرایی قید می شود

1-مستأجر شخصا باید از اموال مورد اجاره بهره برداری نماید و حق واگذاری منافع را به هیچ شخص حقیقی یا حقوقی تحت هیچ یک از عناوین قانونی ندارد، زیرا در غیر این صورت خلاف منظور بانک می باشد که هدف او فقط ارائه تسهیلات به مستأجر است تا بتواند به طور اختصاصی از آن استفاده کند و حق واگذاری به غیر را ندارد

2-مستأجر مکلف است از عین مستأجره به خوبی محافظت نموده و در استفاده از آن عرف و متعهدات مربوط به استفاده از اموال را رعایت کند، طبق این وظیفه مستأجر نه تنها نباید تعدی و تفریط کند، بلکه باید همانند امینی دلسوز در نگهداری و حفاظت از اموال موضوع اجاره کوشا باشد زیرا او امین مالک است و باید وظایفی که برای امین مقرر است رعایت کند

3-هرگونه هزینه ای که برای تعمیرات لازم است به عهده مستأجر است، تفاوتی نمی کند که  هزینه ها مربوط به تعمیرات اساسی باشد یا تعمیرات جزئی یا تعمیراتی که در جهت تکمیل و بهره برداری بهتر از اموال صورت گیرد، در این مورد مستأجر باید شخصا هزینه ها را بپردازد و نمی تواند از این بابت چیزی از بانک مطالبه کند- مگر خلاف آن شرط شده باشد

4-مستأجر حق ندارد محل اموال در صورتی که منقول باشند تغییر دهد و یا تغییراتی در شکل یا ماهیت اموال به وجود آورد و در صورتی که ساختمان یا بنا باشد نمی تواند در شکل یا ظاهر یا نمای آن تغییر دهد

5-مستأجر باید پرداخت کلیه مالیاتها و عوارض متعلق به ملک تعهد کند

6-مستأجر باید تعهد کند که دستورها و راهنمایی بانک را در زمینه چگونگی نگهداری و حفاظت از اموال مورد اجاره و بهره برداری از آن رعایت کند


1-قصد و رضای طرفین (تراضی)

عقد اجاره یکی از قراردادهای معین است که در قانون مدنی شرایط و ارکان و آثار منعقد ذکر شده است و بطور کلی، تابع شرایط کلی قراردادها است. در این عقد نیز مانند سایر عقود، طرفین باید قصد و رضا (اراده) جدی بر انجام معامله باشند بند یک ماده 190 ق.م ایران اولین شرط اساسی بر صحت معاملات را قصد و رضای طرفین دانسته است و بر این اساس برای انعقاد هر پیمان وجود چهار مقدمه ضروری است

1-وجود ارادتین

2-اعلام ارادتین(اعلام و بیان اراده)

3-انطباق ارادتین(اتطباق دو اراده)

4-سلامت ارادتین

مقصود از قصد و رضا، همان انگیزه و رضایت هریک از متعاملین است. انجام هر عملی اعم از حقوقی حقوقی و غیر حقوقی معلول یک رشته از فعالیتهای دماغی است که هر شخص با مراجعه به وجدان خوش و برای سود و زیان و آثار حاصل از آن، میل و اشتیاق به انجام دادن یا ترک آن می یابد. این میل و کشش و اشتیاق و در نهایت، تصمیم به انشاء عقد انجامیده و جمع قصد و رضا را نیز اراده گویند

در ماده 193 ق.م ایران آمده است:» انشاء معامله ممکن است به وسیله عملی که مبین قصد و رضا باشد مثل قبض و اقباض حاصل گردد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد«

2-موجر و مستأجر

مؤجر شخصی است که منافع مستأجره را به موجب عقد اجاره به شخص دیگری تملیک می کند. شخصی که منافع عین مستأجره برای مدت معینی به تملک او در می‌آید را مستأجر گویند. موجر ممکن است

الف- مالک عین و منافع مال باشد(مالک)

ب-مالک منافع مال باشد.(مستأجر)

ج-شخصی که حق اداره مالی را دارد مثل مدیر تصفیه، اداره تصفیه ولی، قیم و وکیل (مدیر)

د-فضول

الف.هرگاه موجر مالک عین باشد : تردیدی نیست اگر مؤجر مالک عین باشد در صورت بالغ و رشید بودن قانونا می تواند هر تصرفی خواست در ملک خود بنماید. پس به طریقی اولی، مجاز به اجاره دادن آن نیز هست. هرگاه موجر محجور باشد، مجاز به اجاره دادن نیست و ممکن است در بعضی از مراتب استطاعت دادن اجاره در حدود مغتنی را داشته باشد و اگر موجر مریض باشد به نحوی که مرض وی متصل به فوت باشد، در این حالت نیز مالک رشید استطاعت اجاره ملک خود را دارد، حتی اگر دارای مرض متصل به فوت باشد مشروط بر اینکه در این وضعیت قصد تبرع برای مستأجر ننموده باشد، بنابراین اجاره در این حالت صحیح است

ب-اجاره توسط مالک منافع: مطابق ماده 437 ق. م ایران لازم نیست که موجر مالک عین مستأجره باشد ولی باید مالک منافع آن باشد. اجاره ای کع توسط مالک منافع منعقد شده باشد به محض انتضاء مدت اجاره منحل می گردد مگر اینکه مالک عین استمرار انرا اجاره دهد. مستأجر در عقد اجاره مالک منفعت است، لذا مانند هر مالک دیگر می تواند در آن تصرف قانونی داشته باشد بنابراین علی الاصول لزومی ندارد که در اجاره نامه اختیار مستأجر در انتقال منفعت قید شود، اما اگر این اختیار از وی سلب شده باشد یا شرط مباشرت در انتفاع شده، حق واگذاری مورد اجاره به غیر را ندارد، لکن به موجب قانون روابط موجر و مستأجر این مبنا جاری است یعنی حق واگذاری به غیر را ندارد مگر چنین حتی به وی تفویض شده باشد

ج-اجاره توسط شخصی که حق اداره اموال را دارد: اصل این است که مالک شی حق اداره آنرا داراست. ولی گاه حق اداره برای غیر مالک نیز پیش بینی شده است، در این حالت این شخص نائب مالک خواهد بود. این نیابت و نمایندگی از جانب مالک ممکن است:1-نیابت قراردادی باشد مانند وکیل و مدیر شرکت. 2-نیابت قضائی باشد مانند وصی، قیم، امین، حافظ، نگهبان اموال که توسط مدعی العموم معین می شود و 3-نیابت قانونی مانند ولی، متولی و ناظر وقف

د.اجاره توسط فضول: هرگاه موجر مالک عین مستأجره نباشد، مالک منافع نیز نباشد، حق اداره آنرا نیز نداشته باشد، در این حالت آنرا فضول گویند، به عبارت دیگر فضول عبارت است از اینکه شخصی بدون داشتن اذن یا سمت قانونی، مال مستحق الغیر را به حساب و مصلحت مالک معامله نماید اعم از اینکه بنام غیر(مالک) یا به نام خود باشد مشروط به اینکه نسبوق به رد و نهی نباشد، معامله کننده را فضول، طرف معامله را اصیل و شخصی که مال را بدون مداخله اش مورد معامله قرار گرفته غیر یا مالک گویند

فضول در خصوص عقد اجاره ممکن است: 1-احراز شرکاء مال مشاعی باشد. 2-حائز 3-غیر حائز باشد

1-اجاره فضولی توسط یکی از شرکاء: هرگاه عین مستأجره مشاعی باشد و یکی از صاحبان مشاع آنرا اجاره دهد نسبت به سهم خود اصالتا و نسبت به سهم سایر شرکاء فضولی محسوب است. اگر همه شرکاء اتفاق در اجاره نداشته باشند در این حالت چنانچه اکثریت اتفاق بر اجاره نمایند اقلیت ملزم به تبعیت از جمع است و اجاره به مدت سه سال در حق همه شرکاء جاری می شود مگر اینکه ثابت شود استقرار چنین اجاره ای موجب اضرار یکی از شرکاء اقلیت شده باشد، (اما اگر چنین اکثریتی در بین نباشد یا اتفاقی در بین اکثریت حاصل نشود. یکی از دو امر جریان پیدا می کند: الف)یکی از شرکاء به عنوان وکیل تعیین تا ظرف سه سال مال مشاعی را اجاره بدهد ب)یکی از شرکاء یا همه ایشان از دادگاه تقاضای تعیین تکلیف خواهند کرد در این حالت محکمه مدیری را تعیین تا برای سه سال و یا بیشتر اداره مال مزبور را به عهده بگیرد، سرانجام اگر اکثریتی وجود نداشته باشد اتفاق بین ایشان نیز نباشد و مدیر هم تعیین نشده باشد و یکی از شرکاء مال مشاعی را اجاره داده باشد و مورد اعتراض بقیه شرکا واقع شود این اجاره بین موجر و مستأجر صحیح است لیکن تسلیم آن منوط به اجاره شرکائ است

2-اجاره فضولی توسط حائز: حائز به معنی جامع، کامل، دارا، در بردارنده گرد آورنده می باشد و مقصود از حائز برای عین، کسی است که به تصور اینکه وارث یا جزء ورثه است نسبت به ما ترک وضع » یا تصرفاتی می نماید، سپس معلوم می گردد که غیر وارث است یا به واسطه حاجب و یا حضور متوفی فرضی و یا موانع دیگر از ارث نفصانا یا حرمانا محروم شده است

3-اجاره فضول توسط غیر حائز: دو حالت در این فرض قابل تصور است :الف) اینکه کسی مال دیگری را به عنوان مال خود اجاره دهد. ب)اینکه کسی مال دیگری را به حساب و مصلحت مالک اجاره دهد

3-اهلیت:اجاره عقدی است معاوضی که به موجب آن موجر و مستأجر در اموال خود تصرف می نماید. موجر در ازای دریافت اجاره بها، انتفاع مورد اجاره را به مستأجر تملیک می نماید. صحت عقد اجاره مستندا به ماده 211 ق.م ایران متکی بر این است که طرفین بالغ، عاقل و رشید باشند و در یک عنوان کلی تر، طرفین در عقد اجاره نباید محجور باشند. بنابراین موجر اگر ورشکست بوده است حق ندارد مال خود را به اجاره بدهد یا مال دیگری را اجاره کند. هرگاه رضای صادره از شخصی باشد که فاقد اهلیت ناقص الاهلیت و یا دارای عیوب اهلیت باشد چنین اجاره ای حسب مورد، باطل یا قابلیت ابطال و یا قابلیت فسخ خواهد داشت، با این تفاوت که در دو فرض باطل و ابطال کان لم تکن تلقی و اثر رجعی دارد ولی در مورد فسخ اثر رجعی ندارد و از زمان اعمال حق فسخ استفاده نشود کان باقی خواهد ماند اما ابطال ناظر به عقد غیر صحیح می باشد. پس هرگاه ابطال شد به اصل خود باز می گردد

اهلیت صلاحیتی است که شخص برای دارا شدن و اجرا حق دارد که ممکن است اهلیت تمتع، یعنی صلاحیت و شایستگی قانون که شخص به موجب آن صاحب حق و تکلیف می گردد و دیگر، اهلیت تصرف یا استیفاء و یا اجرا که عبارت است از صلاحیت و شایستگی قانون است که شخص به موجب آن می تواند حقی را که قانونا صاحب شده به اجرا در آورد. طبق ماده 211 ق.م ایران شرایط را در سه چیز می داند

الف.بلوغ  ب.رشد و ج.عقل

مقصود از بلوغ رسیدن به سن قانونی است که هرکس سود و زیان خود را می شناسد و در اصطلاح زمانی که قوای جسمی صغیر نمو و آماده برای توالد و تناسل گردد و صغیر فاقد اهلیت قانونی است منتهی صغیر به صغیر ممیز و صغیر غیر ممیز تقسیم می شود. منظور از صغیر ممیز کسی است که قوه تمیز دارد و قادر به تملک لاعوض دارد در ماده 1212 ق.م ایران آمده » مع ذلک صغیر ممیز کند مانند قبول هبه و صلح بلاعوض و حیازت مباحات« اما صغیر غیر ممیز فاقد قصد انشاء است و اعمال حقوقی او در کل، باطل است، لذا در ماده 312 ق.م آمده است معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل یا رشید نیستند بواسطه عدم اهلیت باطل است. مقصود از رشید کسی است که به شیوه خردمندان در اموال و حقوق مالی خود تصرف کند ماده 1208 ق.م مقرر می دارد » غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود تصرف کند ماده 1208 ق.م مقرر می دارد » غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلانی نباشد ماده 1214 ق.م معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود ناقد نیست مگر با اجازه ولی یا قیم، اعم از اینکه این اجازه قبل یا بعد از انجام عمل باشد بنابراین اگر سفیه معامله ای کرد این معامله فیر ناقد محسوب است، لذا چنانچه ولی یا قیم آنرا تنفیذ نمود، صحیح خواهد بود و الا باطل می گردد. و غیر رشید به استناد قسمت اخیر ماده 1214ق.م می تواند تملکات بلا عوض را از هر قبیل که باشد بدون اجازه ولی و یا قیم داشته باشد. وی در این گونه امور می تواند به دیگری وکالت و یا قبول نمایندگی کند. و اعمال حقوقی سفیه که مربوط به امور غیر مالی است صحیح شناخته شده است. جنون ممکن است دائمی یا ادواری باشد. مجن.ن دائمی مطلقا و مجنون ادواری در حل جنون نمی تواند هیچ تصرفی در اموال خود بناماید، ولو با اجازه ولی یا قیم خود

اهلیت در عقد اجاره

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله روشهاي پرداخت ثمن در تجارت بين المللي تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله روشهاي پرداخت ثمن در تجارت بين المللي تحت word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله روشهاي پرداخت ثمن در تجارت بين المللي تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله روشهاي پرداخت ثمن در تجارت بين المللي تحت word

مقدمه         
فصل اول : روشهای پرداخت داخلی       
-    مبحث اول : خطرات پرداخت با اسناد تجاری       
-    مبحث دوم : تلاش برای حل مشکلات    
فصل دوم : اعتبارات اسنادی   
-    مبحث اول : گشایش اعتبار            
-    مبحث دوم : اصول حاکم بر اعتبار اسنادی         
-    مبحث سوم : تصویه اعتبار   
منابع      

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله روشهاي پرداخت ثمن در تجارت بين المللي تحت word

1- ناصر کاتوزیان ، حقوق مدنی ، عقود معین ( 1 ) ، ( تهران : موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، 1353 ) ص
2- حسین خزاعی ، ” روشهای حمل کالا در تجارت بین المللی ” ، مجله دانشکده علوم و حقوق سیاسی ، شماره 29 ( مهرماه 1372 ) ص 96 –
3- ناصر کاتوزیان ، پیشین ، ص
4- ناصر کاتوزیان ، پیشین ، ص
5- نقش فوروارد در حمل و نقل بین المللی ، انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی
6- منصور راستین ، حقوق بازرگانی
7- ناصر کاتوزیان ، حقوق مدنی و معاملات معوض
8-  ناصر کاتوزیان ، حقوق مدنی ، قواعد عمومی قراردادها ، ج دوم ، ص
9- بهروز اخلاقی ، مجله حقوقی ، دفتر خدمات حقوقی بین المللی جمهوری اسلامی ایران
10- ماده 2 معاهدات ژنو سال 1930 و
11- سیر تحول مقررات متحد الشکل اعتبارات اسنادی طی سالهای 1974 – 1983 ( تهران ، انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی ، 1371 ) ص
12- تنظیم قراردادهای بازرگانی بین المللی ، انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی ) ص 47 ، تحلیلی بر مقررات متحدالشکل اعتبارات اسنادی و کاربرد آن در معاملات اعتبارات اسنادی ، همان ماخذ ، ص

مقدمه

اصولا پرداخت ثمن با تسلیم مبیع تقارن دارد . بیع از عقود معوض و دو عوض به هم وابسته است .  بنابراین بعد از مطالعه ” روشهای حمل کالا در تجارت بین المللی “  که در نهایت به تسلیم مبیع یعنی انتقال یکی از دو بعد ضمان معاوضی منجر می گردد ، لازم است پرداخت ثمن و روشهای آن که بعد دیگر ضمان معاوضی است ، مورد بررسی قرار گیرد
در حقوق تجارت بین المللی روشهای گوناگونی برای پرداخت ثمن وجود دارد ولی قبل از ورود به اصل مطلب لازم است در مقدمه به این سوال پاسخ گوییم که منظور از اصطلاح ” ثمن ” در تجارت بین المللی چیست ؟ زیرا در حقوق کشورهای مختلف ، از این اصطلاح از نظر تئوری و عملی برداشتهای متفاوتی شده است ، محور اصلی اختلاف این است که آیا به هنگام انعقاد عقد ، ثمن باید معین باشد ؟ آیا منظور از ثمن همیشه پول است و یا غیر آن ؟
در پاسخ سوال اول باید گفت که در حقوق ایران و فرانسه  ( با کمی اختلاف بر خلاف حقوق انگلستان و امریکا ، ثمن کالا به هنگام انعقاد عقد باید به نحوی معین شود که نیاز به قصد مشترک متاخر طرفین در تعیین آن وجود نداشته باشد. قصور در تعیین ثمن به نحو مزبور موجب بطلان مطلق عقد  است
در حقوق ما ، بطلان عقد از مواد 190 و 216 قانون مدنی استنباط می شود . به موجب بند 3 ماده 190 قانون مذکور، یکی از شرایط اساسی صحت معامله ” موضوع معین ” است و به صراحت قسمت اول ماده 216 ، مورد معامله باید مبهم نباشد
در حقوق فرانسه ، عقد بیع تعهدات متقابلی برای بایع و مشتری ایجاد می کند که موضوع هر یک از دو تعهد باید معین باشد و تعهد هر یک از طرفین علت وجودی تعهد طرف دیگر است . در حقوق این کشور ، ثمن باید معین بوده و یا روشی برای تعیین آن پیش بینی شده باشد ، به نحوی که نیاز به دخالت موخر متعاملین نداشته باشد ، زیرا در صورت عدم تعیین ثمن ، نه موضوع تعهد خریدار مشخص است و نه علت تعهد فروشنده 
اختلاف حقوق فرانسه و ایران ، در معین بودن ثمن در حقوق ایران و قابل تعیین بودن آن در حقوق فرانسه است . طبق ماده 1592 قانون مدنی فرانسه ، در عقد بیع تعیین ثمن را می شود به شخص ثالثی  واگذار کرد ، ولی اگر این شخص نتواند یا نخواهد اقدام به تعیین ثمن نماید ، عقد محقق نمی گردد و رویه قضایی چنین عقدی را باطل اعلام کرده است
در حقوق انگلستان و امریکا ، عدم تعیین ثمن موجب بطلان مطلق عقد نیست ، زیرا با پذیرفتن مفهوم ” قیمت باز “  در ماده 8 قانون فروش کالای انگلستان ، مصوب 1979 و بند 1-2 ماده305 قانون متحد الشکل تجارت امریکا ،         راه حل های متفاوتی برای مشکل تعیین ثمن بعد از انعقاد عقد پیش بینی شده است که در برخی از موارد نیاز به قصد مشترک متاخر متعاملین دارد . در حقوق این کشورها ، در صورت عدم تعیین ثمن کالا به هنگام انعقاد عقد ، ” قیمت معقول ” که مورد توافق طرفین قرار گیرد ، ملاک عمل خواهد بود . پس قصور در تعیین ثمن به هنگام انعقاد عقد ، در حقوق انگلستان و امریکا بر خلاف حقوق ایران و فرانسه ، موجب بطلان مطلق عقد نیست
در پاسخ سوال دوم ( آیا منظور از ثمن پول یا غیر آن است ) نیز در حقوق کشورهای مذکور اتفاق نظر وجود ندارد ، در حقوق فرانسه و انگلستان ، بر خلاف ایران و امریکا ، منظور از ” ثمن ” ضرورتا و منحصرا پول است
در حقوق فرانسه مبیع با پول مبادله می شود و چنانچه چیز دیگری در مقابل مبیع قرار گیرد ، بر حسب مورد عقد ، معاوضه  و یا تبدیل دین و غیره است ، اما در حقوق ایران و امریکا ، با کمی اختلاف اموالی که می تواند ثمن قرار گیرد ، دایره شمول بیشتری نسبت حقوق فرانسه و انگلستان دارد . در حقوق ایران ، علاوه بر پول ، هر عملی که منفعت عقلایی مشروع داشته باشد ، می تواند ثمن قرار گیرد .  با وجود این ، در حقوق ما امتیاز بین معاوضه و بیع ، به طور معمول به این ترتیب است که “معاوضه اختصاص به مبادله کالا به کالا دارد و بیع ویژه مبادله کالا به پول است ، ولی از دیدگاه قانونی ، امتیاز بین بیع و معاوضه بستگی به قصد مشترک طرفین دارد ،  به این معنی که هرگاه دو طرف بخواهند یکی از دو عوض ، بهای عوض متقابل آن تلقی شود ، عقدی که واقع می شود ، بیع است و برعکس هرگاه دو کالا با هم مبادله شوند ، بدون اینکه در قصد مشترک طرفین یکی از آنها بهای دیگری باشد ، آنچه واقع شده معاوضه است . منتها چون احراز این قصد مشترک دشوار است ، عرف معیار تمیز قصد مشترک قرار می گیرد و گفته شد که در دید عرف ، مبادله کالا به پول ، بیع است و کالا به کالا معاوضه ، مگر اینکه خلاف این ثابت شود
در حقوق امریکا نیز ثمن معنای وسیعی دارد و پرداخت کالا به کالا را نیز در بر می گیرد . بند 1-2 ماده305 قانون متحدالشکل تجارت امریکا مقرر می دارد که ثمن را با پول یا به گونه دیگری می توان پرداخت کرد . بدین ترتیب مبادله کالا به کالا وارد قلمرو بیع می شود و بر خلاف حقوق ایران  به متعاملین اجازه تفکیک معاوضه از بیع با قصد مشترک داده نشده است
درحقوق انگلستان ، عقد بیع عقدی است که به موجب آن فروشنده مالکیت کالا را در عوض پول که ثمن نامیده           می شود، به خریدار انتقال داده می دهد
پس در خصوص ثمن و چگونگی تعیین آن در حقوق کشورهای مختلف رویه واحدی وجود ندارد و در صورت انعقاد قرارداد بیع بین المللی و عدم تعیین ثمن ، قوانین متعارضی وجود خواهد داشت که اجتناب از آن اهمیت بررسی روشهای پرداخت ثمن را در تجارت بین المللی نشان می دهد
مبنای حقوق تجارت بین المللی ، ترکیبی از راه حلهای حقوق داخلی مذکور می باشد . به این معنی که مانند انگلستان و فرانسه ، سیستم قیمت باز پذیرفته شده است . این مطلب از ماده 57 معاهده لاهه ( سال 1964 ) راجع به قانون متحدالشکل بین کالا و ماده 55 معاهده وین (سال 1980 ) راجع به بیع بین المللی کالا استنباط می شود
به عنوان مثال ماده 55 معاهده وین مقرر می دارد
” هرگاه قراردادی به نحو صحیح منعقد شده باشد ، ولی ثمن به طور صریح یا ضمنی تعیین نگردیده یا ضوابطی جهت تعیین ثمن پیش بینی نشده باشد ، در صورت فقدان دلیل مخالف ، چنین فرض می شود که متعاملین به طور ضمنی ثمنی را که در زمان انعقاد قرار داد برای فروش کالاهای از این قبیل در اوضاع و احوال مشابه در تجارت مشابه رایج بوده، در نظر داشته اند ”
بنابراین در معاهدات تجاری بین المللی ، مقصود از ” ثمن پولی است که فروشنده در مقابل دریافت آن مالکیت کالا را به خریدار انتقال می دهد. مبلغ این پول می تواند بعد از انعقاد عقد مورد توافق قرار گیرد
روشهای پرداخت ثمن ، برای به حداقل رسانیدن خطر عدم پرداخت ، در طول تاریخ تحولاتی را پشت سر گذاشته است . تا اواخر قرن هیجدهم ، داد و ستد جهانی روشی ثابت و ابتدائی داشت ، خریدار یا نماینده او شخصا به فروشنده مراجعه می کرد و با پرداخت ثمن به صورت نقد ، کالا را تحویل می گرفت و با خود حمل می کرد. به این ترتیب هیچ یک از طرفین در معرض عهد شکنی و نقض عهد توسط طرف دیگر قرار نمی گرفت و هیچ خطری پرداخت وجه را تهدید      نمی کرد
انقلاب صنعتی اروپا و امریکا ، در تجارت بین المللی نیز انقلابی به وجود آورد که به علت ضرورت مداخله اشخاص و موسسات مختلف در حمل و نقل و تحویل کالا از یک طرف و پرداخت ثمن از طرف دیگر ، امکان اعمال روش ابتدایی پرداخت ثمن را غیر عملی نمود . به منظور حل مشکل ، ابتدا روشهای پرداخت داخلی در تجارت بین المللی مورد استفاده قرار گرفت که به علت عدم کفایت آن ، پرداخت با اعتبارات اسنادی که شباهت زیادی به روش ابتدائی تحویل همزمان کالا و تسلیم ثمن دارد ، به کار گرفته شد

فصل اول : روشهای پرداخت داخلی

در حقوق داخلی ، اسناد تجاری ابزار پرداخت هستند . منظور از سند تجاری سندی است که بین تجار نقش پول را بازی می کند و وسیله کسب اعتبار و پرداخت و قابل معامله با روش سریع حقوق تجارت و قابل وصول در کوتاه مدت است
با خصوصیاتی که بر شمرده شد ، نه تنها چک و برات و سفته ، بلکه قبض انبار و اسناد مشابه آن نیز سند تجاری محسوب می شود . در تجارت بین المللی نیز این اسناد کاربرد مخصوص به خود دارند ، ولی چک و برات و اسناد وصولی بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند . به نحوی که در محافل بین المللی مورد توجه و موضوع تنظیم مقررات و قوانین متحدالشکل شده اند . مع هذا در انواع مختلف روشهای پرداخت داخلی مخاطراتی وجود دارد که برای تعدیل آن ،      تلاش هایی در سطح داخلی و بین المللی انجام گرفته است

مبحث اول : خطرات پرداخت با اسناد تجاری

خطرات پرداخت با اسناد تجاری دلایل و ریشه های متفاوت دارد . گاهی خطر ناشی از عدم تقارن زمانی پرداخت ثمن و تسلیم مبیع است و زمانی خطرات مبنای حقوقی دارد
الف – خطرات ناشی از عدم تقارن زمانی پرداخت ثمن و تسلیم مبیع : این خطرات در انواع مختلف اسناد تجاری با شدت و ضعف وجود دارند که به شرح زیر مورد مطالعه قرار می گیرند

1-حواله بانکی : ساده ترین روش پرداخت که در واقع جانشین پرداخت نقدی است ، استفاده از حواله بانکی است . در این روش پرداخت ، فروشنده تحت تاثیر حسن شهرت خریدار حاضر میشود کالا را با سیاهه های تجارتی برای خریدار ارسال دارد . بدیهی است که اعتماد کامل طرفین به یکدیگر و روابط تجاری حسنه در طویل المدت اساس و مبنای این نوع معامله است و بانک فقط وسیله ای است که به علت بعد مسافت و عدم دسترسی فروشنده و خریدار به یکدیگر ، به عنوان واسطه مورد استفاده قرار می گیرد و نقش آن انتقال ثمن و احتمالا اسناد از خریدار به فروشنده است . بنابراین در صورت امتناع فروشنده از ارسال حواله و یا عدم پرداخت وجه توسط خریدار ، هیچ سندی برای وصول قیمت یا استرداد کالای ارسال شده وجود نخواهد داشت . در عمل ، انجام معامله با حواله بانکی نادر است و معمولا با ارسال کالا اسناد اصولی نیز همراه است که علاوه بر تضمین بیشتر ، مداخله بانک های دو کشور صادر کننده و وارد کننده کالا را نیز ایجاب می نماید
به غیر از اصطلاح حواله بانکی ، اصلاحات دیگری مانند ، حواله هوایی و یا حواله تلگرافی نیز در تجارت بین المللی مرسوم است که نقش همان حواله بانکی را با استفاده از تلگراف و یا از طریق هوایی ایفا می کند . در اینگونه حواله ها    ( بانکی ، هوایی و تلگرافی ) ، خریدار از بانک خود تقاضا می کند تا از طریق هوایی و تلگرافی و یا بانکی اجازه پرداخت وجه را در کشور فروشنده و بنا به درخواست او صادر کند . بانک خریدار که با بانک فروشنده رابطه تجاری دارد ، وقتی اقدام به پرداخت می کند که حواله به نحو صحیح صادر شده باشد
اساسا حواله های بانکی چون با مداخله بانک تنظیم و اجرا می شوند ، معتبر هستند و کلیه بانکهای یک گروهی بانک  می توانند علیه یکدیگر یا علیه شعبه هایی از سایر گروههایی که توافق بر قبول حواله جات کرده اند ، حواله صادر کنند
اعتماد فروشنده و خریدار به یکدیگر عنصر اساسی استفاده از حواله بانکی است و در مواردی که این اعتماد در حد اعلی و بدون حد و حصر وجود ندارد ، می بایست به طریق مطمئن تری اقدام کرد . روش مطمئن تر استفاده از چک و برات است
در روش پرداخت با چک ، خریدار چکی صادر کرده ، برای فروشنده می فرستد . فروشنده باید چک را به بانک محال علیه تسلیم و وجه آن را دریافت دارد . این کار معمولا توسط بانک فروشنده انجام می شود . در فاصله صدور چک و لحظه وصول آن ، ممکن است صادر کننده ورشکسته شود و یا دستور عدم پرداخت آن را صادر کرده ، و یا به هر علت پرداخت چک را با شکست مواجه کند . از طرف دیگر ممکن است مقررات دولتی مانع انتقال ارز از کشوری به کشور دیگر گردد و پرداخت چک علی رغم حسن نیت صادر کننده با مشکل مواجه شود . در نهایت چک وسیله پرداخت است و هیچ تضمینی در مورد کالا و اجرای تعهد از طرف دیگر به همراه ندارد
برات نیز با کمی تفاوت به همین صورت عمل می کند . بروات تجارتی تنها در داخل کشور مورد استفاده قرار نمی گیرند و بر خلاف چک ، اغلب در کشورهای صادر شده ، در کشور دیگری پرداخت می شوند . در تجارت بین المللی بایع کالا را برای مشتری ارسال می دارد و براتی هم بر عهده او صادر می کنند . اسناد حمل و برات با میانجی گری بانک ارسال   می گردد و بایع به بانک دستور می دهد که در ازای اخذ قبولی برات از مشتری و یا دریافت وجه آن ، اسناد حمل را تحویل دهد
استفاده از این روش پرداخت نیز بین کسانی رایج است که به یکدیگر اعتماد و اطمینان دارند و با شناختی که از هم دارند ، فروشنده مطمئن است که با ارسال کالا و اسناد حمل و برات ، خریدار وجه برات را می پردازد و یا بعد از قبولی در سررسید ، وجه آن را خواهد پرداخت . برات اگر چه نسبت به حواله بانکی و چک تامین بیشتری در خصوص پرداخت ثمن دارد . زیرا اخذ قبولی یا عدم پرداخت وجه توام با تحویل اسناد حمل است ، ولی هنوز بایع در معرض این خطر باقی می ماند که در سررسید ، وجه آن تادیه نشود . لذا می بایست به طریقی درصدد تضمین وصول ثمن برآمد
2- تضمین پرداخت ثمن : حواله ، چک و برات به نحوی که مورد اشاره قرار گرفت ، همیشه خطر عدم پرداخت را به دنبال دارند و به این علت فروشنده قبل از ارسال کالا درصدد گرفتن ضمانت های مطمئن تری برای وصول قیمت کالا است . به این منظور تجارت بین المللی ابزار متعددی مثل ضمانت نامه بانکی ، حق حفظ مالکیت کالا ، و ممانعت از فروش مجدد کالا در اختیار او قرار داده است . گذشته از این بعد از انجام معامله نیز حق توقیف در ترانزیت و فروش مجدد کالا از حقوقی است که فروشنده را برای وصول قیمت کالا یاری می دهد . بنابراین هم قبل و هم بعد از تحویل کالا تضمین های برای وصول قیمت وجود دارد
قبل از تحویل کالا ، فروشنده می تواند از خریدار تقاضای ضمانت نامه بانکی کند . ضمانت نامه پرداخت به موقع ثمن و یا اقساط آن را تضمین می کند . در این صورت هر گاه در پرداخت تاثیری صورت گیرد و یا اینکه اصولا خریدار از پرداخت امتناع ورزد ، فروشنده از محل ضمانت نامه ثمن را وصول خواهد کرد
طریق دیگر تضمین وصول ثمن قبل از تحویل کالا ، درج شرط حق حفظ مالکیت کالا تا وصول کل ثمن در قرارداد بیع است . در حقوق داخلی بعضی از کشورها مانند ایران و انگلستان ، درج چنین شرطی در قرارداد پذیرفته شده است . بند 2 ماده 39 قانون بیع کالای انگلستان به سال 1979 ، به فروشنده حق حفظ مالکیت کالا تا وصول ثمن را داده است . به عنوان مثال کالا به صورت امانی ، اجاره یا رهن به خریدار تحویل می گردد و انتقال مالکیت کالا موکول به پرداخت کامل ثمن در موعد مقرر است . پس از وصول ثمن بر حسب مورد رهن ، فک یا اجازه فسخ و یا ید امانی برداشته میشود. در حقوق ایران نیز اگر چه عقد بیع تملیکی است و به صرف ایجاب و قبول مالکیت کالا منتقل می شود ولی ، برخی از حقوق دانان شرط خلاف آن را نیز پذیرفته اند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله طبيعت در ادبيات فارسي تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله طبيعت در ادبيات فارسي تحت word دارای 68 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله طبيعت در ادبيات فارسي تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله طبيعت در ادبيات فارسي تحت word

مقدمه :  
ادوار شعر فارسی  
شعر ایران از آغاز تا قرن ششم هجری  
مختصات فکری سبک خراسانی  
شعر پارسی از قرن ششم تا قرن یازدهم :  
سبک آذربایجانی  
قرن ششم (شعرعرفانی)  
سبک هندی  
عناصر طبیعت در صور خیال  
خصایص عمومی عناصر طبیعت درصورخیال (عصرمنوچهری و فخر الدین گرگانی) 400 تا450 هجری  
خصایص عمومی عناصر طبیعت در صور خیال( عناصر معنوی شعر) 500 تا600  
طبیعت در شاهنامه  
طبیعت در شعر فرخی  
طبیعت در شعر منوچهری  
طبیعت در شعر اسدی طوسی  
همدلی با طبیعت در شعر دقیقی  
طبیعت در شعر عنصری  
تصاویر مربوط به طبیعت در شعر قطران تبریزی  
عناصر طبیعت در اشعار مولوی  
خیالبندی خورشید  
خیالبندی آب  
صور خیال باغ  
طبیعت در شعر نیما یوشیج  
مقایسه  
مقایسه تصاویر ابر در شعر منوچهری و فرخی  
مقایسه توصیف ابر در شعر فرخی و مسعود سعد  
مقایسه هماهنگی تصویرها  
مقایسه حرکت وایستایی در صور خیال  
مقایسه عنصر رنگ و مساله حسامیزی  
مسئله تشخیص  
جمع بندی  
منابع و مآخذ:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله طبيعت در ادبيات فارسي تحت word

براهنی.رضا.طلا درمس(درشعروشاعری). زریاب؛

حاکمی. اسماعیل. برگزیده اشعاررودکی. منوچهری. اساطیر؛

سید. جعفر. خلاصه سبک شناسی انواع شعر پارسی. تربیت؛

شاه حسینی. مهری. طبیعت و شعر در گفتگو با شاعران. کتاب مهناز؛

شفیعی کدکنی. محمدرضا. صور خیال درشعرفارسی. موسسه انتشارات آگاه؛

شمیسا. سیروس. سبک شناسی. طلوع فجر اندیشه؛

شیمل. آنه ماری. شکوه شمس(سیری درآثاروافکارمولاناجلال الدین رومی. شرکت انتشارات علمی وفرهنگی؛

طالبیان. یحیی. صور خیال در شعر شاعران سبک خراسانی. عمادکرمانی؛

نوبخت. ایرج. نظم ونثرپارسی در زمینه اجتماعی(ازآغازتانهضت مشروطه).ربیع؛

مولوی. جلال الدین.کلیات دیوان شمس. تدوین محمدحسین فروزانفر. بهزاد

مقدمه

طبیعت از ابتدا تا امروز همواره یکی از خاستگاه ها و سرچشمه های هنر بوده است. نقاشی مثلا”، از مینیاتورهای چینی و ژاپنی و نقاشی های هندسی آنها بگیریم تا نقاشی ها و مینیاتورهای عصر تیموری و صفوی و تا منظره سازی های نقاشان قرن هفدهم و هجدهم و اوائل قرن نوزدهم مثل “‌‌ترنر ” و ” کانستبل ” و تا نقاشان امپرسیونیست ون گوگ، گوگن،‌‌ مونه،‌ پیسارو و نیز امروزکه در کنار مکاتب گوناگون قرن بیستم آثاری هست که به صورتی نو از طبیعت مایه می گیرد. یا حتی در موسیقی که هنری است شنیداری و در وهله اول چنین به نظر می رسد که با طبیعت هیچ ارتباطش نیست. در صورتی که بسیاری از آثار معروف آهنگسازان نامدار جهان خاستگاهی طبیعی دارد. امثال سمفونی” پاستورال” بتهوون یا”در یچه قوی” چایکوفسکی یـــــا”چهارفصل” ویدالدی، که هر کدام به نحوی بر اثر تاثیر ویژه آهنگساز از طبیعت آفریده شده‌اند و از همه بارزتر در هنر شعر، که نمونه ها و نشانه های آن را از قدیم ترین ایام تا کنون، در آثار منظوم و شاعرانه همه کشورهای جهان می توان دید. از ترانه ها و شعرهای “سافو “و “‌بیلی تیس ” در سرزمین سرسبز و سواحل جادویی یونان بگیرید تا شاعران جاهلی عرب مثلا” ” امرء القیس ” در بیابانهای پر از « ربع و اطلال و دمن » یا تغزلات آغاز قصاید قصیده سرایان قرون پنجم و ششم، مثلا” ” فرخی ” و ” ازرقی ” و ” خاقانی ” و به ویژه ” منوچهری ” که اصلا” شاعر طبیعت نام گرفته است. تا کلا” همه شاعران رمانتیک قرن نوزدهم سراسر اروپا که دیگر زمینه اصلی و چشم انداز غالب آثار شعر آنها طبیعت رنگارنگ و رویایی است امثال ” لامارتین “، “‌ هوگو “، ” موسه “، “‌ هاینه “، ” بایرون ” و بسیاری دیگر، و تا شاعران امروز، مثلا”سن ژون پرس” و رابطه او با دریا و “رابرت فراست” و رابطه او با صحرا و جنگل یا “نیما”‌ و طبیعت مازندران یا “نرودا” که حتی به اجزای طبیعت نیز به چشم اعضای محبوب خود نگاه می کند

و جز اینان، شاعران دیگر هم. که البته مستقیما”‌ با طبیعت صرف روبه‌رو نیستند. یعنی صرف وصف طبیعت را در شعر آنان نمی توان دید، ولی آنها نیز به نحوی با طبیعت در آمیخته اند و در اشعار آنها، تصویرهای گوناگون طبیعت در حکم ما به ازاء های بیان اندیشه های آنهاست. و البته شاعرانی بوده اند و هستند که مطلقا” با طبیعت سر و کار نداشته اند و طبیعت همواره در حاشیه شعر آنها و در حقیقت تحت ااشعاع دور پروازهای تخیل و تفکر آنها بوده است. مثلاً “فردوسی”‌‌ و “مولوی” و “حافظ” یا “دانته” و “شکسپیر” و “گوته”‌. (طبیعت وشعر در گفتگو باشاعران شاه حسینی،87 و88)

شاید بتوان گفت که در یک دوره از تاریخ، همه انسانها شاعر بوده اند، در آن دوره ای که از رویدادهای عادی طبیعت در شگفت می شدند و هر نوع ادراک حسی از محیط برای آنها تازگی داشت، حیرت آور بود و نام نهادن بر اشیاء خود الهام شعری بود. دیدن صاعقه، با احساس جریان رودخانه و سقوط برگها بدون هیچگونه نسبتی با زندگی انسان، خودبخود تجربه ابتدایی و بیداری شعری و شعوری بود.کشف هر یک از قوانین طبیعت، خود نوعی بیداری است، نوعی تجربه است، نوعی شعر است

اشعار پر شور بزرگترین شاعر عبری، با تصویرهای وام گرفته از پرستندگان مشرک طبیعت که آنها را احاطه کرده بودند یا در دوران تبعید از دیاری به دیار دیگر می دیدند، سر زده است. در این شعرها هر نمود طبیعت، زنده به نظر می آید، چنان که در اشعار رمی، یونانی، مصری، بابلی و هندی. در ادب (ادبیات) بدوی هندی و در تصاویر اشعار چینی و ژاپنی، طبیعت به مثابه یک کل عظیم خدایی شده، جلوه می کند و در صورتهای جلوه، گر چه در مواردی گوناگون است،‌‌ اما به اشکال مشابه اشارت دارد. (طبیعت وشعر در گفتگو با شاعران شاه حسینی.62)

اولین بار که ادراک نسبی میان عنصری از طبیعت با عنصری دیگر از طبیعت یا زندگی بوجود می‌آید، آن نخستین ادارک کننده نسبت به آن تجربه یا بیداری، شاعر است و آنکه بار دیگر از آن تجربه به همانگونه سخن بگوید، در حقیقت از آگاهی خویش نسبت به آن بیداری اولی سخن گفته است.(طلا در مس، در شعر و شاعری براهنی )

ژراردونروال که می گوید : «آنکه برای نخستین بار روی خوب را به گل تشبیه کرد، شاعر است و دیگران مقلد او»

امروز ناقدان معاصر، بر اساس همین عقیده، می کوشند که شعر را وهنر را تجربه انسان بنامند و قدیمی‌ترین کسی که از شعر به عنوان تجربه یاد کرده است، یکی از ناقدان اسلامی، یعنی ابن اثیر است که در کتاب الاستدراک (1) از ارتباط شعر و تجربه سخن گفته است و در اروپا امیل زولا این تعبیر را رواج داده است

تجربه شعری چیزی نیست که حاصل  اراده شاعر باشد، بلکه یک رویداد روحی است که ناآگاه در ضمیر او انعکاس می یابد، مجموعه ای از حوادث زندگی اوست، به گفته الیوت : خواندن کتاب اسپیوزا وصدای ماشین تایپ و بوی غذایی که برای شام در حال پخته شدن است، همه اینها ممکن است تجربه یک لحظه باشد

از آنجا که هر کسی در زندگی خاص خود تجربه هایی ویژه خویش دارد، طبعا” صور خیال او نیز دارای مشخصاتی است و شیوه خاصی دارد که ویژه خود اوست و نوع تصاویر هر شاعر صاحب اسلوب و صاحب شخصیتی بیش و کم اختصاصی اوست و آنها که شخصیت مستقل شعری ندارند، اغلب از رهگذر اخذ و سرقت در خیالهای شعری دیگران آثاری بوجود می آورند. (کدکنی. صور خیال در شعر فارسی)

در رابطه با این موضوع و صور خیال و برداشت های شاعران از طبیعت دسته بندی های گوناگونی را می توان انجام دادو همانطور که در ادامه مطالب آورده خواهد شد نوع نگاه شاعر, دوره و زمان زندگی و مسا‌‌ئل اقتصادی وسیاسی و; یا برداشت از طبیعت باعث ایجاد این تفاوتها شده است. برای بیشتر آشنا شدن با این تغییرات در ابتدا به صورت کلی ادوار شعر فارسی و نوع سبکهای بوجود آمده توضیحات مختصری داده خواهد شد و در ادامه به بحث موردی در رابطه با نوع نگاه شاعرانی که بیشترین تاثیراز طبیعت در اشعار آنها دیده می شود می پردازیم : (ابن  اثیر. الاستدراک فی الرد علی رساله ابن الدهان، مصر 1958 ص 17 مقدمه.)

ادوار شعر فارسی

ادوار شعر فارسی بنا به آنچه معمول است به صورت زیر تقسیم شده است

سبک خراسانی، نیمه دوم قرن سوم، قرن چهارم و قرن پنجم

سبک حد واسط یا دوره سلجوقی، قرن ششم

سبک عراقی، قرن هفتم، هشتم و نهم

سبک حد واسط یا مکتب وقوع و واسوخت، قرن دهم

سبک هندی، قرن یازده و نیمه اول دوازده

دوره بازگشت، اواسط قرن دوازده تا پایان قرن سیزدهم

سبک حد واسط یا دوران مشروطیت، نیمه اول قرن چهاردهم

سبک نو، از نیمه دوم قرن چهاردهم به بعد (خلاصه سبک شناسی شعر فارسی، سید)

شعر ایران از آغاز تا قرن ششم هجری

در شعر پارسی این دوره که به سبک خراسانی یا ترکستانی معروف شده است معمولترین قالب شعری قصیده و مثنوی است و از نظر محتوانوع غالب در مثنوی حماسه است ودر قصیده مدح وستایش و وصف طبیعت است وهجو که مسائل اجتماعی و عواطف شخصی شاعر است رادرآن راهی نیست. در این دوره شاهنامه های منظومی چون شاهنامه دقیقی، گرشاسبنامه اسدی توسی، شاهنامه فردوسی و; تالیف شد. ( نوبخت. نظم ونثر پارسی در زمینه اجتماعی)

مختصات فکری سبک خراسانی

شعر این دوره شعری شاد و پر نشاط است و از محیط های اشرافی و گردش و تفریح و باغ و بزم سخن می گوید و دلایل آن یکی روحیه ایرانیان کهن و دوم زندگی شاعران بود که صله های گران می گرفتند و مرفه می زیستند و به دربارها رفت و آمد داشتند. با این همه از پند و اندرز و موعظه خالی نیست. روحیه حماسی بر اشعار این دوره حاکم است برونگراست و هرچند دقایق امور عینی را وصف می کند اما با دنیای درون و احساسات و عواطف و هیجان ها و مسائل روحی سر و کار ندارد. توصیف آنقدر غنی است و از جزئیات طبیعت از قبیل انواع گلها و پرنده ها و باغها و می و مطرب و باده انداختن و برف و تیغ و رنگین کمان توصیفات دقیقی شده است. عینی بودن شعر سبب شده است که شاعران به توصیف جزئیات طبیعت بپردازند و شیوه آنها در این زمینه تشبیه مرکب و تشبیه تفصیلی (تشبیه حماسی) است. (سبک شناسی، شمیسا)

شاعران معروف این دوره رودکی، فردوسی، عنصری، فرخی، منوچهری و ناصر خسرو هستند

شعر پارسی از قرن ششم تا قرن یازدهم

درسال 616 هجری مغولان بر ایران تاختند وچون آوار بر سر ایران فرود آمدند وتمدن ایران را به تباهی کشاندند آواره گی مداحان آوازه جو بیشتر شد این آواره گی آنان را با ناکامی ها و تباهی های جامعه آشنا کردو تلخکام و نومید و خیال بافشان ساخت شاعران که دیگر به ندرت خادم خان و امیری مقتدر بودند از الفاظ و معانی رسمی و زبان تشریفاتی آزاد شدند و به جای مفاهیم قالبی گذشته به درد دل پرداختند و به جای قصیده و قطعه که مفهوم ها را منظم و منطقی بیان می کرد متناسب با اوضاع واحوال پریشان روزگار به غزل و رباعی که فاقد تسلسل معانی است توسل جستند. مثنوی های حماسی، جای به مثنویهای روایی تغزلی، عرفانی و اخلاقی داد. نابسامانی ها در ادبیات غزل هم رخ نمود به طوری که هرچه از دوران حمله مغول پیش تر می رویم ابیات غزل مستقل تر می شود که اوج آن را در غزلهای حافظ می بینیم. حافظ خود به آن نظم پریشان می گوید. به جز آن دامنه زیبایی شناسی در غزل سبک عراقی گسترده شد. در کنار عناصری چون کمان ابرو و کمند زلف و ترک غارتگر و; که زمینه های اجتماعی آن در چپاولگری های هلاکویی و تیموری وجود داشت عناصر زیبایی شناسی برگرفته از طبیعت هم جای گرفت. شاعر زیبایی گلزار و آب و رنگ ارغوان را در چهره یار دید گل و سنبل و سرو و بوستان و پرندگان و آهوان و حالات آنها به جای آن که در تشبیت قصیده جای بگیرد وسیله ای شد برای وصف معشوق

در این دوره عناصر زیبایی شناسی مدام در حال دگرگونی است شاعر دیگر به کمند زلف قانع نیست از موی پیچش آن را می بیند و از ابرو اشارتهای ابرو را

در دوره مورد بحث (سبک عراقی) غزل عاشقانه و عارفانه در کنار هم می زیستند و یکدیگر تاثیر می گذاردند. هم عاشقان معشوق مجازی از تعبیرات عارفانه سود می جستند و هم شعرای عارف تعابیر مجازی را به طور نمادین برای بیان مقصود به کار می بردند. با آغاز نمادگرایی عرفانی در شعر عناصر زیبایی شناسی یاد شده به صورت نمادهای اسطوره ای جاودانه در آمد. کمند موی نماد عالم کثرت شد و خال که از اسباب حسن بود به عالم وحدت تعالی یافت و نمونه های دیگر از این دست. آن گاه عشق مجازی و حقیقی به هم پیوند خورد و شاعر عارف جلوه معشوق ازلی را در جمال معشوق زمینی دید و به آن تعبیر معروف ماه را در طشت خانه به تماشا ایستاد این ویژه گی سبب شده است که در بسیاری از غزلیات این دوره ,بدون آشنایی با جهان بینی شاعر نمی توان خط قاطعی بین آن دو کشید. (نوبخت. نظم ونثر پارسی در زمینه اجتماعی)

سبک آذربایجانی

به طور کلی از نظر تحول در فکر و مختصات ادبی شعر سبک آذربایجانی در اوج روند تکامل شعری قرن ششم قرار دارد. در شعر سبک آذربایجانی از نظر فکری فاضل نمایی و اشاره به علوم مختلف، تعلیمات گوناگون از جمله به آداب و رسوم مسیحیت (آران همجوار با ارمنستان)، اشاره به فولکور و عقاید عامیانه از جمله طب و نجوم و جانور شناسی عامیانه مطرح است به نحوی که شعر این مکتب غالب محتاج به شرح و تفسیراست. لحن حماسی در شعر این دوره تبدیل به مفاخره شده است و شاعران این مکتب معمولا درستایش خود داد سخن داده اند. شاعران دیگر را قبول ندارند و هجو می کنند و هم چنین نوعی عرفان نزدیک به شرع از نوع عرفان سنایی در اشعار این مکتب هست. دیگر از ممیزات فکری شعر این مکتب ایران دوستی و توجه به معارف ایران باستان است چنان که خاقانی در قصیده ایوان مدائن از مجد و عظمت گذشته ایران یاد کرده است و نظامی متهم به طرفداری از آیین گران و مجوسان بوده است

نمونه کامل اشعار این مکتب را در قصیده دردیوان خاقانی ودر مثنوی در آثار نظامی می توان جست.(سبک شناسی، شمیسا)

قرن ششم (شعرعرفانی)

بی توجهی شاهان سلجوقی در اوایل کار به شاعران (نسبت به دوره غزنوی) باعث شد که شاعران کم و بیش به غزل هم توجه کنند یعنی به جای مدح ممدوح به مدح معشوق و به جای توصیف طبیعت به بیان عواطف و احساسات خود بپردازند و به طور کلی از قصیده گاهی به تغزل آن بسنده نمایند. اما در دوره های قبل بازار قصیده و مدح و صله داغ بود. (سبک شناسی، شمیسا)

سبک هندی

در سبک هندی چگونگی برخورد شاعر با طبیعت سخت شایان است، شاعر به جای آنکه در طبیعت قرار بگیرد و آن را وصف کند طبیعت است که در روح شاعر تاثیر کرده و شعر بیان این تاثر است. در سبک هندی شاعر نقاش طبیعت نیست آنچه در عالم خارج واقع می شود برای شاعر مهم نیست بلکه مهم حالاتی است که این امور خارجی در ذهن شاعر به وجود می آورد برون نگری جای خود را به درون نگری می دهد. گل با در آغوش شبنم خفتن تر دامن می شود شاخه دشمن دوست نهایی است که زندان بلبل خواهد شد و آبشار دردمندی است که سر به دیوار می کوبد و می گرید اینگونه برخورد شاعرسبک هندی با طبیعت سمبولیستهای اروپا را تداعی می کند (شعر نقاشی نیست بلکه تظاهری از حالات روحی است و تا سرحد امکان باید ازواقعیت عینی به واقعیت ذهنی رسید. سمبولیستها می گویند : نظرات ما درباره طبیعت عبارت از زندگی روحی خودمان است. ماییم که حس می کنیم و نقش روح خودمان است که در اشیا منعکس می شود از دیگر ویژه گیهای سبک معروف به هندی ورود واژه ها و اصطلاحهایی است که تا آن زمان بار ورود به بارگاه شعر را نداشته اند. (سبک شناسی، شمیسا)

عناصر طبیعت در صور خیال

شعر فارسی را در فاصله سه قرن نخستین، یعنی تا پایان قرن پنجم هجری، باید شعر طبیعت خواند. زیرا، با اینکه طبیعت همیشه از عناصر اولیه شعر در هر زمان و مکانی است و هیچگاه شعر را از طبیعت به معنی وسیع کلمه نمی توان تفکیک کرد، شعر فارسی در این دوره به خصوص از نظر توجه به طبیعت، سرشارترین دوره شعر در ادب فارسی است. چرا که شعر فارسی در این دوره شعری است آفاقی و برون گرا. یعنی دید شاعر بیشتر در سطح اشیاء جریان دارد و در ورای پرده طبیعت و عناصر مادی هستی، چیزی نفسانی و عاطفی کمتر می جوید بلکه مانند نقاشی دقیق که بیشترین کوشش او صرف ترسیم دقیق موضوع نقاشی خود شود شاعر نیز در این دوره همت خود را مصروف همین نسخه برداری از طبیعت و عناصر دنیای بیرون می کند و کمتر می توان حالتی عاطفی یا تاملی ذهنی را در ورای توصیفهای گویندگان این عصر جستجو کرد

به گفته الیزابت درو : «شعری که از طبیعت سخن بگوید درهمه اعصار مورد نظر شاعران بوده است اگر چه نوع آن به اختلاف ذوق هر دوره و حساسیت شاعران، متفاوت بوده است» اما در شعر فارسی‌، با در نظر گرفتن ادوار مختلف آن، هیچ دوره ای شعر به طبیعت ساده و ملموس این مایه وابستگی نداشته ست و این قدر نزدیک نبوده است زیرا که در هیچ دوره ای شعر فارسی اینقدر از جنبه نفسانی انسانی و خاطر آدمی به دور نبوده است و این مساله آفاقی بودن شعر فارسی در این عصر‌، بیشتر به خاطر این است که در این دوره از نظر موضوعی بیشترین سهم از آن شعرهای درباری و مدحی است و یا حماسه ها و در هر دو نوع، «من» شاعر مجال تجلی نمی یابد تا شعر را به زمینه های انفسی و درونی بکشاند

طبیعت در شعر این دوره به دو گونه مطرح می شود نخست از نظر توصیف های خالص که وصف به خاطر وصف باید خوانده شود و اینگونه وصفها در قطعه های کوتاهی که از گویندگان عصر سامانی از قبیل شعرهای کسایی بر جای مانده به خوبی دیده می شود و بی گمان این شعرها شعرهایی است کامل و نباید تصور کرد که بریده هایی از یک قصیده  مدحی است مانند

آن خوشه های رزنگر آویخته سیاه

گویی همه شبه به زمرد درو زنند

و آن بنگ چزد بشنو در باغ نیمروز

همچو سفال نو که به آبش فرو زنند (عوفی. لباب الاباب، ص272)

و اینگونه قطعه های کوتاه وصفی در شعر شاعران تازی از قبیل ابن معتز و ابن رومی و سری رفاء نمونه‌های بسیار دارد و منظور از آنها وصف به خاطر وصف است و نوعی نقاشی

از این گونه شعرهای کوتاه که بگذریم قصایدی است درباره طبیعت که مستقیما” مطرح می شود اما به بهانه مدیح یا بندرت موضوعی دیگر در همین حدود، این دسته شعرها را نیز باید از مقوله وصف به خاطر وصف به شمار آورد، از قبیل بیشتر وصفهای منوچهری

در این گونه وصفها، که حاصل مجموعه ای از تصاویر طبیعت است، جز ترسیم دقیق چهره های طبیعت شاعر قصدی هنری ندارد و اینگونه تصاویر طبیعت گاه به طور ترکیبی در ضمن قصاید ترسیم می شود و گاه جنبه روایی و وصف قصه وار دارد و در این وصفهای قصه وار، اگر چه تنوع کمتر دیده می شود، اما حرکت و حیات بیشتر است، از قبیل بعضی قصاید منوچهری که درآن به طور روایی به وصف طبیعت می پردازد و نمونه دقیق تر آن را باید در مسمط های او جستجو کرد

درمجموع، همه این انواع توصیف ـ که باید انها را وصف به خاطر وصف خواند ـ تصویرهایی هستند بسیار ساده و آفاقی دور از هر ـ گونه زمینه عاطفی و در بحث ما مجال تحقیق درباره انواع و جزئیات این وصفها نیست، اما یک نکته را در باب اینگونه وصفها نباید فراموش کرد که عناصری که صور خیال را تشکیل می دهد به طور طبیعی از اجزای دیگر طبیعت و دنیای ماده است و این کار نتیجه طبیعی موضوع شعر است، اگر چه در همین نوع شعرها نیز ـ در پایان این دوره ـ گاه، یک روی تصویر طبیعت امور انتزاعی و ذهنی است آنگونه که در اواخر این دوره در شعر مسعود سعد می‌خوانیم‌

دوش گفتی ز تیرگی شب من

زلف حور است و رای اهریمن

زشت چون ظلم و بیکرانه چون حرص

تیره چون محنت و سیه چون حزن (دیوان مسعود سعد، ص 457 )

و با اینکه طبیعت یک چیز است برداشت شاعران از آن دگرگون می شود و یادآور آن سخن کالریج است که گفت : طبیعت هرگز تغییر نمی کند بلکه تاملات شاعران درباره طبیعت است که دگرگونی می پذیرد و پیرو احساسات و طبایع ایشان است

گذشته از وصفهای متنوع و گسترده که در شعر این دوره وجود دارد طبیعت به گونه ای دیگر در صور خیال گویندگان این عصر تجلی دارد که از نظر مجموعه تصاویر شعری این دوره قابل بررسی است، بدینگونه که گویندگان، گذشته از وصفهایی که از طبیعت می کنند، در زمینه های غیر از طبیعت ـ یعنی در حوزه بسیاری از معانی تجریدی و یا تصاویری که از انسان و خصایص حیاتی  اوست ـ باز هم از طبیعت و عناصر آن کمک می گیرند. در اینجاست که رنگ اصلی عنصر طبیعت در تصاویر شعری این دوره روشن تر و محسوس تر آشکار می شود، زیرا در وصف مستقیم طبیعت از طبیعت کمک گرفتن امری است بدیهی اما به هنگام سخن گفتن از چیزهایی که بیرون از حوزه طبیعت است اگر شاعری از طبیعت و عناصر آن کمک بگیرد در آنجاست که شعرش بیشتر عنوان شعر طبیعت می تواند پیدا کند و این نکته اغلب از نظر ناقدان و شاعران عصر ما نیز مورد غفلت واقع شده است که تصور می‌کنند سخن گفتن مستقیم از روستا، تصاویر یا دید شاعر را روستایی می کند. همچنین اگر گوینده‌ای درباره جبر یا اختیار یا مرگ و زندگی سخن گفت دید فلسفی دارد، در صورتی که در چنین مواردی، نفس موضوع است که روستا است و نفس موضوع است که فلسفه است

جستجوی عناصر طبیعی در شعر گویندگان این عصر نشان می دهد که دید گویندگان این دوره بیشتر دید طبیعی است و نه تنها در وصفهای طبیعت بلکه در زمینه های دیگر نیز توجه شاعران به طبیعت نوعی تشخص و امتیاز دارد و در هر زمینه ای از زمینه های معنوی شعر، در تصویرهای شعر، عنصر طبیعت بیشترین سهم را داراست. البته این طبیعت در این سه قرن تحولاتی دارد که نباید فراموش  شود زیرا در دوره نخستین تا نیمه اول قرن چهارم ـ بجز موارد استثنایی ـ ساده و زنده است و در شعر نیمه دوم قرن پنجم ـ بجز در موارد استثنایی ـ طبیعتی است مصنوعی، ولی در هر دو دوره، طبیعت امری آشکار است. چنانچه در مدیحه های منوچهری خصایل روانی ممدوح با طبیعت و عناصر طبیعت سنجیده می شود و تصاویری از اینگونه در شعر او و معاصرانش بسیار می توان دید

الا یا سایه یزدان و قطب دین پیغمبر!

به جود اندر چو بارانها، به خشم اندر چو آذرها

بهار نصرت و مدحی و اخلاقت ریاحینها

بهشت حکمت و جودی و انگشتانت کوثرها (دیوان منوچهری، 2)

که تصاویری از نوع «به جود اندر چو بارانها» و «به خشم اندر چو آذرها» و یا «بهار نصرت و مدح» و «ریاحین اخلاق» همه تصاویری هستند ساخته از عناصر طبیعت و معانی انتزاعی و این جنبه گسترش عناصر طبیعت را در تصاویر این دوره، در شریطه های قصاید بیشتر می توان احساس کرد چنانکه در این شریطه فرخی

همی تا در شب تاری ستاره تابد از گردون

چو بر دیبای فیروزه فشانی لؤلؤ لالا

گهی چون آینه ی چینی نماید ماه دو هفته

گهی چون مهره سیمین نماید زهره زهرا

عدیل شادکامی باش و جفت ملکت باقی

قرین کامکاری باش و یار دولت برنا (دیوان فرخی، 3 )

دیده می شود و در وصفهایی که فرخی و دقیقی و دیگر گویندگان این عصر از معشوق در تغزلهای خود دارند، رنگ طبیعت و زمینه عناصر طبیعی را در تصاویر ایشان به روشنی می توان احساس کرد

شب سیاه بدان زلفکان تو ماند

سپید روز به پاکی رخان تو ماند

به بوستان ملوکان هزار گشتم بیش

گل شکفته به رخساران تو ماند

دو چشم آهو، دو نرگس شکفته به بار

درست و راست بدان چشمکان تو ماند

ترا بسروین بالا قیاس نتوان کرد

که سرو را قد و بالا بدان تو ماند

دقیقی (لازار، اشعار پراکنده، 147)

که اگر چه به ظاهر طبیعت را با معشوق قیاس کرده ولی منظور ارائه تصاویری از زیبایی معشوق است و در همه این تصاویر یک روی ترکیب خیال، طبیعت است و این گسترش عناصر طبیعت در تصویرها به تصاویر شعرهای غنایی و مدحی محدود نمی شود حتی در حماسه نیز بیشترین سهم، از آن تصاویری است که اجزای آن را عناصر طبیعت تشکیل می دهد چه در تصویرهایی که به گونه اغراق ارائه می شود از قبیل

سپاهی که خورشید شد ناپدید

چو گرد سیاه از میان بر دمید

نه دریا پدید و نه هامون در کوه

زمین آمد از پای اسبان ستوه (فردوسی، شاهنامه، ج 2؛ ص117)

و چه در تصویرهایی که جنبه تشبیهی یا استعاری دارد مانند

زگرد سواران هوا بست میغ

چو برق درخشنده پولاد تیغ

هوا را تو گفتی همی برفروخت

چو الماس روی زمین را بسوخت

به  مغز اندرون بانگ پولاد خاست

به ابر اندرون آتش و باد خاست (فردوسی، شاهنامه، ج 1؛ ص123)

و از آنجا که شعر این دوره، بیشتر، آفاقی است و به ندرت نمونه شعری که گرایش به بیان انفسی داشته باشد می توان یافت ـ مگر در اواخر این عهد در بعضی شعرهای مسعود سعد و در رباعیهای خیام که بیانی کاملا” انفسی دارد ـ در شعر این دوره بیشترین عنصر، عنصر طبیعت است که دید گویندگان همواره در کار پیوستن اجزای آن است چه در وصفهای عمومی و چه در ساختن تصویرهای دیگر، از این روی هیچ جای اغراق نیست اگر بگوییم شعر فارسی در این دوره شعر طبیعت است هم از نظر وسعت عناصر طبیعت در تصاویر گویندگان این عصر و هم از نظر توجه به سطح و قشر ظاهری طبیعت که طبیعت را در شعر این دوره ملموس و ساده محفوظ نگه داشته و شاعر به هیچ روی در آن سوی تصاویر طبیعت امری معنوی را جستجو نمی کند

البته میزان دلبستگی گویندگان این دوره به طبیعت یکسان نیست و بر اثر همین اختلاف در زمینه دلبستگی به طبیعت است که تصاویر شعری بعضی از گویندگان از قبیل منوچهری در قیاس با گویندگانی از قبیل عنصری از نظر مواد طبیعت غنی تر است و این تفاوت در قیاس شعر گویندگان قرن چهارم با گویندگان نیمه دوم قرن پنجم نیز به خوبی آشکار است هم از نظر توجه به وصف طبیعت ـ چه وصفهای کوتاه که آن را وصف به خاطر وصف خواندیم، و چه از نظر وصفهای دیگر ـ و هم از نظر استفاده از عناصر طبیعت؛ مثلا” قیاس شعر فرخی سیستانی با ابوالفرج رونی می تواند نماینده خوب این اختلاف باشد که نخستین می کوشد مسائل بیرون از حوزه طبیعت را با کمک تصویرهای طبیعت حسی کند و دومی می کوشد طبیعت ملموس را از رهگذر تصویرهای انتزاعی تازگی و لطافت و رقت بیشتری ببخشد و این کوشش او شعرش را از جنبه ملموس بودن و حسی بودن دور کرده و به صورت مجموعه ای از تصاویر پیچیده و گاه نامفهوم در آورده است و همچنین مسعود سعد سلمان، در قیاس با منوچهری. اما هیچکدام از این گویندگان جز در موارد استثنایی نتوانسته اند مانند شاعران دوره های بعد نهفتگی درون انسان را در تصویرهای طبیعت کشف کنند و این خصوصیتی است که در شعر اروپایی نیز در دوره های خاصی تجلی دارد، مثلا” در ادب انگلیسی وردزورت و پیروان او چنین کوششی در شعرهای طبیعت از خود نشان داده اند

از ملاحظه شعر فارسی در این عصر، که به حق باید آن را دوره طبیعت در شعر فارسی خواند، به خوبی دانسته شود که با همه فراخی دامنه جغرافیایی محیط زیست شاعران و با همه اختلافاتی که از نظر  اوضاع طبیعی در هر ناحیه ای از نواحی مختلف نفوذ شعر فارسی وجود داشته، رنگ عمومی شعرهای طبیعت یکسان است و بهار یا پاییز یا هر پدیده دیگر از پدیده های طبیعت، در شعر مسعود سعد و معزی و قطران یکسان است با اینکه محیط زیست ایشان از یکدیگر جداست، مسعود در هند زیسته و معزی در خراسان و قطران در آذربایجان و بالتبع هر کدام از این نواحی از نظر طبیعت ویژگی های خاصی را داراست. (شفیعی کدکنی. صور خیال در شعر فارسی، خلاصه صفحات300تا326)

خصایص عمومی عناصر طبیعت درصورخیال (عصرمنوچهری و فخر الدین گرگانی) 400 تا450 هجری

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله زندگينامه عمر خيام تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله زندگينامه عمر خيام تحت word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله زندگينامه عمر خيام تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله زندگينامه عمر خيام تحت word

تولد و دوران نوجوانی :  
تحصیلات و مسافرت ها:  
راه یابی عمر به دربار ملکشاه سلجوقی :  
توطئه علیه عمر خیام :  
ماجرای حمله دزدان به کاروان عمر:  
پایان عمر خیام:  
نتیجه:  
معرفی منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله زندگينامه عمر خيام تحت word

1-کتاب تاریخ ادبیات ایران                               ذبیح الله صفا

2-تاریخ ادبیات سال سوم انسانی                 چاپ آموزش و پرورش

 3-نابغه نیشابور                                               بتول سعیدی

تولد و دوران نوجوانی

صبح روز دوشنبه، سال 439  هجری قمری در نیشابور، نابغه ای چشم به جهان گشود که امروز همه ما ایرانیان به وجود او افتخار می کنیم، این نابغه کسی جز جز حکیم عمر خیام نیست

پدر او یعنی ابراهیم در ناآرامی عجیبی بسر میبرد. چرا که تا قبل از آن هرگز طعم پدرشدن را نچشیده بود. ابراهیم ، قابله پیری را به منزل آورد تا در تولد نوزاد به همسرش کمک کند. و از خدا می خواست تا زن و فرزندش را سالم نگه بدارد. در همین هنگام قابله فریاد            زد : یا محمد، یا محمد، ابراهیم و همه نیشابوریان می دانستند که اگر قابله پس از تولد نوزاد اسم پیامبران را برزبان آورد، فرزند حتما پسر است

زنان و مردان فامیل و همسایگانی که به دیدن همسر و فرزند ابراهیم آمده بودند اولین سوالشان این بود که : ابراهیم، پسرت را چه نام گذاشته ای؟

ابراهیم می گفت: باید پیش مولوی قاضی بروم تا او اسمی را از روی قرآن تعیین کند. بعد از نماز ظهر ابراهیم به پیش مولوی قاضی رفت و بعد از سلام گفت : خداوند به من پسری داده و به همین جهت به پیش شما آمدم تا زحمت بکشید و از روی قرآن اسمی را انتخاب کنید. مولوی از روی قرآن اسم عمر را برای فرزند ابراهیم انتخاب کرد

ابراهیم هم خوشحال از مولوی تشکر کرد و به خانه رفت. عمر در خانواده ای متوسط به دنیا آمده بود، کم کم با زندگی مردم آشنا می شد. او در مجالس عزاداری و عروسی و مراسم مذهبی شرکت می کرد. گاهی هم به تماشای کار پدر و مهارت او در دوختن چادر می رفت.عمر هیکلی قوی و محکم داشت و بسیار کم حرف بود. بازیهای معمولی کودکان را چندان دوست نمی داشت و هرگاه به میهمانی می رفتند و یا میهمانی برای آنها می آمد، سعی می کرد که جزو مردان بنشیند و از حرفهایش چیزهایی یاد بگیرد

همین مسئله باعث شد که ابراهیم در سن پنج شش سالگی عمر، کاغذ و قلمی تهیه کند و الفبای فارسی را به او بیاموزد . خواندن قرآن هم از دانشهایی بود که ابراهیم به فرزند خود آموخت. عمر در مدت سه ماه، خواندن قرآن را به خوبی یاد گرفت ولی در معنای آن          نمی توانست از پدرش کمک بگیرد

به همسرش دستور داد تا لباسهای تمیزی برای عمر حاضر کند. بعد از پوشیدن لباس و برداشتن قرآن ، ابراهیم دستوراتی در مورد چگونگی حضور در مکتب و درس خواندن به او داد. سپس دست او را گرفت و به مکتب مولوی قاضی برد و رو به مولوی کرد و گفت: این همان فرزندی است که شما باریش نام عمر را انتخاب کردید. مولوی بعد از فهمیدن اینکه عمر با قرآن و خط نوشتن آشنایی دارد، او را در مکتب خود پذیرفت

عمر در کمتر از دوسال همه دانستنیهای مقدماتی که کودکان دیگر آنرا در فاصله چند سال می خواندند

تحصیلات و مسافرت ها

درک او در فراگیری بقدری قوی بود که عمر به پیشنهاد دوستان خود به مکتب ((خواجه ابولحسن انباری)) راهنمایی شد. زیرا که آن مکتب پاسخگوی نیاز علمی عمر بود

خواجه ابوالحسن انباری ، حکیم و ریاضیدان معروفی بود. نبوغ و حافظه قوی عمر که به تدریج به دلیل شغل پدرش به عمر خیامی معروف شده بود، مورد توجه خواجه ابوالحسن نیز قرار گرفت

روزی که خواجه انباری به ابراهیم چنین گفت: من در چهره فرزند شما هوش و دقت نظری بیشتر از همه شاگردان دیگر می بینم و معتقدم که شما او را فقط به این مکتب نفرستید ، بلکه برای تحصیل علوم حکمت، عرفان ، اخلاق و تکمیل معلومات قرآنی به مکتب ((امام موفق نیشابوری )) نیز روانه کنید تا از وجود ایشان استفاده نماید. و همچنین اگر بتواند پس از تکمیل این درسها به حضور ((شیخ محمد منصور)) نیز برای ادامه فلسفه حاضر شود ، نتیجه بسیار خوبی خواهد گرفت

ابراهیم با دنیایی آرزو از خواجه جدا شد. شوق اینکه فرزندش از شاگردان امام موفق نیشابوری خواهد شد، به وی نشاط می بخشید. اما نمی دانست که آیا ممکن است آن استاد و عالم بزرگ که شاهزادگان وفرزندان ثروتمندان در مکتبش درس می خواندند ، فرزند یک خیمه دوز را به شاگردی می پذیرد یا خیر؟

عمر اکنون جوانی رشید، بسیار مودب و کم سخن بود. در این روزها شوق تحصیل در مکتب بزرگترین دانشمند نیشابور سراسر وجودش را فرا گرفته بود. بالاخره روزی که قرار بود به حضور امام نیشابوری برسند فرا رسید. ابراهیم توصیه خواجه ابوالحسن انباری را برای امام بیان کرد امام نیشابوری روبه ابراهیم کرد و گفت: من به یک شرط حضور فرزندت را برای ادامه تحصیل د راینجا می پذیرم و آن اینکه عمر هم اکنون یک آیه از قرآن شریف، را از بر بخواند

عمر بدون تأمل آیه ای از قرآن را خواند . امام که از تیزهوشی عمر راضی شده بود ، قبول کرد تا عمر به جمع شاگردان او اضافه شود . عمر همزمان دردوره تحصیلی درمکتب امام موفق نیشاپوری نزد شیخ محمد منصور نیز برای تحصیل فلسفه می رفت . سطح سواد عمر آنچنان بود که هر چند از لحاظ سنی ازسایر هم شاگردیهای خود کوچکتر بود ، ولی مورد احترام همه بود و بسیاری از آنها درمشکلات درسی خود از عمر کمک می گرفتند

دراین ایام به تدریج ، بجز دوستان نزدیکش ، بقیه اورا عمر خیامی یا خیامی صدا می زدند . اونیز درمیان همشاگردان خود به دو نفر به نامهای حسن صباح و حسن طوسی بیشتر علاقمند شده بود . عمر معمولاً کم حرف و متفکر بود . آنچه را می شنید و به دقت گوش  می داد و پاسخ سئوالات را کوتاه ولی محکم و کامل بیان می کرد

درس خواندن عمر خیامی نزد استاد دیگرش ، محمد منصور که در فلسفه استاد عصر خویش بود ، شور و شوقی دیگر داشت . دراین مکتب عمربا آثار و احوال ابوعلی سینا ، این فیلسوف نابغه آشنا شد و چنان شیفته وی شد و از روی آثار ، وی را شناخت و دانش پیدا کرد که دیگران او را « شاگرد بوعلی » نامیدند و هرکس که درآثار و افکار بوعلی سئوالی داشت به عمر مراجعه می کرد

روزی از مسافر دانشمندی که از بلخ می آمد شنید که درآن شهر مدارس علمی وسیعتری وجود دارد و درضمن کتاب معروفی از ریاضیدان یونانی دردست یکی از بزرگان آن شهر می باشد . خیام به شوق دیدن آن کتاب و به امید اینکه اجازه دهند تا او از روی آن نسخه تهیه کند ، راهی بلخ شد

بالاخره خیام به بلخ رسید و آن تاجر ثروتمند را که کتاب ریاضیدان معروف یونانی را  داشت ، یافت . خیام پس از مدتی که دربلخ زندگی کرد و با علوم و دانشهای آن شهر آشنا شد ، تصمیم گرفت که برای تکمیل دانش خود به ری برود ، که ناگهان خبر بیماری سخت پدر به اورسید و خیام با عجله عازم نیشابور شد ؛ و اما زمانی که نیشابور رسید ، پدر آخرین نفسهای خودرا می کشید و با دیدن فرزند از دنیا رفت

خیام پس از ازدواج ، دارای فرزند پسری شد که  نام فتح الله را براو گذاشت

دراین زمان عده ای ازدانشمندان ری به ویژه ستاره شناسان آنجا حکیم را به آن شهر دعوت کردند – خیام که پس از تولد فرزندش به ابوالفتح معروف شده بود به عنوان یکی از دانشمندان بزرگ هندسه ، ریاضیات ، نجوم ، فلسفه و علوم دینی زبانزد مردم بود – مردم گاه اورا حجه الحق یا امام و یا غیاث الدین می نامیدند

چند هفته ای بیشتر از اقامت خیام درری نگذشته بود که از سوی خواجه نظام الملک به اصفهان دعوت شد . خیام با اشتیاق دعوت را پذیرفت و به سمت اصفهان حرکت کرد .    فتح ، پسر خیام دربین راه از او پرسید که چرا این دعوت را پذیرفته ای ؟ خیام گفت : پسرم ، اصفهان شهری دیدنی و زیبای ایران است و مدارس و دانشمندان بسیاری دراین شهر وجود دارند که ما می توانیم با دانش آنها آشنا شویم و مهمتر از همه اینکه دعوت دوستی قدیمی را پذیرفته و دیداری هم با کرده باشم

اما خیام به هیچ موردی اشاره نکرد . صبح روز بعد حکمی از جانب خواجه نظام الملک برای خیام فرستاده شد که طبق آن ، حاکم نیشابور مأمور می شد که هر ساله یکهزار دینار به خیام پرداخت نماید . خیام از این حکم خیلی خوشحال شد چرا که ازاین به بعد به راحتی می توانست به تکمیل دانش خود و نوشتن کتاب بپردازد . خواجه پس از اذان ظهر به خانه آمد و هنگام ناهار سخن از یار سوم یعنی حسن صباح شد ؛ خیام گفت : شنیده ام که حسن در زهد و تقوا معروف همه مردم شده اما درسر ادعای رهبری مردم می پروراند و به مخالفت با سلاطین ایران پرداخته. خواجه با تکان دادن سر اظهارات خیام را تأیید کرد و گفت آنچه از او گفتی صحیح است برای من نیز چنین گزارشهایی آورده اند . امیدوار بودم که او به اصفهان بیاید تا بتوانم با او صحبت کنم او از همان دوران مکتب نیز ناآرام بود

خیام یک ماه پس از رفتن خواجه نظام الملک و سلطان آلپ ارسلان از اصفهان ، برای آشنایی بیشتر با دانشمندان شهر و بدست آوردن تجربه های علمی دراصفهان ماند و پس از آن مدت به وطن اصلی خود بازگشت

درآن زمان سلطان آلپ ارسلان بدست یکی از شورشیان کشته شد و فرزندش جلاالدین ملکشاه به جای او برتخت نشست . ملکشاه که مدتها زیر دست نظام الملک تعلیم یافته و او را همچون پدر گرامی می داشت ، باردیگر اورا به وزیری انتخاب کرد

راه یابی عمر به دربار ملکشاه سلجوقی

ملکشاه درشهر مرو به سلطنت نشست و وزیر دانشمند او هم به تنظیم امور مملکت پرداخت اما دراین بین اتفاق جالبی افتاد که خواجه نظام الملک با زیرکی تمام از فرصت استفاده نمود و یکی ازبهترین یادگارهای دوران سلطنت سلجوقیان را باقی گذاشت . ماجرا از این قرار بود که یکی از درباریان پیشنهاد کرد که هرساله درروز برتخت نشستن سلطانی جشنی گرفته شود . پادشاه جوان هم این پیشنهاد را پذیرفت و به خواجه نظام الملک دستور داد تا دراین مورد اقدام کند . خواجه که می دانست ستاره شناسان و منجمین  حرفه ای درتعیین آن روز موفق نخواهند شد ، موضوع را با منجمین درمیان گذاشت و روزی سلطان را به طور پنهانی درجائی قرار داد تا گفتگوهای آنان را بشنود . وقتی سلطان متوجه شد که منجمین نمی توانند روزی را با اطمینان درنظر بگیرند ، از خواجه نظام الملک راه چاره را پرسید . خواجه هم فرصت را برای نشان دادن قدر علمی خیام غنیمت دانست و به ملکشاه پیشنهاد کرد که برای تعیین دقیق آن روز و برطرف کردن این مشکل از حکیم خیام کمک گرفته شود . واز آنجا که قبلاً نظام الملک درفرصتهایی از خیام مطالبی رابرای ملکشاه تعریف کرده بود و سلطان آمادگی لازم راداشت ، پیشنهاد خواجه را پذیرفت

خیام هم به مرو رفت و درطی چند جلسه خواجه نظام الملک را قانع کرد که دراین مورد ، چند نفردیگر از دانشمندان رانیز باید دعوت کرد تا با همکاری یکدیگر این مشکل را حل کنند . خواجه نظام الملک گفت : بیشتر دوست می داشتم که شما به تنهایی این کاررا انجام دهید تا نبوغ شما بر همه ثابت شود ؛ و از طرفی دشمنان ممکن است به بدگویی از شما بپردازد . که حکیم به تنهایی نمی تواند این مشکل را حل کند و به کمک دیگر دانشمندان نیاز دارد . خیام گفت : اگر شما می توانید شاه را قانع کنید و درغیر این صورت جلسه مذاکره ای بین من و شاه بگذارید تا من خود ایشان را قانع کنم

بالاخره خیام به همراه خواجه نظام الملک به دربار رفته و به حضور سلطان رسید . ملکشاه از او پرسید که آیا قادر است روزی را که برتخت نشسته تعیین نماید ؟ خیام پاسخ داد : بله ولی از حضورسلطان دو خواهش دارم . اولاً موافقت فرمایند رسدخانه ای ساخته شود و دراختیار من گذارده شود تا در آنجا به فعالیتهای علمی خود ادامه دهم و بتوانم تقویمی صحیح را بنیانگذاری کنم که تاریخ برتخت نشستن شما و دیگر وقایعی که اتفاق افتاده و از این پس اتفاق خواهد افتاد را بطور ثابت تعیین کنم . دومین خواهشم این است که سلطان اجازه فرمایند تا بنده چند نفر از دانشمندانی را که می شناسم دراین مورد به همکاری دعوت نمایم تا امر سلطان با سرعت و درستی بیشتری اجرا شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه پايان نامه ريشه يابي بزهکاري اطفال و نوجوانان تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه پايان نامه ريشه يابي بزهکاري اطفال و نوجوانان تحت word دارای 110 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه پايان نامه ريشه يابي بزهکاري اطفال و نوجوانان تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه پايان نامه ريشه يابي بزهکاري اطفال و نوجوانان تحت word

مقدمه :  
تعریف طفل بزهکار :  
تاریخچه ی واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار:  
قوانین مربوط به بزهکاران صغیر در حیطه بین الملل :  
آمار و ارقام مربوط به بزهکاری اطفال و نوجوانان :  
عوامل موثر در بزهکاری اطفال و نوجوانان:  
نقش خانواده:  
عوامل اجتماعی:  
عوامل اقتصادی:  
نقش دوستان و همسالان:  
عوامل روانشناختی:  
علت های دیگر بزهکاری:  
پی نوشت :  
علل اجتماعی  
الف. دسترسی آسان به مواد مخدر  
ب. بیکاری و اعتیاد  
ج. نابرابری های اقتصادی و اجتماعی  
د. نقش محیط جغرافیایی و محل سکونت  
هـ. نقش دوستان ناباب  
راهکارهای پیشگیری از اعتیاد در زمینه عوامل اجتماعی  
پی‌نوشت‌ها  
چه عواملى در بزهکارى مؤثر است؟  
الف. عوامل شخصیتی  
ویژگی های شخصیتی افراد بزهکار و کجرو  
ج. عوامل اجتماعی  
1 عدم پای بندی خانواده ها به آموزه های دینی  
2 آشفتگی کانون خانواده  
3 طرد اجتماعی  
4 نوع شغل  
5 بی کاری و عدم اشتغال  
6 فقر و مشکلات معیشتی  
7 دوستان ناباب  
8 محیط  
9 فقر فرهنگی و تربیت نادرست  
10 رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی  
نتیجه گیری  
پیشنهادها  
الف. اقدامات پیشگیرانه  
ب. راهکارهای شناسایی مشکلات نوجوان و جوانان  
ج. وظایف خانواده  
د. وظایف سایر نهادها  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه پايان نامه ريشه يابي بزهکاري اطفال و نوجوانان تحت word

1ـ هدایت الله ستوده، آسیب شناسى اجتماعى، (تهران: نشر آواى نور، 1379)، ص 14و15

2ـ همان

3ـ همان، ص 50

4ـ همان، ص 75 ـ

5ـ مجله ایران جوان، ش 149، ص 4

6ـ محمدرضا طالبان، دیندارى و بزهکارى، تهران، فجر اسلام، 1380، ص 38

7ـ مجله زن روز، ش 1773، ص 14

8ـ على اصغر قربان حسینى، جرم شناسى و جرم یابى سرقت، تهران، جهاد دانشگاهى، 1371، ص 31

9ـ همان

10ـ محمد فولادى، برسى میزان و عوامل اقتصادى ـ اجتماعى مرتبط با سرقت در میان جوانان شهر قم، قم، سازمان مدیریت و برنامه ریزى، 1382، ص 167

 11ـ عباس عبدى، آسیب شناسى اجتماعى، قم، سپهر، 1371، ص 455

12ـ همان

13ـ همان

14ـ محمد فولادى، پیشین، ص 174

15ـ على حسین نجفى ابرندآبادى، «بزهکارى و شرایط اقتصادى»، مجله تحقیقات حقوقى، ش 9، سال 1370

16ـ مجله کتاب زنان، ش 15، ص 67

17ـ محمد فولادى، پیشین، ص 174

18 هفته نامه خبرى علمى برنامه، ش 35، 5/7/1382، ص 4

19ـ آنتونى گیدنز، جامعه شناسى، ترجمه منوچهر صبورى، تهران، نشر نى، 1373، ص 140

20ـ دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، جامعه شناسى روش هاى درمان گروهى، ص 5

21ـ ر.ک: جعفر سخاوت، جامعه شناس انحرافات اجتماعى، چ چهارم، تهران، دانشگاه پیام نور، 1376

22ـ رابرتسون یان، درآمدى بر جامعه، ترجمه حسین بهروان، مشهد، آستان قدس رضوى، 1372، ص 170

23ـ محمد فولادى، پیشین، ص 163

24ـ محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، کتاب «الایمان و الکفر مجالسه اهل المعاضى»، ذیل حدیث 3

25ـ نهج البلاغه، خ 86، ص 11

26ـ محمدبن یعقوب کلینى، پیشین، حدیث 3

27ـ المینگرت رونالوس، کودک و مدرسه، ترجمه شکوه نوابى نژاد، تهران، رشد، 1368، ص 69

28ـ مجله کتاب زنان، ش 15، ص 65

29ـ همان

30ـ مجله ایران دخت، ش 17، ص 13

 31ـ مجله کتاب زنان، ش 15، ص 66

32ـ ر.ک به: هانرى لوى برول و دیگران، حقوق و جامعه شناسى، ترجمه مصطفى رحیمى و دیگران، تهران، سروش، 1371

مقدمه

بیگمان ، جوامع بشری در هر شرایطی به همزیستی مسالمت آمیز با همنوعان خود نیازمند هستند. آنچه مسلم است تا امروز به دلیل اختلافات زیر بنایی و ریشه ای مختلفی از جمله در مسا ئل عقیدتی ، فرهنگی و مذهبی و در عین حال تفاوت هایی که در معیارهای سنجش ارزش ها در حیطه های گوناگونی وجود داشته ، یک توافق و تفاهم عمومی و جهان شمول استقرار نیافته است. وانگهی ، تمام انسان ها از هر قوم و قبیله ، نژاد و مذهب ، دین و عقیده اتفاق نظر دارند که یکی از محوری ترین اعمال فردی و اجتماعی ،تربیت و هدایت درست کودکان برای آینده می باشد . اقدامی که شرط ضروری و انکار ناپذیر رشد و ترقی جامعه ی انسانی تلقی می شود

 کودکان و نوجوانان سرمایه های معنوی جامعه می باشند و سلامت روح و جسم آن ها تضمین کننده ی سلامت جامعه در آینده است . بنابراین مسائل آنان از جمله مسائلی است که باید به آن ها توجه ویژه ای مبذول داشت . بررسی ریشه ای مسائل اطفال و از آن جمله بزهکاری اطفال ، برای رسیدن به یک جامعه ی ایده آل شرطی ضروری است

در واقع از قدیم الایام گفته اند ، پیشگیری بهترازدرمان است . طبعا اگر طفلی به هر دلیلی از ابعاد جسمانی ، روانی و رفتاری به نقصان و یا انحرافی مبتلا گردد ، قهرا بازپروری وی مستلزم صرف هزینه های هنگفت و مضاعفی خواهد بود . از طرف دیگر بسیاری از افرادی که همواره مرتکب جرائم گوناگون می شوند ، همان کودکان بزهکار دیروز هستند

از جمله مسائل همیشگی و مطرح نزد اندیشمندان و بالاخص حقوقدانان و جرم شناسان ، موضوع بزهکاری اطفال و نحوه مقابله با آن و شیوه های انحراف و کجروی آن ها در جامعه می باشد . از آن جا که دلایل و عوامل بروز جرم در میان اطفال با افراد بزرگسال متفاوت بوده و از سوی دیگر این طبقه از جامعه دارای وضع روانی و اجتماعی حساس تر و به مراتب آسیب پذیرتری نسبت به سایرین می باشند ، لذا باید روشی متناسب با شرایط و موقعیت این افراد اتخاذ شود . این روش تحت عنوان سیاست کیفری مربوط به کودکان ونوجوانان بزهکاراهمیت فراوانی دارد . برخورداری از یک سیاست جنائی و کیفری متناسب با شرایط و وضعیت صغار و نوجوانان می تواند به جامعه مدنی جهت پیشبرد یکی از اهدافش که پیش گیری از وقوع جرائم در آینده است ، کمک فراوانی کند

تعریف طفل بزهکار

اصولا بزهکاری عبارت است از جرائم کم اهمیت و چون اطفال معمولا مرتکب این نوع جرائم می شوند ، در مورد اطفال استفاده از واژه بزهکاری بهتراز استفاده از واژه مجرمیت است

با یک تعریف ساده میتوان گفت ، طفل بزهکار فردی است که قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی ، مرتکب جرمی شود

تاریخچه ی واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار

اصلاح بزهکاری نوجوانان نخستین بار در انگلستان و در قرن نوزدهم ( سال 1815 میلادی ) مطرح شد . در آن دوران جرائم کودکان و نوجوانان افزایش یافته بود ، از آن پس واژه ی بزهکاری اطفال در تمام کشورها متداول گردید . در آمریکا لایحه ی مربوط به تاسیس دادگاه اطفال در سال1891 در شیکاگو به مجلس قانونگذاری ایلینویز تقدیم شد . این لایحه درسال 1899 به تصویب رسید و به صورت قانون در آمد . همزمان با تصویب این قانون دادگاه های اطفال ونور تشکیل گردید و این اولین دادگاهی بود که رسما شروع به کار کرد . فکر تاسیس دادگاه های اطفال به سرعت در تمام ایالت ها پیدا شد و امروز در تمام ایالات آمریکا دادگاه اطفال وجود دارد

همچنین در سال 1909 در شیکاگو سازمان بسیار مهم و ارزنده ای به نام موسسه ی پیسکوپاتیک جوانان تاسیس گردید که کار اصلی آن ، تحقیق و بررسی در رفتار وسلوک نوجوانان و همکاری نزدیک با دادگاه اطفال شهرشیکاگو بود

در کشور ما تا قبل از تشکیل دادگاه های اطفال ( مصوب سال 1338 ) مرجع قضایی واحد و صلاحیت داری برای رسیدگی به بزهکاری اطفال پیش بینی نشده بود . با تصویب این قانون دادگاه ویژه اطفال تشکیل شد

متاسفانه با تصویب قانون اصلاح برخی از مواد قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1361 و تشکیل دادگاه های کیفری 1 و 2 ، حسب رای وحدت رویه قضایی شماره 6 – 23 / 2 / 64 ، دادگاه ویژه اطفال از نظام قضایی حذف و رسیدگی به اتهامات اطفال و نوجوانان بر حسب نوع و شدت جرم ارتکابی در صلاحیت دادگاه های کیفری 1 و 2 قرار گرفت

از نظر تاریخی بنظر می رسد که اقدامات مقابله ای با بزهکاری اطفال و نوجوانان و در عین حال ریشه یابی آن خیلی دیر انجام شده واین موضوع از جمله مسائلی است که نهایتا به یک یا دو قرن پیش باز می گردد

قوانین مربوط به بزهکاران صغیر در حیطه بین الملل

اسناد و قطعنامه های مختلفی از سوی سازمان ملل صادر شده است که بعضی از آن ها به مثابه قانون است و جنبه الزامی دارند و در مقابل برخی دیگر از این اسناد جنبه ارشادی داشته و فاقد جنبه الزام است

در مورد اسناد الزام آور ناظر بر اطفال بزهکار باید گفت که تنها معاهده حقوق کودک ، از این جنبه الزام آوری برخوردار است . این معاهده از طریق مراقبت های اساسی آموزشی و بهداشتی ، رسیدگی به حقوق کودکان را آغاز کرده و در عین حال از کودکان و نوجوانان در مقابل بهره کشی و سو استفاده های مختلف من جمله بهره کشی در زمینه کاری حمایت می کند

در مورد اسناد ارشادی ناظر بر اطفال بزهکار در زمینه عدالت کیفری اطفال می توان به مجموعه قواعد حداقل سازمان ملل متحد درباره مدیریت و اعمال عدالت کیفری اطفال و همچنین قواعد ملل متحد راجع به حمایت از اطفال محروم شده از آزادی اشاره کرد

آمار و ارقام مربوط به بزهکاری اطفال و نوجوانان

در کوششی برای شناخت سبب شناسی بزهکاری روز نبیوم (1989) دریافت که نوجوانانی که پیوند قومی با والدینشان دارند کمتر مستعد برای انجام بزهکاری هستند . فالانری و همکاران (1999) گزارش داده‌اند که نوجوانان بدون والدین به ویژه در زمان ساعات بعد از مدرسه استعداد بیشتری برای دست زدن به اقدامات بزهکارانه دارند. فیشرراستون و همکاران (1993) عنوان کرده‌اند که در جوانان خانواده‌های والدینی سالم (زوج والدینی) مشکلات مدرسه کمتری نسبت به کودکان خانواده‌های تک والدینی گزارش می‌شود

طبق گزارشی که یکی از حقوقدانان به نام گادلی برای سومین کنگره جرم شناسی تهیه کرده بود ، نشان می داد که هفتاد درصد از کودکان و نوجوانان بزهکار، خانواده گسسته و در هم ریخته داشتند و آمار مشابه در کشور ایران بر روی اطفال کانون اصلاح وتربیت شهر تهران ( 1348 – 1351 ) نشان داد که بین چهل تا پنجاه درصد این اطفال متعلق به خانواده های از هم گسیخته بوده اند

همچنین در پژوهشی علمی دیگری که در بند اصلاح و تربیت اردبیل به انجام رسیده ، از لحاظ فراوانی بزهکاری نشان داده شده که بیشترین رقم بزهکاری را نوجوانان بین هیجده تا بیست سال مرتکب شده اند (8/53 درصد) . از لحاظ سطح تحصیلات نیز نتایج بدست آمده حاکی از اینست که دقیقا یک رابطه معکوس بین فراوانی بزه و تحصیلات این افراد بزهکار وجود دارد . در واقع هر چه سطح تحصیلات آن ها افزایش یافته ، درمقابل فراوانی ارتکاب جرم در آن ها کاهش یافته است . در مورد رابطه تعداد خانوار افراد بزهکاردر مقابل فراوانی بزه نیز باید گفت که در کل نوجوانان بزهکار با خانواده پر جمعیت ، بیشتر ازنوجوانان بزهکار با خانواده کم جمعیت مرتکب اعمال ضد اجتماعی می شوند .از اطلاعاتی که این پژوهش بدست آمده ، به خوبی نمایان است که خانواده بزهکاران دچار نوعی اختلال و اشکال به صور مختلفی همچون ازدواج مجدد ، اعتیاد و ; می باشند

عوامل موثر در بزهکاری اطفال و نوجوانان

عوامل گوناگونی در بروز بزهکاری موثر است و تنها نمی توان علت خاص و واحدی را برای آن در نظر گرفت . عوامل مختلفی نظیر عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، فیزیولوژیکی و ; در کنار هم باعث می شوند که بزهکاری در نوجوانان واطفال به منصه ی ظهور برسد

نقش خانواده

محیط خانواده اولین محیطی است که فرد در آن رشد می کند و هنجارها را می آموزد . علی رغم اینکه بسیاری از عوامل در وقوع بزهکاری اطفال و نوجوانان دخیل اند اما در گام نخست این خانواده ها هستند که نقش تعیین کننده ای در سرنوشت اطفال دارند . چنانکه با تربیت درست می توانند کودک را به راه صحیح هدایت کنند ویا شرایط و محیط را برای تحقق بزهکاری توسط اطفال مهیا سازند . معمولا والدین اطفال یا نوجوانان بزهکاراز نظر رفتاری یا بسیار خشن وسخت گیر هستند و یا نسبت به فرزند خود بسیار بی توجه و سهل انگار هستند . غالبا والدین این دسته از اطفال و نوجوانان در ارتباط برقرار کردن با فرزند خود دچار اشکال هستند و نمی توانند به درستی به تکالیف خود نسبت به فرزندشان عمل کنند

دانشمندان با پژوهش ها ی اجتماعی ، وضع نابسامان محیط خانوادگی را در بروز جرائم تایید کرده اند و اذعان داشته اند که وضع خانوادگی شخص رابطه ی مستقیم با بروز حالت خطرناک و بزهکاری وی دارد . از نظر تحصیلات و مسائل فرهنگی ، فرزندان خانواده های سطح پایین و متوسط به مراتب بیشتر از فرزندان خانواده های روشنفکر وسطح بالای جامعه در معرض ارتکاب جرائم مختلف هستند . بنابراین نباید سیاست جنائی خاص بزهکاران صغیر و نوجوان را ازسیاست حمایت خانواده جدا دانست . به عبارت دیگر حمایت درست از نهاد مقدس خانواده و نظارت اساسی و کارشناسانه بر آن سبب کاهش جرائم خاص صغار و نوجوانان خواهد شد

به نظر روانشناسان اگر شخصی در محیط خانواده از نظر رفع نیاز های اساسی جسمی و روانی مانند نیاز های عاطفی ارضا نشود ، به احتمال فراوان در آینده ای نه چندان دور به طرق مختلف به اعمال ضد اجتماعی دست زند . عدم وجود محبت ، ارتباطات صمیمی ، تفاهم متقابل و در عین حال وجود تشنج در خانواده ، ازهم گسیختگی خانواده ، طلاق ، فوت والدین و; از جمله عواملی هستند که در وقوع بزه توسط نوجوانان واطفال موثر است

همچنین نحوه تنبیه والدین در مقابل سرپیچی های کودک و شلوغ کاری های وی نیز طبق بند 1 ماده 59 قانون مجازات اسلامی و همچنین تبصره 2 ماده 49 باید همراه با دو شرط باشد . اولا تادیب اطفال باید در حد متعارف باشد و ثانیا این تنبیه باید ضرورت داشته باشد . در واقع این دو ماده به نوعی جنبه پیش گیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان دارند

متاسفانه در قوانین موضوعه ما مبنا و معیاری برای ضرورت تنبیه اطفال آورده نشده است و به نظر می رسد که این مساله توسط عرف جامعه تعیین می شود . بسیاری از فقیهان در مورد حد و میزانی که تنبیه ضرورت پیدا می کند ، نظرات گوناگونی داده اند که خود جای بحث دارد و در این مجال نمی گنجد

عوامل اجتماعی

جامعه ای که از یک ثبات و پایداری اجتماعی برخوردار نیست و دائما دچار هرج و مرج و بی نظمی از قبیل جنگ ، شورش ، اختلافات طبقاتی ، آلودگی هوا ، وضع بد سکونت ، جمعیت بالا و ; باشد ، قطعا شرایط و بستر مساعدی را برای ارتکاب بزه فراهم می کند و بالعکس جامعه ای که ازیک ثبات و نظم اجتماعی واقعی برخوردار است ، می تواند به مرور زمان ریشه های بزهکاری و عوامل آن را در خود بخشکاند

عوامل اقتصادی

فقر از عوامل اصلی ایجاد بزهکاری است . کمبود امکانات نظیر امکانات بهداشتی ، خوراک ، پوشاک و مسکن باعث می شود نیازهای اشخاص بر طرف نشده و موجب تحریک وترغیب آن ها به ارتکاب بزه های مختلفی می شوند . درچنین شرایطی برخی از والدین از کودکان خود برای ارتکاب جرائمی همچون سرقت استفاده می کنند و یا با وادار کردن فرزندانشان به تکدی گری آن ها را وسیله ای برای امرار معاش قرار می دهند

نقش دوستان و همسالان

از دیگر عوامل موثر در بزهکاری اطفال ، دوستی با افراد فاسد و بی بند وبار است . نوجوان اغلب رفتار خود را با الگوهای رفتاری دیگر دوستانش همانند سازی می کند و به شدت از آنان تاثیر می پذیرد . نوجوانی که از خانواده طرد می شود برای جبران کمبود های عاطفی و روانی اش ، برای کسب حمایت و تایید به دوستان هم سن و سا ل خود روی می آورد . وی به دنبال افرادی می گردد که مانند خودش هستند . از این رو احتمال دارد با تحریک و تشویق دوستان نا باب خود دست به اعمال ضد اجتماعی و خلاف بزند

عوامل روانشناختی

روانشناسان عوامل گوناگونی را برای بزهکاری اطفال احصا کرده اند . بزهکاری با صفات روانشناختی مختلف و متنوعی همراه است که برخی از آنها عبارتند از هوش کمتر از متوسط ، خلق و خوی پرخاشگرانه و ; . روانشناسان ثابت کرده اند که بزهکاران نسبت به دیگرافراد به مراتب از عزت نفس پایین تری برخوردار بوده اند

اگر به گذشته ی اطفال و نوجوانان بزهکار توجه داشته باشیم ، خواهیم دید که اکثر قریب به اتفاق آن ها ، به نحوی از انحاء مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند . در مباحث روانشناختی ، این نظریه در بین قشری از روانشناسان وجود دارد که اگر کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته ، فردی برون گرا باشد ، در آینده خود به طرق مختلفی در مقام انتقام برخواهد آمد . همچنین میزان آزار و اذیت و مدت زمان این آزار و اذیت از عوامل موثر ارتکاب بزه در اطفال و نوجوانان است که این عوامل تحت عنوان کودک آزاری بحث مفصل و جداگانه ای را می طلبد که در این مجال نمی گنجد و به توضیح مختصر در مورد آن بسنده کردیم

علت های دیگر بزهکاری

از عواملی که سبب افزایش بزهکاری اطفال و نوجوانان می شود ، می توان به مهاجرت از روستا به شهر و مشکلات مربوط به حاشیه نشینی اشاره کرد

بعضی از جرم شنا سا ن معتقدند که امروزه مهاجرت های داخلی و همینطور بین المللی ، یکی از دلایل عمده ی افزایش نرخ بزهکاری مخصوصا در میان نسل اول مهاجران است

همچنین پیشرفت و گسترش وسائل ارتباط جمعی می تواند از دیگر عوامل بزهکاری باشد . بدین صورت که پخش فیلم های رزمی و جنگی ، نشان دادن روش های سرقت و ; هر کدام به نوعی می تواند تاثیراتی منفی بر کودکان بگذارد و در عین حا ل موجب سوق دادن آن ها به ارتکاب بزه های گوناگون گردد

همانطور که در عالم واقع می توان گفت ، عامل مستقیم و مباشر اصلی این نوع جرائم خود طفل یا نوجوان است و عنصر مادی جرم توسط وی واقع می گردد . در عین حال درعالم مجازی می توان گفت عوامل دیگری نیز مانند عدم ثبات اجتماعی ، فقر، خانواده ی از هم گسیخته و ; به عنوان معاونان جرم دروقوع اینگونه بزه ها موثر هستند و به طورغیرمستقیم و به وسیله ی تحریک و ترغیب اطفال یا نوجوانان تاثیر خود را بر عمل آن ها می گذارند

در مورد اطفالی که مرتکب جرائم گوناگون می شوند ، باید به این نکته مهم توجه داشت که بدلیل شرایط سنی حساس و ویژه این قشراز افراد جامعه ، نباید عناوینی همچون مجرم یا بزهکاربالفطره را در مورد آن ها به کار برد . در واقع برچسب زنی و به کاربردن این عناوین از لحاظ روحی و شخصیتی می تواند تاثیرات زیانباری بر اطفال داشته باشد

متاسفانه طبق مطالعاتی که در مورد اطفال بزهکار انجام شده ، این موضوع مشخص شده که برچسب زنی زیر عنوان مجرم یا نقص کننده قانون به مراتب از سوی خانواده ها بیشتراز نهادهای کیفری انجام می گیرد!

به هر حال شایسته است برای ریشه کن شدن مساله بزهکاری اطفال و نوجوانان و پیشگیری از وقوع اینگونه جرائم در آینده ودر نهایت رسیدن به جامعه ای مطلوب که نظم و امنیت نسبی و در عین حال عدالت اجتماعی بر آن حاکم باشد ، در اتخاذ روش متناسب با وضعیت کودکان و نوجوانان تلاش شود . زیرا ممکن است برخورد نسنجیده و غیر کارشناسانه ، نتیجه معکوس به بار دهد و موجب تشدید وضعیت انحرافی و بزهکاری این قشر از افراد جامعه گردد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه تحقيق ژئوپليتيک مرز ايران و کشور آذربايجان تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه تحقيق ژئوپليتيک مرز ايران و کشور آذربايجان تحت word دارای 84 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه تحقيق ژئوپليتيک مرز ايران و کشور آذربايجان تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه تحقيق ژئوپليتيک مرز ايران و کشور آذربايجان تحت word

مقدمه:  
گفتار اول )مرز ومرزبانی:  
1-مفهوم مرز:  
2-اهمیت مرز  
گفتار دوم:برخی تعاریف واصطلاحات مرزی:  
الف:تعاریف واصطلاحات عمومی مرزی  
1-تعریف مرزبان  
2-تعریف مرز:  
3-انواع مرزهای زمینی:  
4-تعریف تجاوز مرزی:  
5-تعریف مرز نشین:  
6-تعریف تردد مجاز:  
7-متردد بین مرزی:  
ب)تعاریف واصطلاحات مربوط به رودخانه مرزی  
1-رودخانه مرزی:  
2-اصلاح مسیررودخانه:  
3-حفظ وتثبیت کناره وبستر رودخانه:  
ج)تعاریف واصطلاحات مربوط به معاهدات مرزی:  
1-تعریف معاهده:  
2-تعریف پروتکل:  
3-موافقنامه یا توافقنامه:  
4-قرارداد:  
5-یادداشت تفاهم:  
6-پیمان:  
7-مصونیت سیاسی(دیپلماتیک)  
فصل دوم  
گفتار اول:  
الف)وضعیت کلی مرزهای جمهوری اسلامی ایران:  
مشخصات کلی مرزها:  
مرزهای دریایی ایران شامل:  
ج)اطلاعات کلی راجع به کشور جمهوری اسلامی ایران:  
مرز ایران وجمهوری آذربایجان:  
1-مشخصات مرز:  
2-ویژگیهای مرز:  
هـ)اطلاعات کلی راجع به کشور جمهوری آذربایجان:  
گفتار دوم :مروری برژئوپلتیک استانهای آذربایجان شرقی،اردبیل وگیلان:  
الف)موقعیت جغرافیایی:  
ب)سابقه تاریخی مذهی و ویژگیهای ژئوپتیکی:  
ج)جغرافیای طبیعی:  
د)جغرافیای انسانی:  
هـ)شبکه ارتباطی:  
راهها:  
1-راههای برون کشوری:  
2-راههای درون کشوری:  
راه آهن:  
راه های هوایی:  
راههای ارتباطی آبی داخلی:  
و)بررسی نظامی:  
معابر ومحورهای نفوذی آذربایجان (دهیلز بندیها)  
بخش سوم:  
گفتار اول :رژیم حقوقی رودخانه ارس  
گفتار دوم :رژیم حقوقی دریای خزر:  
الف)پیشینه رژیم حقوقی  
ب)مواضع کشورهای ساحلی دریای خزر:  
1-جمهوری اسلامی ایران:  
2-فدراسیون روسیه:  
3-قزاقستان:  
4-ترکمنستان:  
5-آذربایجان:  
نتیجه:  
بخش چهارم:  
گفتار اول: ناپیوستگی آذربایجان با نخجوان:  
گفتار دوم :بحران قره باغ  
گفتار سوم: حضور آمریکا در منطقه وگسترش ناتو به شرق  
بخش پنجم:  
گفتار اول دلایل همگرایی وواگرایی اقوام ترک آذری زبان با ج .1 ایران  
گفتار دوم: ادعای ارضی قفقاز نسبت به مناطق پیرامونی  
گفتار سوم:وضعیت دفاعی آذربایجان:  
گفتار چهارم: مشکلات امنیتی آذربایجان با ایران:  
گفتار پنجم: بررسی دلایل اهمیت کشور آذربایجان برای ایران:  
1-آذربایجان بعنوان همسایه ای با اهمیت:  
2-آذربایجان  ،دومین کشور با اکثریت شیعه  در جهان:  
3-تاریخ وفرهنگ مشترک میان دو کشور:  
4-تاثیر گسترش روابط با آذربایجان بروجه سیاسی ایران:  
5-وجودمنابع مشترک انرژی در دریای مازندران:  
6-آذربایجان با بازارهای بکروپرلود:  
7-نیاز آذربایجان به ایران برای رسیدن به بازارهای جهانی:  
8-نیاز آذربایجان به ایران برای حفظ ارتباط وتدارک نخجوان:  
9-بهره گیری مشترک از رودخانه ارسی:  
10-اهمیت نحوه خاتمه وحل فصل بحران قره باغ:  
بخش ششم  
نتیجه گیری وپیشنهادات:  
ب-در زمینه های سیاسی،امنیتی ودفاعی:  
ج)در زمینه فرهنگی واجتماعی:  
فهرست منابع  

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه تحقيق ژئوپليتيک مرز ايران و کشور آذربايجان تحت word

1-افشردی ،محمدحسین (1381)،ژئوپلتیک قفقاز وسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران،انتشارات سپاه پاسداران

2-پیشقدم (1383) تحقیق ژئوپلتیک آذربایجان ایران

3-تقوی اصل،سیدعباس (1379) ،ژئوپلتیک جدید ایران از قزاقستان تا گرجستان ،تهران مرکز چاپ وانتشارات وزارت امورخارجه

4-رحمتی راد،محمدحسین(1374) مرزبانی ،گذرنامه واتباع بیگانه ،تهران انتشارات معاونت آموزشی ناجا

5-زنده دل ،حسن(1377)،استان آذربایجان غربی،تهران،نشر ایران گردان

6-زنده دل حسن(1377)  استان اردبیل،تهران،نشر ایران گردان

7-زنده دل حسن(1377) استان آذربایجان شرقی،تهران ،نشر ایران گردان

8-صفوی،سیدیحیی(1333)مقدمه ای بر جغرافیای نظامی ایران(جلد اول )شمالغرب و غرب کشور،تهران،سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح

9-عزیزی،علی(1385)تحقیق ژئوپلتیک آذربایجان دریای خزر

10-نامور،جعفر(1384) تحقیق ژئوپلتیک کشورآذربایجان ونقش آن بر پاین ترکسیم وامنیت ج.1ایران

مقدمه

سرزمینی که امروزه به نام جمهوری آذربایجان خوانده می شود به دنبال شکست ایران در جنگهای خود با روسیه وطی قراردادهای گلستان (1813 م) وترکمنچای (1828م) از ایران جدا و به روسیه ضمیمه گشت

در طول تاریخ هیچ کشوری به اندازه روسیه قلمروهای خاک ایران را برای همیشه به اشغال در نیاورده است ،قلمروهایی که طی دوره های درازمدت تاریخی زیرسیطره فرهنگی ایرانیان بودند یا دست کم خراجگذار ایران بودند بیشتر بخشهای اسیای مرکزی تقریبا به مدت سه هزار سال کانونهای ممتاز فرهنگ وتمدن ایرانی بوده واغلب اوقات تا اندازه ای تحت کنترل سیاسی ایران قرار داشته اند

در اوایل دهه 1990 شاهد تحولی عظیم در محو سیاست جهانی بوده ایم. برای نخستین بار یک امپراطوری بدون جنگ از درون متلاشی شد.خروج یکی از ارکان قدرت از گردونه نظام دو قطبی ژئوپلتیک جهانی را به گونه ای متاثر کرد که تثبیت نظام جدید بر مبنای روابط ومناسبات بین الملل نیاز به گذشت زمان دارد

گورباچف در 25 دسامبر 1991 از سمت خودکناره گیری کرد و اتحاد جماهیر شوروی نیز از حوقی در 31 دسامبر همچنین سال از بین رفت.فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یک فرایند سیاسی بود که نتیجه آن تجزیه یک واحد یکپارچه به 15 واحد سیاسی با جغرافیای جدا از هم بود

در اطراف ایران دولتهای جدیدی بنامهای آذربایجان ،ارمنستان وترکمنستان ظهور کردند که قبلا روابط این جمهوریها از کانال مسکو انجام گرفت لیکن امروز آنها مستقلا می توانند با همسایه خود یعنی ایران تعامل داشته باشند

با توجه به وابسته بودن بحث آذربایجان به قفقاز لازم است اشاره ای به منطقه قفقاز و اهمیت آن از نظر ژئوپلتیک داشته باشیم

قفقاز بعنوان منطقه سرحدی ایران در تاریخ گذشته خود موضوع رقابت قدرتهای پیرامونی بوده ومدتها نیز جزئی از سرزمین وقلمرو وحاکمیت دولت ایران محسوب می شده است

این منطقه در محدوده ای به وسعت چهارصدوبیست وپنج هزار کیلومتر بین غرب دریای خزر وشرق دریای سیاه ودرهمسایگی شمال غرب ایران وشمال ترکیه واقع شده است. رشته کوههای قفقاز بزرگ به طور هزار ودویست کیلومتر در جهت شمال غربی از شبه جزیره تامان در تنگه کرچ(بین دریای سیاه ودریای آزوف) وجنوب شرقی تا شبه جزیره آبشوران در غرب دریای خزر در شرق جمهوری آذربایجان)کشیده شده است

منابع نفت وگاز دریای خزر جزء سومین ذخائر مهم جهان بعد از خلیج فارس و سیبری در شرق قفقاز است.پس از جنگ سرد غرب تمایل زیادی به نفوذ در قفقاز داشته است.علاقمندی پیمان ناتو هنوز در قفقاز وگسترش به آن برای حایل شدن بین شمال وجنوب وجداکردن ارتباط زمینی ایران وروسیه برای انزوای بیشتر ایران ونیز جداکردن روسیه از قفقاز صورت گیرد

وجود مناطق بحرانی بالفعل وبالقوه چچن ،قره باغ،آنجارستان واستقرار موشکهای اتمی بر چیده  شده از آلمان در ترکیو وفعال شدن نیروی هوایی ناتو در ترکیه وهمکاری نظامی ترکیه با اسرائیل وحضور فعال اسرائیل در منطقه را می توان بعنوان تهدیدهای منطقه نام برد

در این راستا جمهوری آذربایجان امنیت خود را در خروج از نفوذ روسیه و در محوره پیوستن به غرب و ساختارهای اروپای –امریکایی به ناتو جستجو می کند. در نقطه مقابل ایران در محور پیوستگی با روسیه ودوری از محور آمریکا حرکت می کند.بنابراین در این زمینه آذربایجان در تضاد با سمت وسوی حرکت ایران است ودر نهایت از سوی ایران احساسی عدم امنیت می کند

در این تحقیق تلاش بر آن بوده که ضمن بیان موارد مصطلح مرزی،اشاره به وضعیت کلی مرزهای میهن اسلامی داشته سپس مرز ایران وکشور جمهوری آذربایجان تبیین وعوامل ژئوپلتیکی آذربایجان وروابط این کشور با ایران بررسی تا درپایان به یک نتیجه گیری وپیشنهاد مناسب است یابیم

گفتار اول )مرز ومرزبانی

1-مفهوم مرز

در زمینی حدود وثغور حاکمیت کشور مهمترین عامل تشخیصی وجدا کشور از کشورهای همسایه عامل مهم بوجود آورنده ومدت سیاسی یا طبیعی وانسانی در کشور بزرگترین عامل موثر د رامنیت واستقلال کشور وحافظ موجودیت نظام عامل موثر در مناسبات سیاسی و اقتصادی کشور با کشورهای همسایه وبالاخره آخرین در قلمرو کشور

2-اهمیت مرز

تاثیرات مستقیم وگسترده مرزهای کشور بر استقلال وتمامیت ارضی حاکمیت ملی امنیت داخلی اوضاع اقتصادی،فرهنگ وایدئولوژی،دیپلماسی ونیروی نظامی ان کشور اهمیت ویژه مرزها یا آشکار می سازد. بدین لحاظ توجه به وضعیت مرزها همواره از اهمیت واولویت خاصی برخوردار بوده ودولتها برای کنترل مرزهای خودناچار به سرمایه گذاری می باشند. با بررسی چگونگی تاثیرات مرزها بر هر یک از عوامل فوق می توان به اهمیت مرزها بیشترپی برد

1-2 مرز استقلال وتمامیت  ارضی:خطوط مرزی که مشخص کننده حدود یک واحد سیاسی می باشد در واقع عامل مهم به وجود آورنده ودولت سیاسی در یک سرزمینی که ممکن است فاقد هر گونه وحدت طبیعی یا انسانی باشد نیز هست اصولا مرزهای هر کشور صرف نظر از اینکه حافظ موجودیت آن نظام است بزرگترین تاثیر را در وضعیت واستقلال آن مملکت دارد.بدین لحاظ هر گونه تغییر در خطوط مرزی با دقت بسیار مورد توجه قرار می گیرد

2-2مرز حاکمیت ملی: مرزهای هر کشور در واقع حدود وثغور حاکمیت آن کشور است وضعیت آنها نشان دهنده قوت یا ضعف آن حاکمیت می باشد لذا کنترل مرز اگر براساس سیاستهای صحیح ودقیق وبا مراقبت کامل انجام بگیرد موجب تثبیت حاکمیت دولت خواهد شد

3-2 مرز وامنیت داخلی: هر دولتی که بخواهد در داخل کشور امنیت برقرار کرده شرایط وامکانات سازندگی را فراهم کند باید از مرزهایی مطمئن برخوردار باشد.در غیر اینصورت اشکالات ناشی از ناامنی که از مرزها نشات می گیرد مانع هر گونه سازندگی وپویایی در کشور خواهد بود. امنیت داخلی کشور هنگامی به نحو مطلوب برقرار می شود که نسبت به مرز اهتمام شود و در تقدم اول اقتدار نظام در مرز تجلی یابد

 4-2-مرزهای هر کشور تاثیر عمیقی بر چگونگی فعالیتهای اقتصادی،روابط ومبادلات مرزی مرزنشینان ونقش برجسته ای در شکل دهی مناسبات اقتصاد میان دولتها به عهده دارد.وضعیت مرزها در اوضاع کلیدی وهدایت کننده داشته واز کاربرد وسیعی برخوردار است .بدین جهت سیستم مرز دارای هر کشور بعنوان یکی از مهمترین متغیرهای موثر در سیاست خارجی محسوب گردیده و مرزبانان وظایف حسابرسی را به عهده دارند.از طرفی اهمیت مرزها و ضرورت برقراری امنیت در آنها ایجاب می کند تا دولت ها سعی نمایند حتی المقدور در مرزهای کشور خود تشخیص نداشته باشند

گفتار دوم:برخی تعاریف واصطلاحات مرزی

الف:تعاریف واصطلاحات عمومی مرزی

1-تعریف مرزبان

مرزبان افسری است از نیروی انتظامی که با دریافت استار از وزارت امور خارجه د رمرز گمارده می شود تا علاوه بر استقرار نظم وامنیت در مرز وکنترل ومراقبت از خط مرز با استفاده به قراردادهای مشترک مرزی وبرقراری ارتباط باهمتای خود در آن سوی مرز نسبت به حل وفصل مسایل مرزی وحفظ واستیغای حقوق دولت ومرزنشینان اقدام نمایند

2-تعریف مرز

آخرین حد قلمرو زمینی ،هوایی،دریایی وتحت الارضی هر کشور را مرز آن کشور می گویند

مرز خط فرضی وقراردادی است که منظور تعیین حدود یک واحد سیاسی(کشور) روی زمین و اسناد مرزی مشخص می شود

3-انواع مرزهای زمینی

1-3-از نظر پیدایش وتطبیق آنها باگروههای قومی وزبانی شامل

- مرزهای پیشتاز ومرزهای پیش ازسکونت

- مرزهای تطبیقی

- مرزهای تحمیلی

2-3 از نظر تطاق با عوارض طبیعی

- مرزهای طبیعی

-مرزهای هندسی

-مرزهای پیشتاز وپیش از سکونت: خطوط مرزی که در نواحی خالی از سکونت پیش از این که اجتماعات انسانی پدید ایند ترسیم شده اند،مرزهای پیشتاز نامیده میشود مانند مرز میان کانادا وآلاسکا

-مرزهای تطبیقی: مرزهایی که با توجه به جغرافیایی انسانی نواحی ومنطبق با الگوهای فرهنگی قومی تعیین می گردد به مرزهای تطبیقی معروفند مانند خط مرزی هندوستان و پاکستان که در تیین خط مذکور کمال دقت شد تا خطوط مرزی ترسیم شوند که در حد امکان نواحی مسلمان نشین را از نواحی هندونشین جدا کنند

-مرزهای تحمیلی:به خطوط مرزی که بدون توجه به سیمان فرهنگی ناحیه وتنها در اثر سیاستهای بین المللی بوجود آمده اند مرزهای تحمیلی گفته می شود مانند مرز میان ایران وجمهوری مسلمان نشین آسیای میانه (شوروی سابق) که مردم هم زبان هم کیش را از یکدیگر جدا کرده است

مرزهایی که در امتداد خط اتشی بس کشیده شده اند نیز جز مرزهای تحمیلی می باشد. مانند خط آتشی بس میان اردن واسرائیل ویا مرز میان کره شمالی و کره جنوبی

-مرزهای طبیعی: مرزهایی هستند که با استفاده از عوارض طبیعی تعیین می گردند مانند مرزهایی که درامتداد رشته کوه کشیده می شود یا مرزاهیی که در امتداد مسیر رودخانه ،کانال و یا دریاچه علامتگذاری می گردند همچنین مرزهایی که از میان بیابان جنگل ویا باتلاق عبور می کنند

-مرزهای هندسی:در بسیاری از کشورها جایی که استفاده از عوارض طبیعی برای تعیین خط مرز ممکن نباشند از خطوط نصف النهار فمدارها ویا خطوط مستقیم ومدور استفاده می کنند. این گونه مرزها یا مرزهای هندسی گویند مانند مرز میان ایالات متحده آمریکا وکانادا که توسط مدار 49 درجه عرض شمالی تعیین شده است

-مرزهای هوایی: حاکمیت هر دولت در مرزهای خشکی ودریایی آن دولت پایان می یابد. این مرزها در واقع به صورت سطوحی نمایان می شوند که تا جو زمین امتداد دارند ودر عین حال قلمرو هوایی دو دولت مجاور را از هم جدا می کند

-مرزهای زیرزمینی:حاکمیت دولتها در اعماق زمینی تا مرکز زمینی نیز ادامه دارد یعنی سطوحی عمومی از مرزهای خشکی و دریایی به سمت پایین تا اعماق زمین

4-تعریف تجاوز مرزی

تجاوز عبارت است از توسل به زورعلیه تمامیت ارضی یا حاکمیت سیاسی یک دولت به منظور تحمیل ارداده بر آن کشور که بارزترین نوع آن کاربرد نیروی مسطح تهاجم زمینی،بمباران هوایی ویا محاصره بنادر وسواحل یک دولت به وسیله نیروهای مسلح دولت دیگر می باشد

غیر از مفهوم فوق که با استناد به مفاد منشور ملل متحد استخراج گردیده واصولا به نقص حریم زمینی،هوایی یا دریایی کشور (اعم از مسلح یا غیرمسلح) در شرایطی که بدون اطلاع وکسب مجوز قبلی صورت گرفته باشد تجاوز گویند

5-تعریف مرز نشین

مرزنشین به کلیه اشخاصی گفته می شود که عمق نوار مرزی سکونت دائمی داشته باشند(پرسنل نظامی و انتظامی وساکنین شهرهای بزرگ مستثنا می باشند

6-تعریف تردد مجاز

تردد از مرز وقتی مجاز شناخته می شود که با داشتن گذرنامه یا اسناد در حکم گذرنامه با رعایت شرایط مقرر در قوانین داخلی ومعاهدات دو جانبه صورت می گیرد

7-متردد بین مرزی

1-7-مسافر:به شهری اشخاصی اطلاق می شود که با داشتن گذرنامه یا اسناد در حکم گذرنامه از دروازه های مجاز کنتور تردد می نمایند

2-7-عابر مجاوز:به شخصی یا اشخاصی گفته می شود که اغلب سهوی وبعلت مشخصی نبودن مرز و یا عدم اطلاع از نحوه عبور خط مرز وارد خاک کشور همسایه گردند و معمولا فاقد مدارک واسناد معتبر جهت ورود به آن کشور باشند

3-7-متجاوز مرزی:به فرد یا افرادی گفته می شود که عمدی و با نیت هدف وبرنامه ریزی قبلی بدون در دست داشتن اسناد ومدارک لازم ویا حتی با در اختیار داشتن این گونه مدارک از مرز غیرمجاز عبور می نمایند

یادآوری:به کلیه اتباع غیرایرانی که عمدی یا سهوی بطور غیرمجاز از مرز عبور نمایند اصطلاحا متجاوز اطلاق می شود

ب)تعاریف واصطلاحات مربوط به رودخانه مرزی

1-رودخانه مرزی

به رودخانه هایی اطلاق می شود که تمام قسمت یا قسمتهایی از آن مرز مشترک دو کشور را تشکیل دهد

2-اصلاح مسیررودخانه

عبارت است از باز گرداندن رودخانه ،نهر یا مسیل در مسیر تعیین شده در معاهدات وموافقنامه ونقشه های مرزی که بر اثر جریان طبیعی یا عوامل دیگر تغییر مسیر داده است

3-حفظ وتثبیت کناره وبستر رودخانه

عبارت است از کلیه اقداماتی که مانع تغییر مسیر رودخانه می گردد

ج)تعاریف واصطلاحات مربوط به معاهدات مرزی

1-تعریف معاهده

معاده نوعی توافق بین المللی می باشد که بین دو یا چند دولت با یکدیگر ویا بین دولت و سازمانهای بین المللی منعقد می شود ومسئولیتها ووظایف وحقوقی برای طرفین ایجاد می کند

از نحوه کاربرد عنوانهای مختلف برای معاهدات مختلف عناوین زیر استناج می گردد

پروتکل، موافقنامه،بیانه،اختیار نامه قرارداد ،عهدنامه،کنوانسیون،اعلامیه،یادداشت تفاهم ،پیمان ،مقاوله نامه یا صلح نامه

2-تعریف پروتکل

پروتکل دارای معانی زیر می باشد

-       به متمنی  می گویند که به یک معاهده ،منخم ویا بعدا افزوده شود

-   به صورتجلسه کنفرانس یا اجلاس گفته می شود که نمایندگان کشورها موافقت خود را با آن اعلام نموده اند

-   سند امضا یک معاهده بین المللی را پروتکل امضاء می نامند که حاوی اعتبار نامه امضا کننده های واعلامیه ها وقیود وشروطی است که کشورها در هنگام امضاء مجاز به تضرع آن می باشند


3-موافقنامه یا توافقنامه

معاهده ای است که روابط در دولت را در زمینه های مختلف اقتصادی،تجاری،فرهنگی ،مالیاتی،حمل ونقل غیرتنظیم وتعهدات دو جانبه را ایجاد می کند

4-قرارداد

قرارداد توافقی است بین دولت یا چند طرف که اجباری را براجرا یا عدم اجرای موضوع بخصوصی ایجاد نماید

5-یادداشت تفاهم

به معاهده دو جانبه ای اطلاق می گردد که نماینده یا نمایندگان دو دولت بر سر موضوعات خاصی که معمولا مبادلات اقتصادی،صنعتی و غیره را در بر می گیرد به توافقنامه نایل می شود وبه موجب آن سایر معاهدات خود را منعقد ساخته و یا کمیسیونهای مشترک خود را در آینده تشکیل می دهند

6-پیمان

به بعضی از معاهدات که اهمیت زیاد و جنبه بین المللی فراوان دارد وبرای موضوع خاصی ومعینی منعقد می گردند اطلاق می شود

7-مصونیت سیاسی(دیپلماتیک)

مصونیت بدین معناست که دارنده آن از تعقیب قانون وماموران دولت در امان است .د رحقوق بین المللی عمومی،شخصی دیپلمات ونیز محل سکونت ومحل کار او از تعقیب وتعرض ماموران دولتی که نزد آن ماموریت دارند مضون است (مرزبانی،گذرنامه واتباع بیگانه رحمتی راد محمدحسین. تهران معاونت آموزشی چاپ اداره کل پشتیبانی 1374صفحات 25تا29)


فصل دوم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395