دانلود پروژه مقاله فرار شاه از ايران تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله فرار شاه از ايران تحت word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله فرار شاه از ايران تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله فرار شاه از ايران تحت word

فرار شاه از ایران  
فرار شاه ،‌ پایان نفوذ آمریکا و انگلیس در ایران  
پیام حضرت امام خمینی (ره) به ملت شریف ایران پس از فرار شاه  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله فرار شاه از ايران تحت word

1-    غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی 25 ساله ایران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ص 314-313

2-    محمود طلوعی، پدر و پسر، ناگفته ها و ناشنیدنی ها از زندگی و روزگار پهلوی ها، ص 753-751

فرار شاه از ایران

 بعضی از تحلیل گران خارجی سال 1975، یعنی اواخر سال 1353 و 9 ماهه ی اول سال 1354، را نقطه ی آغاز افول قدرت شاه در ایران می دانند. وقایعی که در این سال رخ داد، به حسب ظاهر همه از نیرومندتر شدن موقعیت شاه و رژیم سلطنت در ایران حکایت می کرد. درآمد نفت چهار برابر شد و به مرز سالانه 20 میلیارد دلار رسید که با قدرت خرید آن روز دلار، رقم هنگفتی به شمار می آمد. شاه با اعلام یک سیستم تک حزبی در اسفند 1353، حکومت مطلقه خود را بر کشور تثبیت کرد، آشتی با عراق و امضای قرارداد حل اختلافات دو کشور که براساس بیانیه ی الجزایر تنظیم شده بود، به نگرانی های ایران از مرزهای غربی خود خاتمه داد، روابط ایران با همه ی کشورها اعم از شرق و غرب توسعه یافت و سیل سران و دولتمردان خارجی، برای بهره گرفتن از خوان نعمتی که بر اثر افزایش ناگهانی درآمد نفت در ایران گسترده شده بود، به ایران سرازیر شد. در این میان درباریان، به فکر راه انداختن جشن های تازه ای افتادند. این بار پنجاهمین سال سلطنت خاندان پهلوی را در آبان 1354، بهانه ای برای ریخت و پا ش های تازه قرار دادند. اسدالله علم یکی از معاونین خود، دکتر باهری را که سوابق توده ای داشت برای سرپرستی برنامه های تبلیغاتی این جشن ها برگزید و ده ها  کتاب در وصف خاندان پهلوی که هر یک با مقدمه ای با امضای علم آغاز می شد، انتشار یافت

 در فوریه ی سال 1976، یعنی در زمان حکومت فورد و یازده ماه قبل از آن که کارتر وارد کاخ سفید بشود، یک هیئت تحقیقاتی از طرف سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) به سرپرستی «ارنست اونی» گزارشی درباره ی خاندان سلطنتی و ساختار حکومت در ایران تهیه کرد که در تیراژ محدودی در مجموعه ی نشریات محرمانه ی سیا چاپ و بین مقامات سیا و بعضی مقام های بالای امریکا توزیع گردید.(2) در این گزارش، خانواده ی سلطنتی ایران «کانون عناصر فساد و هرزه و شهوتران» معرفی شده و بیش از همه به شرح احوال اشرف پهلوی  به عنوان با نفوذترین و در عین حال فاسدترین اعضای خانواده پرداخته بود و شاه، را زمامداری خودکامه که به جز افراد خانواده ی خود فقط با ده، دوازده نفر، که رأس آن ها امیر اسدالله علم وزیر دربارش قرار دارد، محشور است «فقط از این عده اطلاعاتی را کسب می کند. او با کسی مشورت نمی نماید و دیگران فقط مجری تصمیمات او هستند. ایران عملاً تیول چهل خانواده است که مقامات دولتی و تجارت را تحت کنترل خود دارند و بعد از آن ها 150 تا 160 خانواده ی دیگر هم هستند که در درجه ی دوم اهمیت قرار گرفته اند و رده ی دوم مقامات سیاسی و فعالیت های بازرگانی کشور را اشغال می کنند. مجموع این خانواده ها که 200 خانواده می شوند، جایگزین قدرت و نفوذ 1000 فامیلی شده اند که امریکایی ها در گذشته از آن به عنوان خانواده ی حاکم بر ایران نام می بردند. گزارش سیا در تشریح نهادهای سیاسی در ایران می نویسد

«دولت و پارلمان در ایران فاقد اختیار و قدرت نهادهای مشابه در حکومت دموکراسی هستند و عملاً جز صحه نهادن بر تصمیمات شاه و اجرای آن نقشی ایفا نمی کنند.»

شاه بعد از روی کار آمدن کارتر در سال 1977، درصدد جلب رضایت وی برآمد. نخست دولت سیزده ساله ی هویدا را تغییر داد و جمشید آموزگار تحصیل کرده ی امریکا را به صدارت گماشت و راهی آن کشور شد. تظاهرات انبوه مخالفان هنگام ورود او به کاخ سفید که موجب پرتاب گاز اشک آور از طرف پلیس و اشک ریختن کارتر و مهمانانش شد،

  آغاز ناخوشی برای این سفر بود. اما شاه در همان دیدار نخستین با رییس جمهور جدید امریکا سر تسلیم فرود آورد و متعهد شد از افزایش قیمت نفت جلوگیری کند. در این مذاکرات، شاه جای هیچ گله و شکایتی برای امریکایی ها باقی نگذاشت، به طوری که در بازگشت اعتماد به نفس خود را باز یافته و بار دیگر با خیال راحت بر اریکه ی سلطنت تکیه زده بود. ولی مشکلات اقتصادی و نابسامانی های ناشی از ریخت و پاش های گذشته از یک طرف و تشدید مخالفت ها با حکومت خودکامه و مفاسد و مشکلات ناشی از آن، به تدریج روند نهضتی را در جامعه شدت بخشید که مهار آن روز به روز دشوارتر می شد. آموزگار در کار خود فرو مانده و هویدا هم که به وزارت دربار منصوب شده بود، از هیچ گونه کارشکنی در کار دولت فروگذار نمی کرد و سرانجام با انتشار مقاله ی توهین آمیز نسبت به امام خمینی« قدس سره» در روزنامه ی اطلاعات در 17 دی 1356، کاری ترین زهر خود را به حکومت آموزگار ریخت

  این مقاله به ابتکار هویدا تهیه و شاه بر انتشار آن صحه گذاشت و حتی لحن آن را تندتر کرد. سرانجام دولت آموزگار از کار بر کنار شد و شاه شریف امامی را که مهره انگلیسی ها بود روی کار اورد تا بتوانددر کنار حمایت امریکا، رضایت انگلستان را نیز جلب نماید. انخاب شریف امامی به نخست وزیری هم هیچ یک از انتظارات شاه را بر نیاورد. عقب گرد ناگهانی رژیم در برابر مخالفان و آزادی مطبوعات، به گسترش فعالیت های مخالف رژیم انجامید. اقدام شتابزده ی رژیم در برقراری حکومت نظامی، فاجعه ی 17 شهریور میدان ژاله (شهدا) را آفرید. انعکاس جهانی این فاجعه رژیم را از اجرای مقررات حکومت نظامی بازداشت و تظاهرات و اعتصابات تازه ای را به دنبال آورد

 تیراندازی به سوی دانشجویان و دانش آموزان در 13 آبان 1357 در دانشگاه تهران و کشته و زخمی شدن تعدادی از آن ها، تظاهرات بی سابقه ی 14 آبان را در تهران به دنبال داشت. شاه همان روز با هلیکوپتر بر فراز شهر پرواز کرد و پس از مشاهده  ی شعله های آتش که از صدها نقطه ی شهر زبانه می کشید، به کاخ نیاوران بازگشت و سفیران امریکا و انگلیس را نزد خود فرا خواند تا تصمیم خود را به تشکیل یک دولت نظامی به آن ها ابلاغ کند. سفیر امریکا نظر موافق واشنگتن را با استقرار یک دولت نظامی اعلام داشت. سفیر انگلیس نیز گفت

دولت انگلستان آنچه را که اعلی حضرت به مصلحت کشور خود تشخیص دهند، تأیید می کند. شاه پس از این ملاقات حکم نخست وزیری ارتشبد ازهاری را امضا کرد و فردای آن روز ضمن اعلام تشکیل دولت نظامی گفت که صدای انقلاب ملت را شنیده و قول می دهد که اشتباهات گذشته جبران شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله قانون منع استفاده از تجهيزات ماهواره تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله قانون منع استفاده از تجهيزات ماهواره تحت word دارای 49 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله قانون منع استفاده از تجهيزات ماهواره تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله قانون منع استفاده از تجهيزات ماهواره تحت word

ماهواره، فرصت یا تهدید  
نگهداری و استفاده از تجهیزات دریافت ماهواره جرم است  
مقدمه:  
آیا استفاده از ماهواره آزاد می شود؟  
باید و نباید استفاده از ماهواره  
ممنوعیت استفاده از ماهواره، تقابل قانون با عمل  
بشقاب های دردسر ساز  
قانون منع استفاده از تجهیزات ماهواره ای تغییر نکرده است  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله قانون منع استفاده از تجهيزات ماهواره تحت word

1 جمعی از مولفان، روانشناسی اجتماعی، انتشارات سمت و پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1382، ص 310
2 حاجتی، میر احمد رضا، عصر امام خمینی، قم، انتشارات بوستان کتاب، چاپ نهم، 1382، ص 221
3 همان، ص 264
4 روزنامه کیهان، آیت الله جوادی آملی، 9/7/1373، ص 18
5 فصل نامه‌ پژوهش و سنجش، شماره 30 و 31،‌تابستان و پاییز 1381،‌سال نهم
6 تکنوپولی تسلیم فرهنگ به تکنولوژی،‌نیل پستمن،‌ترجمه دکتر صادق طباطبایی،انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران،‌چاپاول،‌
7 طلوع ماهواره و افول فرهنگ،‌دکتر صادق طباطبایی،انتشارات اطلاعات، چاپ اول،‌تهران

ماهواره، فرصت یا تهدید

از دیر باز بشر در تلاش بوده است تا بر عنصر زمان و مکان به عنوان عوامل مانع ارتباط سریع مستقیم میان انسان‌ها فائق آید. از زمانی که پیام‌های انسانی توسط قاصدک‌ها و کبوتران نقل مکان داده می‌شد تا پیدایش وسایل نقلیه و ظهور تلگراف و بی‌سیم و سرانجام عصر امواج ، مراحل تاریخی پیروز آمدن انسان بر موانع زمان و مکان تاریخ رسانه‌های ارتباط جمعی شاهد هستیم . ظهور صنعت چاپ و پس از آن اختراع فتوگرافی و بالاخره فیلم و سینما ، چهره‌های فرهنگی جوامع را پیوسته دگرگون ساخته است.یکی از آرزوهای بشر از آغازتاریخ تا امروز ، برقراری ارتباط با همنوعان خود در مناطق دور ونزدیک بوده است و از این رو همواره در راه ایجاد این ارتباط و تکامل آن تلاش‌های زیادی کرده است

طبق اظهار اکثر منابع موثق،‌ایده‌ی استفاده از ماهواره برای ارتباط مخابراتی بین دونقطه از کره‌ی زمین اولین بار توسط یک نویسنده بریتانیایی به نام آرتورسی کلارک مطرح شده است،‌آقای کلارک خاطر نشان کرده است که اگر ماهواره در فاصله‌ی حدود 36هزار کیلومتری از سطح زمین در فضا قرار گیرد ‌سرعت زاویه آن با سرعت زاویه زمین برابر خواهد بود و در نتیجه ماهواره همواره بالای یک نقطه از زمین قرار خواهد داشت و ثابت به نظر می‌رسد. به علت محدودیت‌های فناوری،‌عملی شدن این نظریه تا سال 1957 طول کشید. با پرتاب اولین قمر مصنوعی به فضا که توسط اتحاد‌‌جماهیر‌شوروی موسوم به «اسپوتنیک» در چهارم اکتبر سال 1957 صورت گرفت،( باادامه‌ی تلاش‌ها، در سوم نوامبر همان سال «اسپوتنیک2» نیز که سگی به نام «لایکا» درآن بود به فضا پرتاب شد.) عرصه جدید‌ی در ارتباطات بین‌المللی گشوده شد و فضا به تسخیر انسان درآمد. ارسال ماهواره توسط شوروی سابق ،‌آمریکا را در یک شوک علمی _ سیاسی فرو برد و این کشور نیز در پی تلاش‌های گوناگون د ر31 ژانویه 1958 ،‌نخستین ماهواره خود به نام «اکسپلورر1» را به فضا پرتاب کرد. دریافت برنامه‌های ارسالی این ماهواره‌ها درآغاز متضمن استفاده از ایستگا‌ه‌های تقویت‌کننده زمینی یا آنتن‌های حجیم عمودی بود که امکان دریافت تصاویر ارسالی ماهواره‌ها را برای گیرنده‌های شخصی فراهم می‌آورد. از همین رهگذر ،‌برنامه‌های ارسالی ماهواره‌ای تحت نظارت و کنترل مراجع ذی‌صلاح قرار می‌گرفت و با توجه به مصالح ملی آن کشورها پالایش می‌شد تا به این ترتیب کشور گیرنده از ارزش‌های مذهبی_‌فرهنگی سنت‌های بومی خود محافظت کند
امّا این ابزار پیشگیری کننده چندان دوام نیاورد و خیلی زود کارایی خود را از دست داد. درنتیجه‌ پیشرفت‌های فنی که در دهه 80 به وقوع پیوست امکان دخالت دولت‌ها در پالایش برنامه‌های ماهواره‌ای منتفی شد و تقابل حاکمیت ملی دولت‌ها و اصل جریان آزاد اطلاعات جامعه‌بین‌المللی را با تلاطمی عظیم و سهمناک مواجه ساخت و تاجایی پیش‌رفت که ماهواره‌های پخش مستقیم برنامه‌های تلویزونی خطرناک‌تر از قدرت‌های هسته‌ای توصیف شده‌اند. برهمین اساس و در کنار استفاده‌های مختلف از ماهواره،‌با ارسال اولین ماهواره مخابراتی (تله‌استار) به‌مدار زمین، به تدریج ماهواره‌ها ،‌به‌ ویژه ماهواره‌های پخش مستقیم به یکی از مهم‌ترین وسایل ارتباطی بین‌المللی تبدیل شدند
در هریک از مقاطع رشد و توسعه وسائل ارتباط جمعی ، شاهد نگرانی‌ها و اعتراضات بخشی از جامعه علیه رشد وسیله‌ای نو در پیام رسانی بوده‌ایم. اعتراضات کلیسا و سایر مقام‌های وابسته به کانون ‌های قدرت ، چه دینی و چه غیر دینی در اروپا نسبت به رشد با سوادی و گسترش رسانه‌های نوشتاری از دیدگاه ایدئولوژیک قابل درک می‌نماید. ابراز نگرانی ناقدان در گذشته ، گاه با انگ بدبینی و گاه واپس‌گرایی مواجه بوده است. برخی از نمونه‌های این نگرانی را در جامعه خود نیز شاهد بوده و هستیم
پرتاب نخستین ماهواره به فضا شادی‌ها و نگرانی‌های همزمانی را در بشر برانگیخت،‌شادی از این جهت بودکه آرزوی دیرین انسان برای دستیابی به آسمان پررمز و راز،‌جامه عمل و تحقق می‌پوشید و دروازه‌های دنیایی شگفت و بس پهناور به روی او گشوده می‌شد.بلندپروازی و فزونی‌خواهی همیشگی به فرزند آدم نوید می‌داد که با بهره‌مندی از منابع ناشناخته موجود درسیارات و ستارگان دیگر می‌تواند بهتربیندیشد و بر دیگران برتری جوید
اما در مقابل نگرانی‌ها هم نیز کم نبود، نگرانی از این که باز هم آدمیان فرصت‌ها را به تهدید تبدیل کنند و از یافته‌های جدید خویش بهره‌هایی بردارند که آرامش موجود را برهم بزند.این دلهره ،‌به ویژه آنگاه جدّی‌تر می‌نمود، که با پایان جنگ جهانی دوم، جنگ سرد تبلیغاتی اندک اندک جاگزین قدرت‌نمایی‌های فیزیکی می‌شد و هر بازیکنی درمیدان سیاست می‌کوشید با اشاره به توانمدی‌های ناشناخته و ویرانگر خویش قدرت مانور را از طرف مقابل گرفته و نتیجه را از پیش به سود خود اعلام کند
امروزه برقرای ارتباط از طریق ماهواره‌ها به عنوان یک حقیقت مسلم پذیرفته شده است . مقدار زیادی از حجم ترافیک بین‌المللی و محلی کشورها به طور روز افزون به کمک سیستم‌های ماهواره‌ای منتقل می‌شود و ماهواره‌ها د رسرویس ‌های متنوع و مهمی از قبیل پخش تلویزیونی ،‌ارتباطات دریایی،هواشناسی و تحقیقات فضایی و غیره به کار می‌روند
به گفته بسیاری از اندیشمندان ،‌مهم‌ترین عاملی که چهره‌ی قرن بیست‌ویکم و شیوه‌ی زندگی فرزندان ما را تعیین خواهد کرد، فناوری است که به ویژه در زمینه ارتباطات در صدد است تا جهانی متفاوت با آنچه که می‌شناسیم بنا کند. پیشگامان دنیای آینده مدت‌هاست که به زندگی ما راه یافته‌اند و ماهواره‌های بین‌المللی نیز که برنامه‌های آن‌ها به طور مستقیم از طریق گیرنده‌های خانگی دریافت می شوند رو به افزایش هستند. دگرگونی مهمی که در پی این اتفاق‌ها رخ خواهد داد، به ویژه در کشورهای جهان سوم چنان اهمیت دارد که نه فقط دولتمردان بلکه همه ما باید بیندیشیم
در دنیای امروز با گسترش ارتباطات ،کشیدن دیوار آهنی چاره کار نیست. ترویج و تبلیغ فرهنگ اسلامی تنها نیز از طریق ایجاد تحول درونی ممکن است و لاغیر. البته جامعه اسلامی باید دارای چهره مناسبی هم باشد،شکی نیست. اما تحولی که ایجاد می‌شود نباید فقط در ظاهر باشد. اگر چنین باشد، اوضاع به مراتب از این که هست وخیم‌تر خواهد شد. شعار دادن در برنامه‌های تلویزیونی کسی را متحول نمی‌کند
آنچه گفته شد نه به معنای تسلیم د ربرابر قوه قاهره فناوری و صنعت پیشرفته ارتباطات ( و ازآن جمله ماهواره) است و نه به معنای تجویز سیاست منع و ترس و انزواطلبی .‌ ماهواره، اینترنت و سایر فناوری‌های ارتباطی واقعیت‌های هستند که ناگزیر از پذیرش آن‌ها هستیم و لابد کسی تردید ندارد که برگشت به عصر ماقبل آن‌ها دیگر ممکن نیست.از سوی دیگر به رسمیت شناختن یک واقعیت هیچ ملازمه‌‌ای با بهت زدگی و تسلیم ندارد و نباید در مواجهه با هجوم فرهنگ بیگانه گرفتار حالت خودباختگی شد.اولاً ظهور این رسانه‌های قدرتمند را تنها نباید تهدید تلقی کرد. درکنار همه‌ی تهدیدهای که می‌توان از کارکردهای ماهواره تصور کرد، فرصت‌های فراوانی نیز قابل بهره‌برداری است که اجازه قهر با این پدیده مؤثر را به خردمندان نمی‌دهد. ما نیز مانند برخی ملت‌های دیگر می‌توانیم با تقویت بنیان‌های فرهنگی و اجتماعی ، بیش از آن که به محدودیت بیندیشیم،‌مصونیت را هدف بگیریم، به ویژه آن که باورهای عمیق دینی درکشور ما گنجینه‌ای تمام ناشدنی و مؤثر در دست سیاستگذاران فرهنگی است
مهم‌ترین کوشش برای حفظ هویت فرهنگی ملل در عصر اطلاعات و در عین حال بقا در این جامعه‌ی شبکه‌ای،‌استفاده‌ خردمندانه و برنامه‌ریزی شده از رسانه‌ها و فناوری ارتباطی جدید به ویژه ماهواره‌ها، اینترنت و سایر امکانات این عصر برای ایجاد شرایطی جدید جهت همزیستی میان تمدن‌ها ، فرهنگ‌ها و اقوام ونژادهای گوناگون است. با این وضع کشورها باید بتوانند ساختارهای مناسب را برای حضور در این عصر جدید فرهنگی ابداع کنند تا از صحنه حذف نشوند. چنانکه اریک‌فروم معتقد است: «تاریخ بشر گورستان فرهنگ‌های بزرگی است که پایان فاجعه‌آمیز آن‌ها بدان سبب بوده است که نتوانستند در برابر چالش‌ها،واکنشی برنامه‌ریزی شده ، خردمندانه و آزادی بروز دهند» باید اذعان داشت، درسطح جهان،‌ رسانه‌های ملی و محلی در امر هویت‌بخشی و حفظ هویت جوامع تحت پوشش خود زمانی موفقیت بیشتری خواهند داشت که هم بتوانند از تحمیق مخاطبانشان جلوگیری کنند و هم قادر باشند مخاطبان دیگر رسانه‌ها را به خود جلب کنند و این میسر نیست جز با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای نوین مانند شبکه‌های ماهواره‌ای و رایانه‌ای و تکیه بر امتیاز‌های فرهنگ خودی_ به ویژه تقویت پوشش رسانه‌ای خرده‌فرهنگ‌ها_ از طریق رسانه‌های مقاوم
به باور بسیاری از صاحب‌نظران برای آن که جوامع مختلف در عین حفظ هویت خود از امکان حضور فعال و مؤثر درعصر جدید بی‌بهره نمانند باید در جهت «به هنگام »کردن فرهنگ و هویت خود بکوشند تا توان انطباق و سازگاری با تحولات را به دست آورند. بدین معنا که بین توسعه فناوری و مسایل و زمینه‌های فرهنگ خودی نوعی سازش به وجود آورند
اکنون ما در شرایطی قرار داریم که قادر نیستیم مانع نفوذ فناوری ماهواره‌های ارتباطی در فضای کشور عظیم و پهناور ایران و پیرامون آن شویم از این رو کاربرد ماهواره‌ها را امری ضروری و در عین حال اجتناب ناپذیر می‌دانیم
توسعه بازارسیاه آنتن‌های بشقابی نیز مانند آنچه در مورد ویدیو تجربه شد،‌امکان پذیر است،‌پس آیا دولت قادر است مانع گسترش بازار سیاه‌آنتن‌های بشقابی شود؟‌درتجربه بازار سیاه ویدیو به این نتیجه رسیدیم که دولت نمی‌تواند و مصلحت هم نیست که این کار را انجام دهد.پس در چنین شرایطی برای نظم دادن به این بازار مشوش چه باید کرد؟ چاره‌ای جز همگام شدن با پیشرفت فناوری و از همه مهم‌تر، بالابردن کیفیت برنامه‌های تلویزیونی نیست.برای این که ایران بتواند در برابر رقیبان خارجی مقاومت کند، در مرحله اول ناچار است سازمان‌ها و واحدهای تربیت نیروی انسانی را در زمینه تولید کالا‌های فرهنگی تقویت کند. استحکام ، وگسترش واحدهای مربوط،‌نیاز به کارشناس و استاد مجرب و جبران کمبود کارشناس آزموده دارد. اگر در راه بهبود وضع موجود و تولید برنامه و کالاهای فرهنگی سریع و حساب شده گام برنداریم، نه‌تنها قادر به رهایی از زیر سلطه صدها کانال تلویزیونی نخواهیم بود بلکه قابلیت و امکان ایجاد هزاران شغل را نیز دربازار تولید و توزیع کالا ‌های فرهنگی، چه در داخل و خارج از کشور از دست خواهیم داد
اگر به سیر تحول جامعه‌ی بشری نگاه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که تحولات فرهنگی همیشه تحت تأثیر ابزارها بوده‌اند،‌ امّا ابزارها زمانی فرهنگها را تغییر می‌دهند که پویایی متناسب با سیر تحول تاریخی را داشته باشند. فرهنگ پویا هیچ‌گاه با ابزارهای ضعیف محو نمی‌شود. هرچند که جهان آینده عرصه‌ی تاخت و تاز ماهواره‌ها باشد و فناوری کشورها نتواند بر ورود امواج بیگانه به گیرنده ‌های خانگی اثر کند، عصری که پیش روی ماست دو چهره‌ی متضاد خواهد داشت.از یک طرف ،‌به واسطه تأثیر شگرف رسانه‌های لجام گسیخته و جهان بینی صاحبان این وسایل با ارزش‌هی«دنیای صنعتی»، به سرعت پیوندهای معنوی و فرهنگی گذشته مورد تهدید قرار خواهند گرفت، که این ویژگی برای انسان جهان سومی شکننده است. از طرف دیگر،‌این ره‌آورد که حاصل پویایی اندیشه‌ی بشری است درک وسیعی را از دگرگونی‌های جامعه جهانی ایجاد کرده و انسان را در ارتباط منطقی با فرهنگ ،‌تاریخ ودستاوردهای نو و دگرگونی‌های فرهنگی حاصل از آن قرار خواهد داد. تحت هر شرایطی ،‌تصور از این تحول جدید و ناخواسته در جامعه آینده جهان سوم،‌همانند تمامی پدیده‌های وارداتی و تحمیلی«دو وجهی» خواهد بود که یک لبه‌ی آن درمان‌گر و لبه‌ی دیگر آن برنده است
در پایان می‌توان گفت که کنترل امواج ماهواره ای با قانون، مقررات و ابزار رسانه‌ای موجود ممکن نیست.بنابراین سیاست استفاده صحیح از آن مد نظر اکثر مدیران و برنامه‌ریزان جوامع است. درکشور ما نیز با توجه به مسایل فوق باید برای استفاده صحیح از این فناوری جدید و دستاوردهای علمی ، فنی و فرهنگی آن برنامه‌ریزی کرد
نهادهاو سازمان‌های مختلف اجتماعی مانند خانواده، نهاد آموزش و پرورش و تمامی سازمان‌ها ی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی باید با بازنگری در وظایف و مسئولیت‌های خود به نحوی عمل کنند که استفاده از امواج ماهواره‌ای در جامعه‌ی ما با بار مثبت همراه باشد و به توسعه‌ی همه جانبه ‌ی جامعه منجر شود

ماهواره از جمله فناوریهای رسانه‌ای است که با ورود به کشوردر سال 73با قانون ممنوعیت استفاده مواجه شد

این در حالی است که پس ازگذشت یک دهه و مشاهده شمار زیادی دیش دریافت تصاویر ماهواره‌ای بر پشت بام خانه‌ها در شهرهای کوچک و بزرگ ، این قانون همچنان به قوت خود باقی است و مجوز استفاده از تجهیزات گیرنده برنامه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای فقط به سازمانها و دستگاههای دولتی تعلق می‌گیرد

در طی سالهای گذشته همواره کارشناسان و برخی از مسوولان تاکید داشته‌اند که با توجه به گسترش عصر ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی ، قانون ممنوعیت ماهواره نیاز به بازنگری و اصلاح دارد

به نظر می‌رسد که مسوولان منتظرند تا ماجرایی که برای ویدئو بوجود آمد و پس از فراوانی ان در جامعه ناچار به پذیرش آن شدند، در مورد ماهواره هم تکرار شود

یک کارشناس امور مخابراتی و ارتباطی در این زمینه در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت: ما هنوز به خط مشی روشنی در ارتباط با ماهواره نرسیده‌ایم

” هومن صادقی کاجی” ادامه داد: در زمان حاضر دیدن برنامه‌های تلویزیونی برون مرزی برای ایرانیان داخل کشور امکانپذیر نیست و یا به لحاظ قانونی ممنوع است که هیچ دلیل منطقی برای آن نمی‌توان یافت

صادقی کاجی تصریح کرد: هنگامی که یک فناوری جدید ارتباطی در جهان تولید می‌شود، نمی‌توان در مقابل ورود آن به کشور مقاومت کرد بلکه باید با مدیریت صحیح از این ابزار به نفع خود استفاده نمود

وی یکی از دلایل مقابله با فناوریهای رسانه‌ای را عدم مطالعه و آینده‌نگری در سطح مدیریت کشور معرفی کرد و گفت: سیستم مدیریت کشور در زمینه استفاده از تکنولوژیهای جدید ضعیف عمل کرده است

یک کارشناس خبری با تاکید بر اینکه آمار دقیقی از تعداد خانواده‌هایی که از ماهواره استفاده می‌کنند ، وجود ندارد، یادآور شد: گزارشهای منتشر شده توسط نیروی انتظامی درباره دستگیری عوامل توزیع یا استفاده‌کنندگان ماهواره ، گویای آمار بالای به‌کارگیری آن در کشور است

وی اظهار داشت:ایرانیان در مقابل ورود تکنولوژی چندان مقاومتی ندارند و تنها مساله‌ای که باید به آن توجه شود،فرهنگ‌سازی برای استفاده صحیح از آن در کشور برای تبدیل آن به ابزار مفید است

وی گفت: نمی‌توان با ورود تکنولوژیهای جدید مقابله کرد و هر اقدامی در این راستا با شکست مواجه می‌شود ، بنابراین باید با بومی‌سازی این ابزار شرایط استفاده مردم از آنها را فراهم کرد

در طی ماههای گذشته برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ” طرح آزاد سازی ماهواره ” در مجلس هفتم اشاره کرده‌اند و اینکه به استفاده افراد حقیقی نیز جنبه قانونی داده شود

همچنین چندی پیش رییس کمیته مخابرات مجلس تاکید کرد: قانون منع استفاده از تجهیزات ماهواره باید بازنگری شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله قانون اساسي تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله قانون اساسي تحت word دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله قانون اساسي تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله قانون اساسي تحت word

مقدمه:  
بهائی که ملت پرداخت :  
شیوه حکومت در اسلام:  
دولت بزرگ قانون اساسی:  
دولت بزرگ  
دولت کوچک  
بایسته شناسی قانون اساسی:  
حقوق اساسی وقانون اساسی  
حقوق اساسی وفرامین رهبری  
قانون اساسی وحقوق بشر  
جوهره قانون اساسی، عدالت خواهی  
اقلیت‌ها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران  
حقوق اقلیت‌ها در قانون اساسی جمهوری اسلامی  
. 1 حقوق اقلیت‌های مذهبی  
1-1 برابری حقوق با دیگر آحاد جامعه  
1-2 آزادی در پای‌بندی به عقاید دینی خود (آزادی وجدان) و عمل به شعایر آن  
1-3 حقوق اجتماعی و سیاسی اقلیت‌های دینی  
2 اقلیت‌های مذهبی  
2-1 برابری حقوق با دیگر افراد عضو «جامعه ایران»  
2-2 آزادی عقیده و انجام شعایر مذهبی  
2-3 حقوق اجتماعی و سیاسی  
3 اقلیت‌های قومی  
آزمون و خطا  
اصل 44 قانون اساسی و برنامه چهارم  
اصلاح قانون اساسی  
اصول فراموش شده قانون اساسی  
قانون اساسی حکومت آزادی :  
بررسی اجمالی آزادیهای مذکور در قانون اساسی  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله قانون اساسي تحت word

 1-منصور،جهانگیر،قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ،تهران،موسسه انتشارات آگاه،1376

2-بهشتی ،سید محمد حسین،مبانی نظری قانون اساسی ،تهران ،بقعه ،1378

3-صفار،محمد جواد ،آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ،تهران،مرکزآموزش مدیریت دولتی ،1372

4-شعبانی،قاسم ،حقوق اساسی وساختار حکومت جمهوری اسلامی ایران، تهران ،موسسه اطلاعات ،1381

5-طباطبایی مؤتمنی،منوچهر،حقوق اساسی،تهران،نشر میزان ،1382

6-مهرپور،حسین،حقوق بشر در اسناد بین المللی وموضع جمهوری اسلامی ایران،تهران،انتشار اطلاعات ،1374

7-قنواتی ،جلیل،نظام حقوقی اسلام ،قم،مرکز جهانی علوم اسلامی ،1377

8-ترنبری ،پاتریک،حقوق بین الملل واقلیت ها ،علی اکبرآقایی وآزیتا شمشادی ،پژوهشکده مطالعات راهبردی ،1379

9-خوبروی پاک،محمد رضا ،اقلیت ها ،تهران ،نشر شیرازه،1379

10-قاسمی،محمد علی ،درآمدی بر مسائل قومی در جهان سوم ،فصلنامه مطالعات راهبردی ،سال پنجم ،شماره اول ،بهار

11-قاضی ،ابو الفضل،حقوق اساسی ونهادهای سیاسی ،تهران ،انتشارات دانشگاه تهران،1368

12-مدنی،سید جلال الدین ، حقوق اساسی ونهادهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران،تهران،1375

13-محقق داماد ،مصطفی ،دین فلسفه وقانون ، به کوشش :علی دهباشی ،تهران ،سخن وشهاب ثافب ،1378

14-حسینی بهشتی ،سید علیرضا ،بنیاد نظری سیاست در جوامع چند فرهنگی تهران ،نشر بقعه ،1380

15-صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون  اساسی جمهوری اسلامی ایران،تهران دبیر خانه مجلس بررسی نهایی قانون اساسی ،1358

مقدمه

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی،اجتماعی ،سیاسی واقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول وضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می باشد.ماهیت انقلاب عظیم اسلامی ایران وروند مبازره مردم مسلمان از ابتدا تا پیروزی که در شعارهای قاطع وکوبنده همه قشرهای مردم تبلورمی یافت این خواست اساسی را مشخص کرده واکنون در طلیعه این پیروزی بزرگ ملت ما با تمام وجود نیل به انرا می طلبد1

ویژگی بنیادی این انقلاب نسبت به دیگر نهضت های ایران در سده اخیر مکتبی واسلامی بودن آنست،ملت مسلمان ایران پس از گذر از نهضت ضد استبدادی مشروطه و نهضت ضد استعماری ملی شدن نفت به این تجربه گرانباردست یافت که علت اساسی ومشخص عدم موفقیت این نهضت ها مکتبی نبودن مبارزات بوده است.گر چه درنهضت های اخیر خط فکری اسلامی ورهبری روحانیت مبارز سهم اصلی واساسی را بر عهده داشت ولی به دلیل دور شدن این مبارزات از مواضع اصیل اسلامی،جنبش ها به سرعت به رکود کشانده شد از اینجا وجدان بیدار ملت به رهبری مرجع عالیقدر تقلید حضرت آیه الله العظمی امام خمینی ضرورت پیگیری خط نهضت ا صیل مکتبی و اسلامی را دریافت و این بارروحانیت مبارز کشور که همواره در صف مقدم نهضت های مردمی بوده ونویسندگان وروشنفکران متعهد با رهبری ایشان تحرک نوینی یافت

بهائی که ملت پرداخت

نهال انقلاب پس از مبارزات مستمر وپیگیر با باروری از خون هزاران شهید وزخمی ومعلول وبا بر جای نهادن میلیاردهاتومان خسارت مالی در میان فریادهای استقلال ،آزادی ،حکومت اسلامی به ثمر نشست واین نهضت عظیم که با تکیه بر ایمان ووحدت و قاطعیت رهبری در مراحل حساس و هیجان آمیز نهضت ونیز فداکاری ملت به پیروزی رسید وموفق به در هم کوبیدن تمام محاسبات ومناسبات ونهاد های امپریالیستی گردید که در نوع خود سر فصل جدیدی بر انقلابات گسترده مردمی در جهان شد

21و22 بهمن سال یکهزارو سیصدو پنجاه وهفت روزهای فرو ریختن بنیاد شاهنشاهی شد واستبداد داخلی متکی بر ان را در هم شکست وبا این پیروزی بزرگ طلیعه حکومت اسلامی که خواست دیرینه مردم مسلمان است نوید پیروزی نهائی را داد

ملت ایران بطور یکپارچه وبا شرکت مرا جع تقلید و علمای اسلام ومقام رهبری در همه پرسی جمهوری اسلامی تصمیم نهائی وقاطع خود را بر ایجاد نظام نوین جمهوری اسلامی اعلام کرد و با اکثریت 2/98% به نظام جمهوری اسلامی رأی مثبت داد

در نتیجه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بعنوان بیانگر نهادها ومناسبات سیاسی،اجتماعی،فرهنگی واقتصادی جامعه باید راهگشای تحکیم پایه های حکومت اسلامی و ارائه دهنده طرح نوین نظام حکومتی باشد

شیوه حکومت در اسلام

حکومت از دیدگاه اسلام بر خاسته از موضع طبقاتی و سلطه گری فردی یا گروهی نیست بلکه آرمان سیاسی ملتی هم کیش وهم فکر است که به خود سازمان می دهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی راه خود را به سوی هدف نهائی (حرکت بسوی الله ) بگشاید.ملت ما در جریان تکامل انقلابی خود را پاک نمود و به مواضع فکری و جهان بینی اصیل اسلامی بازگشت واکنون بر انست که با موازین اسلامی جامعه نمونه (اسوه) خود رابنا کند بر چنین پایه ای،رسالت قانون اساسی این است که زمینه های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد و شرایطی را بوجود اورد که در ان انسان با ارزشها ی والا وجهانشمول اسلامی پرورش یا بد

قانون اساسی  با توجه به محتوی اسلامی انقلاب ایران که حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعفین برمستکبرین بود زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم میکند بویژه در گسترش روابط بین امللی ،با دیگر جنبش های اسلامی و مردمی می کوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کندواستمرار مبارزه در نجات ملل محروم وتحت ستم در تمامی جهان قوام یابد

با توجه به ماهیت این نهضت بزرگ ، قانون اساسی تضمین گر نفی هر گونه استبدادفکری واجتماعی وانحصاری اقتصادی می باشد در خط گسستن از سیستم استبدادی ،در سپردن سر نوشت مردم به دست خودشان تلاش می کند.(ویضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهم )

در ایجاد نهادهاوبنیاد های سیاسی که خود پایه تشکیل جامعه است بر اساس تلقی مکتبی ،صالحان عهده دار حکومت واداره مملکت می گردند وقانونگذاری که مبین ضابطه های مدیریت اجتماعی است بر مدار قرآن وسنت ،جریان می یابد بنا براین نظارت دقیق و جدی از ناحیه اسلام شناسان عادل و پرهیزکارو متعهد امری محتوم وضروری است و چون هدف از حکومت ،رشد دادن انسان در  حرکت بسوی نظام الهی است(والی الله المصیر) تا زمینه بروز و شکوفائی استعدادها بمنظور تجلی ابعاد خدا گونگی انسان فراهم اید (تخلقوا با خلاق الله )و این جز در گرو مشارکت فعال و گسترده تما می عناصر اجتماع در روند تحول جامعه نمیتواند با شد

با توجه به این جهت قانون اساسی زمینه مشارکتی را در تمام مراحل تصمیم گیریهای سیاسی و سر نوشت ساز برای همه افراد اجتماع فراهم میسازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست اندر کار و مسوول رشد و ارتقاءورهبری گردد که این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهد بود

دولت بزرگ قانون اساسی

مجلس خبرگان قانون اساسی (انقلاب بهمن 1357) روز 28 مرداد1358با پیام امام خمینی(ره)که توسط هاشمی رفسنجانی قرائت شدکار خود را آغاز کرد.پس از رای گیری دربارهیأت رئیسه دائمی مشخص شد آیت الله منتظری 40 رأی، آیت الله بهشتی 40 رأی آوردند2

که آیت الله منتظری رئیس و دکتر بهشتی نائب اودرمجلس خبرگان قانون اساسی شد حسن ایت با 24 رأیدبیر مجلس خبرگان،دکتر محود روحانی منشی ودکتر عضدی نیز با 37 رأی منشی این مجلس شدند.اعضا مجلس به 7 گروه تخصصی تقسی شدند .موضوع کار هفت گروه«مسائل اقتصادی وامورمالی»بود.در میان اعضا مجلس خبرگان قانون اساسی که عموما از میان روحانیون سر شناش بودند، تنها چند نفر بودند که  احتمالا دستی در کار اقنصاد نوین داشته ویا اقتصاد خوانده بودند

ابوالحسن بنی صدر که بعدها رئیس جمهور شدوبه فاصله کوتاهی خلع ید شدیکی از افرادی بود که اقتصاد خوانده وکتابی بنام اقتصاد توحیدی نوشته بود عزت الله سحابی نیز از جمله وکلای  مجلس خبرگان قانون اساسی بود که در ماههای نخست در بهمن 1357وارد فعالیتهای اقتصادی شده بود رحمتالله مقدم مراقه ای ،حسن ایت،جلاالدین فارسی،محمد رشیدیان،سید اکبر پرورش نیز احتمالا با مباحث اقتصادی مدرن تا اندازه کمی اشنائی داشتند مجلس خبرگان قانون اساسی برای تصویب قانون اساسی 90 رزو وقت داشت.آخرین جلسه این مجلس در 24 آبان1358 برگزارودر روزهای 11و12آذر ماه همان سال دستاورد این مجلس به رای عمومی گذاشته شد در زمان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیشترین گفتگوهادرباره اصل مربوط به رهبری یا اصل مشهور« ولایت فقیه»بود در ان روزها وهفته ها اصول اقتصادی     قانون اساسی اصولا در جامعه روشنفکری ایران و در جامعه سیاسی با کمترین حساسیت مواجه شد.مجلس خبرگان اکر چه درباره اصل 81 قانون اساسیکه ورود سرمایه های خارجی به ایران را مطلقا ممنوع میکرد وقت زیادی گذاشت ا ما نمود خارجی ان کمتر بود

دولت بزرگ

قانون اساسی جمهوری اسلامی در فضا وشرایط انقلابی داخلی وجهانی تصویب شد.مجلس خبرگان قانونی علاقه مند بود پاسخی به فضای انقلابی ان روزها وسال ها بدهد.به همین دلیل نقش دولت رادر قانون اساسی بسیار بزرگ دید.در ان روزها البته تفکیک قوا به شکل فعلی مورد توجه نبودبه همین دلیل دولت وحکومت در قانون اساسی مترادف گرفته شد وظایف واختیارات پر شماری بر عهده دولت-به معنای قوه مجریه گذاشته شده است .این وظایف واختیارات را میتوان در ده ها اصل قانون اساسی پیدا کرد .بطور مثال در اصل 21 امده است:«دولت موظف است حقوق زنان را در تمام جهات با موازین اسلامی تضمین کند

در اصل 28 دولت موظف شده است برای همه افراد امکان اشتغال ایجاد کند .در اصل 29دولت موظف شده است همه مردم را از نظر تامین اجتماعی،از نظر باز نشستگی ،بیکاری ،پیری وجز ان برخوردار سازد.در این اصل دولت موظف است آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت فراهم کند .در اصل سی ویکم دولت موظف به تهیه مسکن برای مردم شده است اخذ ثروتهای غیر مشروع واسترداد ان به صاحب حق ویا به بیت المال در صورت معلوم نبودن صاحب حق از دیگروظایف دولت است تامین شرایط برای ایجاد رفاه و رفع فقر و بر طرف کردن هرنوع محرومیت در زمینه های تغذیه ،مسکن ،کار،بهداشت وتعمیم بیمه از وظایف دولت در قانون اساسی است ایجاد نظام اجرائی با کارایی بیشتر و سرعت افزون تر در اجرای تعهدات اداری برای رسیدن به روابط ومناسبات عادلانه حاکم بر جامعه نیز از وظایف دولت به شمار می اید اصل 44قانون اساسی نیز نظام جمهوری اسلامی ایران را تبئین کرده است بر اساس این اصل از قانون اساسی فعالیت های اقتصادی-که در مقیاس ان روز بزرگ بودند-بر عهده دولت است کشتیرانی ،فعالیتهای صنعت هواپیمایی ،خودرو،فولاد ،پست،مخابرات،تلفن،راه اهن ،بانک وبیمه و;. در اختیار دولت قرار گرفته است

در اصل 45 قانون اساسی انفال وثروت های عمومی در اختیار حکومت قرار گرفته است که البته با کمی  ابهام میتوان ان را دولت نام نهاد . در یکی از اصول قانون اساسی سرمایه گذاری خارجی در کشور مطلقا ممنوع شده است

دولت کوچک

مجلس خبرگان با تصویب قانون اساسی دولت بزرگی را برای نظام جمهوری اسلامی ایران ومردمی که تابع این قانونند یادگار گذاشت. در دهه نخست انقلاب این قانون به جز چند مورد که موجب اختلاف مجلس دولت از یک سو و شورای نگهبان از سوی دیگر بود مورد اختلاف نبود .اما پس از پایان جنگ وعادی شدن زندگی اقتصادی کشور که دنیا نیز تغییر کرده ودلت بزرگ در کشورهای جهان طرد می شد وضعیت تازه ای ایجاد شد

اقتصاد ایران برای سازگار شدن با اقتصاد جهانی نیازمن برخی تحولات در نگاه وسازمان واندازه خود است ،اما برخی اصول قانون اساسی سد راه شده اند اصل 44 قانون در بین همه اصول قانون اساسی اما بیشترین مشکل را برای عادی شدن اقتصاد فراهم کرده است .در شرایط حاظر مجلس هفتم با استناد به این اصل راه خصوصی شدن بانک های کشور را مسدود کرده است مثل روز روشن است که نمی توان اقتصاد را دو قسمت کرد و گفت که بخش پولی از بخش واقعی جدا است

در دنیای امروز نقش پول و سیاست های پولی در اقتصاد کلان  غیر قابل اتکاست و بخش واقعی –تولید و بازرگانی-بدون وجود سیاست های پولی آزاد و سازگار با روند های جهانی نمی توانند گردش کار امدی داشته باشند  استناد به اصل 44 قانون اساسی از سوی جناح راستگرای سیاسی کشوراستناد درستی است و نمی توان بر  انها خرده گرفت .اگر خواهان روان شدن چرخ اقتصاد ملی هستیم باید تفسیر تازه ای از این اصل ارائه شود

بایسته شناسی قانون اساسی

حقوق اساسی وقانون اساسی

قبل از تحلیل مباحث قانون اساسی باید به دو نکته توجه نمود 1- قانون اساسی 2-حقوق اساسی .در مباحث حقوق اساسی سلسله مباحثی حقوقی مطرح است که دارای موضوع خاصی است مثلا موضوع تبیین ساختار حکومت یا رابطه حکومت با مردم در حقیقت حقوق اساسی پیرامون رابطه مردم وحاکمیت است زمانیکه بحث قانون اساسی مطرح است در حقیقت بخشی از منابع حقوق اساسی بیان شده است به عنوان مثال راجب این نکته که منشاء ومنبع حقوق اساسی مردم از کجاست؟در پاسخ باید گفت قانون اساسی مهمترین و عمده ترین منبع است اما مثلا در انگلستان که قانون اساسی وجود ندارد آیا حقوق اساسی هم وجود ندارد؟ یعنی حقوق اساسی انها اصول کشور داری انها روابط مردم با حکومت و مسائلی نظیر اینها بر پایه چه معیار ومنابعی تعیین می دشود؟در چنین کشوری اسکلت ها و ساختارهای حکومتی چنین تعیین می شود؟ طبیعی است که نمی توان گفت ساختار و چاچوبی وجود ندارد بلکه باید تحقیق کرد این ساختارها وموازین از کجا منبعث می شود باید منابع حقوقی انها را پیدا کرد در اینجا بحث حقوق اساسی به میان می اید و قانون اساسی به عنوان مهمترین منبع حقوق اساسی مورد تحقیق وتوجه قرار میگیرد .3

در تمام مسائل حقوق این قاعده جاری است یعنی همیشه قانون یکی از منابی حقوقی است به عنوان نمونه در فقه اسلامی یکی از منابع حقوقی کتاب قران است همه احکام یا قوانین وقواعد از قران استنباط می شود و اگر حکم یک مساله از ان استنباط نشود در این صورت سنت به عنوان یک منبع  فقهی استفاده می گردد به همین ترتیب اجتماع و عقل از منابع بعدی فقه می باشد بنابراین در مورد قانون اساسی بحث میکنیم در واقع مهمترین منبع حقوق اساسی مورد توجه قراردادهایم ملی نه به این معنا که هر چیزی که در قانون اساسی قید نشده غیر قابل استناد وغیر قابل احتجاج است در اینکه قانون  اساسی مهمترین منبع حقوق است بحثی نیست اما منبع دیگری نیز وجود دارد که به عنوان منابع حقوق اساسی تلقی میشود رویه های قضائی در همه رشته های حقوقی به عنوان منابع ان رشته محخسوب میشود مثلا در حقوق بین الملل که قانون به شکل متعارف وجود ندارد معاهدات و قراردادهای اصول کلی را تشکیل میدهند بنا بر این رشته های حقوقی هر کدام منابع خاصی دارند

 بعد از قانون اساسی رویه های قضائی وتفاسیر قانون اساسی به عنوان منابع حقوق اساسی مطرح است که این تفاسیر به وسیله شورای نگهبان صورت میگیرد رویه هائی در اظهار نظر راجع به مسائل قانونی در چارچوب اختیارات شورای نگهبان ابراز شده که اینها نیز مشابه رویه های قضائی است

حقوق اساسی وفرامین رهبری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله قاعده درء و تطبيق آن با تفسير شک به نفع متهم در حقوق موضوعه تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله قاعده درء و تطبيق آن با تفسير شک به نفع متهم در حقوق موضوعه تحت word دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله قاعده درء و تطبيق آن با تفسير شک به نفع متهم در حقوق موضوعه تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله قاعده درء و تطبيق آن با تفسير شک به نفع متهم در حقوق موضوعه تحت word

چکیده:  
مقدمه  
1 قاعده فقهی  
2 مستندات قاعده درء  
الف: احادیث  
ب: تسالم اصحاب برحجیت قاعده  
ج: احراز موضوع شرط تنجّز حکم  
3 مفاهیم و واژه های قاعده  
الف: درء  
ب: حدّ  
معنای لغوی  
معنای اصطلاحی  
1 مفهوم عام  
2 مفهوم خاص  
ج: شبهه  
د: یقین  
ه: ظن  
و: شک  
ز: جهل  
4 ملاک در عروض شبهه و مخاطب حکم  
5 دلالت قاعده  
الف: مفهوم «شبهه» در حدیث درء چیست؟  
رابطه «شک» و «شبهه»  
رابطه شبهه و جهل  
رابطه شبهه و ظن  
6 قلمرو قاعده  
الف: آیا قاعده شامل قصاص هم می شود؟  
ب: دامنه شمول قاعده نسبت به تعزیرات  
7 قاعده تفسیر شک به نفع متهم در حقوق موضوعه  
الف: تفسیر شک به نفع متهم: اثر اصل قانونی بودن جرم و مجازات  
ب: تفسیر شک به نفع متهم: نتیجه فرض برائت  
ج: مقایسه «تفسیر شک به نفع متهم» و «قاعده درء»  
ملاک در عروض شک و مخاطبان قاعده  
دلالت دو قاعده  
قلمرو دو قاعده  
نتیجه  
کتابنامه  

کتابنامه

قرآن کریم

نهج البلاغه، ترجمه: عبدالمجید معادیخواه، تهران؛ نشر ذره، چ1،

1 آخوند خراسانی، محمد کاظم، کفایه الاصول، قم: مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ط1، 1409ق

2 ابن حزم الاندلسی، ابومحمد علی بن احمد بن سعید، المحلّی بالآثار، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1408ق

3 ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: دارصادر، بی تا

4 ابن نجیم، زین الدین بن ابراهیم، الاشباه والنظائر، تحقیق: محمد مطیع الحافظ، دمشق: دارالکفر، ط1، 1403ق

5 الازهری، ابومنصور محمد بن احمد، تهذیب اللغه، تحقیق: الدکتور عبدالحلیم النجار و محمدعلی النجار، القاهره: الدار المصریه للتألیف والترجمه، بی تا

6 استفانی، گاستون و دیگران؛ حقوق جزای عمومی، ترجمه:دکتر حسن دادبان، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی، چ1،

7 الانصاری، مرتضی، فرائد الاصول، ج1، قم: مؤسسه النشرالاسلامی، بی تا

8 الترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، تحقیق وشرح: احمد محمد شاکر، بیروت: داراحیاء التراث العربی، بی تا

9 التهانوی، محمدبن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج6، تحقیق: لطفی عبدالبدیع، قاهره: مکتبه النهضه المصریه، 1383ق

10 الجزیری، عبدالرحمن و دیگران، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، بیروت: دارالثقلین، ط1، 1419ق

11 الجبعی العاملی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام فی شرح شرائع الاسلام، ج14،قم: مؤسسه المعارف الاسلامیه، ط1، 1419ق

12 همو، زین الدین بن علی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بی تا

13 الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغه و صحاح العربیه، بیروت: دارالعلم للملایین، 1956م

14 الحرالعاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج18، تهران: المکتبه الاسلامیه، ط5، 1401ق

15 الحموی، احمد بن محمد، غمز عیون البصائر: شرح الاشباه و النظائر، القاهره: دارالطباعه العامره، 1357ق

16 الخوئی، السید ابوالقاسم، مبانی تکمله المنهاج، ج1، بیروت: دارالز هراء، بی تا

17 همو، المحاضرات فی اصول الفقه، محمد اسماعیل الفیاض، بی جا: انتشارات امام موسی الصدر، بی تا

18 دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران: دانشگاه تهران، چ1، از دوره جدید،

19 الراغب الاصفهانی، حسین بن محمد، معجم مفردات لألفاظ القرآن (معجم المفردات فی غریب القرآن)، تهران: مرتضوی،

20 الزبیدی، محمد مرتضی، شرح تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ط1، 1306ق

21 الزحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق: دارالفکره، ط2، 1409ق/1989م

22 الزرکشی، بدرالدین محمد بن بهادر الشافعی، المنثور فی القواعد، ج2، کویت: دارالکویت للصحافه، ط2، 1405ق

23 السماوی الیمانیی، محمد، الموسوعه العربیه فی الالفاظ الضدیه و الشذرات اللغویه، ج2، بیروت: مرکز الدراسات والبحوث، ط1، 1409ق

24 الصدوق، ابوجعفر محمد، من لایحضره الفقیه، تهران: مکتبه الصدوق، 1394ق

25 العلایلی، عبدالله، الصحاح فی اللغه و العلوم، بیروت: دارالحضاره العربیه، ط1، 1974ق

26 العسکری، ابوهلال، معجم الفروق اللغویه، مؤسسه النشر الاسلامی، ط1، 1413ق

27 العوده، عبدالقادر، التشریع الجنایی الاسلامی، ج1، تحقیق: السید محمداسماعیل الصدر، تهران: موسسه البعثه، ط2، 1402ق

28 الفاضل اللنکرانی، محمد، القواعد الفقهیه، ج1، قم: مهر، ط1، 1416ق

29 الکفوی، ابوالبقاء ایوب بن موسی الحسینی، الکلیات، ج4، فهرسه: عدنان درویش، دمشق: منشورات وزاره الثقافه و الارشاد العربی، 1974م

30 گرجی، ابوالقاسم، مقالات حقوقی، ج1، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چ2،

31 محقق داماد، سیدمصطفی، قواعد فقه بخش مدنی(2)، تهران: انتشارات سمت، چ1،

32 محمودی جانکی، فیروز، طریقیت یا موضوعیت ادله اثبات دعوا در حقوق کیفری ایران ومصر، پایان نامه کارشناسی ارشد معارف اسلامی و حقوق جزا، دانشگاه امام صادق علیه السلام ،

33 المظفر، محمدرضا، المنطق، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1402ق

34 المکارم الشیرازی، ناصر، انوارالفقاهه، ج1، قم: مؤسسه الامام علی بن ابی طالب علیه السلام ، ط1، 1418ق

35 موسوی بجنوردی، سیدمحمد، فقه تطبیقی (بخش جزایی)، ج1، تهران: نشر میعاد، چ1،

36 النائینی، محمد حسن، قوانین الاصول

37 النجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ط1، 1981ق دن

38 الندوی، علی احمد، القواعد الفقهیه، دمشق: دارالقلم، ط2، 1412ق

39 النوویی، ابوزکریاء محی الدین بن شرف، المجموع شرح المهذب، مصر: مطبعه الامام، الناشر: زکریا علی یوسف، بی تا

40 ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چ1،

چکیده

یکی از قواعد مهم حقوق جزای اسلامی که علیرغم اهمیت فراوان آن، کمتر درباره اش پژوهشهای مفید انجام شده، «قاعده درء» است. در حقوق کیفری موضوعه نیز از «تفسیر شک به نفع متهم» که از جهات گوناگون، به قاعده مزبور شبیه است، در دو قلمرو حقوق جزای عمومی و آیین دادرسی کیفری سخن به میان آمده است. فهم درست این دو قاعده بویژه اولی، ما را در درک سیاست کیفری شریعت اسلامی یاری می دهد

در این مقاله کوشش شده است با مراجعه به متون اصلی و معتبر، مراد شریعت اسلامی از قاعده درء و نیز دلالت و قلمرو آن غوررسی شود. در این قاعده که عقل نیز بدان حکم می کند، قضات مخاطبان قاعده هستند. در شبهاتی که در رسیدگی به یک پرونده برای قضات عارض می شود – اعم از آنکه منشأ آن شبهه عارض بر متهم باشد یا شبهه ای که رأسا برای ایشان ایجاد می شود – صدور حکم محکومیت و اجرای کیفر، منوط به حصول علم به حکم و موضوع برای قاضی است. این قاعده از این جهات، مشابه قاعده مذکور حقوق کیفری موضوعه است

مقدمه

تحقق عدالت کیفری بیش از آنکه مرهون حقوق کیفری ماهوی؛ یعنی جرم انگاری و اعمال عقوبت، باشد، وامدار و وابسته حقوق کیفری شکلی؛ یعنی آیین رسیدگی و دادرسی عادلانه و متضمن صیانت از حقوق انسان و جامعه، است. پاسداری از حقوق متهمی که در فرایند دادرسی برچسب مجرمانه به او زده شده، بیش از هر چیز دیگری مهم و مشکل است

نظامهای حقوقی دنیا، بیش و کم کوشیده اند با وضع قوانین و مقررات عادلانه و منصفانه ونیز تمهید و تدارک نهادهای کارآمد قضایی، حقوق پیشگفته را تضمین کنند. از جمله این حقوق، «تفسیر شک به نفع متهم» است، که در حقوق کیفری نوین از آثار فرض برائت است

غوررسی در حقوق اسلام، ما را به مواردی رهنمون می شود که در بردارنده چنین تضمیناتی است. «ادرء وا الحدود بالشبهات» یا «تدرء وا الحدود بالشبهات»، از آن جمله می باشد که از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است، و فقیهان بزرگ بسیاری برآن فتوا داده و عمل کرده اند و قضات فراوانی به استناد آن رأی داده اند

مشهور فقیهان هر دو فرقه، آن را قاعده فقهی «درء» نام نهادند و بدان استناد کردند. برخی دیگر نیز نه با این کلیت، بلکه در مواردی خاص و به مستنداتی دیگر غیر از حدیث فوق آن را پذیرفتند. اینکه آیا چنین روایاتی توان ایجاد قاعده ای فقهی دارند و اساسا آنکه قاعده چیست، خود نیازمند بررسی است

هر چند کسان بسیاری به این قاعده استناد و اشاره کرده اند، ولی به صورت مضبوط و جامع کمتر از آن بحث شده است. در کتب قواعد فقه نیز یا به این قاعده پرداخته نشده یا به اجمال از آن گذر شده است

مواردی چند، چون مراد از «شبهه»، دلالت قاعده و قلمرو آن، محل نزاع و اختلاف و گاه مبهم است

نویسنده کوشیده است با مراجعه به اکثر کتب معتبر فقهی، این موضوع را بررسی کند، و آن را با قاعده «تفسیر شک به نفع متهم» مقایسه نماید. حاصل این زحمت اندک، در چند گفتار تنظیم شده است

1 قاعده فقهی

پیش از بررسی مفاد، محتوا، دلالت و قلمرو قاعده درء، لازم است مفهوم قاعده فقهی روشن شود تا بتوان درک درست تری از قاعده درء به دست آورد

قاعده را پایه و اساس هر چیزی گویند (الراغب الاصفهانی، 1373، ص409). در لسان العرب نیز قاعده، اساس هر چیز، خواه مادی و خواه معنوی، قلمداد شده به گونه ای که آن شی ء، با انهدام قاعده از بین می رود. مثلاً، خانه با انهدام اساسش از میان می رود (ابن منظور، بی تا، ج3، ص361)

در قرآن کریم نیز واژه «قاعده» و «قواعد» به همین مفهوم به کار رفته است: «و اذا یرفع ابراهیمُ القواعد من البیت و اسماعیل و ;» (بقره، 127) و «قدمکر الذین من قبلهم فاتی اللّه بنیانهم من القواعد ;» (نحل، 26)

«فقه» نیز آن گونه که مرحوم میرزای قمی قدس سره بیان کرده است، در لغت به معنای فهم و در اصطلاح عبارت از علم به احکام شرعی مستنبط از ادله تفصیلی آن است (نائینی، بی تا، ص5)

قاعده فقهی از جهت اصطلاحی، «قضیه ای است که برتمام جزئیات آن منطبق است». ابوالبقاء کفوی نیز آن را قضیه ای کلی دانسته است، از آن جهت که بالقوه شامل تمام احکام جزئیات موضوع می شود (کفوی، 1974م، ج4، ص47)

تهانوی نیز در تعریف آن گفته است

«هی تطلق علی معان ترادف الاصل و القانون و المسأله و الضابط المقصد؛ و عرفت بانها امر کلی منطبق علی جمیع جزئیاته عند تعرف احکامها منه» (تهانوی، 1383ق، ج6، ص278)

همچنین، گفته شده است که قاعده فقهی، فرمول بسیار کلی است که منشأ استنباط احکام محدودتر واقع می شود و اختصاص به یک مورد خاص ندارد، بلکه مبنای احکام مختلف و متعدد قرار می گیرد (محقق داماد، 1374، ج1، ص21)

بنابراین، همان تعریف «قاعده» در دیگر علوم، در اینجا نیز مد نظر است؛ با این تفاوت که اینجا قاعده فقهی در برگیرنده احکام شرع است؛ یعنی از جهت محتوا با قواعد سایر علوم فرق می کند، نه از جهت تعریف و مفهوم

با این حال برخی از فقها، بویژه فقیهان سنی، آن را امر کلی می دانند که بر جزئیات زیادی یا بر اغلب جزئیات و افراد منطبق است (الندوی، 1412ق، صص40-43)

2 مستندات قاعده درء

الف: احادیث

حدیث: «ادرءوا الحدود بالشبهات»

مهمترین دلیل، حدیثی است که مشهور فقیهان امامیه و اهل سنت به نقل از حضرت محمد صلی الله علیه و آله بیان کرده اند. شیخ صدوق قدس سره به نقل از حضرت محمد صلی الله علیه و آله آورده است: «ادرءوا الحدود بالشبهات» (صدوق، 1394ق، ج4، ص74؛ حر عاملی، 1401ق، ج18، ص336)

فقهای اهل سنت نیز این حدیث را با عبارات مختلف از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و با ذکر سلسله روات بیان کرده اند. به طور مثال، از عایشه نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرد (ترمذی، بی تا، ج2، ص438)

«ادرؤا الحدود عن المسلمین ما استطعتم، فان کان لهُ مخرج فخلوا سبیله فان الامام ان یخطئ فی العفو خیر من ان یخطئ فی العقوبه.»

ابن حزم اندلسی نیز (ابن حزم اندلسی، 1408ق، ج12، صص59-60)» روایات مختلفی از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که برخی از آنها عبارتند از

عن رسول الله صلی الله علیه و آله : «ادفعوا الحدود ما وجدتم مدفعا» (ابن ماجه، ج2، ص850)

عن ابن عمر قال: «ادفعوا الحدود بالشبهات.»

عن عمر بن خطاب و ابن مسعود: «ادرءوا عن عباد الله الحدود فیما شبه علیکم.»

وی پس از نقل احادیث می گوید که در هیچ حدیثی کلمه «ادرءوا» را ندیدم، در حالی که ترمذی این حدیث را با همین واژه از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله آورده است

اکثر فقهای اهل سنت پس از بیان این حدیث، معتقدند که پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام، صحابه به آن عمل کرده اند تا جایی که عمربن خطاب گفته بود(عوده، 1402ق، ج1، صص 334-335)

«لأن اعطل الحدود بالشبهات احب الّی من ان اقمیها بالشبهات.»

ابوحنیفه و اصحابش، مالکیان وشافعیان به صورت مسلم و قطعی این حدیث را پذیرفته، به آن فتوا داده و از آن به عنوان یک دلیل مهم بهره جسته اند. در حالی که برخی دیگر از فقهای اهل سنت، اصولاً درء حد به شبهه را با احادیثی دیگر از جمله حدیث مروی از رسول الله صلی الله علیه و آله که فرمودند: «ان دماء کم و اموالکم و اعراضکم و ابشار کم علیکم حرام»، مغایر دانسته اند (ابن حزم اندلسی، 1408ق، ج12، صص57-58)

همان گونه که اشاره شد، شیخ صدوق قدس سره حدیث مذکور را به صورت مرسله از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرد، درحالی که اصولاً مراسیل معتبر نیستند. برخی دیگر نیز آن را به لسان واحد نقل کرده اند. روایت مرسله مشمول حجیت خبر واحد نمی شود، زیرا فاقد سلسله سند است. به همین جهت، برخی از فقها مانند مرحوم آیت الله العظمی خوئی (خوئی، بی تا، ج1، صص 167و171) آن را معتبر نمی دانند، اما به نظر عده ای دیگر از فقها، یک دسته از مراسیل از جمله مراسیل شیخ صدوق قدس سره در حکم مسانیدند، زیرا در هنگام نقل نمی گوید: «روی عن ;»، بلکه می گوید: «قال ;». این تعبیر، به معنای حذف سلسله سند رعایت اختصار است (موسوی بجنوردی، 1376، ج1، صص88-89)

در توجیه پذیرش این حدیث گفته شده است، که در حجیت خبر واحد هر چند غیر از مسند بودن روایت، موثوق الصدور بودن نیز لازم است، ولی احراز ثقه بودن روات گاه از عدالت وثاقت آنها به دست می آید و گاه در عمل اصحاب و بزرگان و بویژه متقدمان. پس از آن جهت که همه فقها به قاعده: «ادرءوا الحدود بالشبهات» عمل و به روایت استناد کرده اند و برآن اساس فتوا داده اند، شهرت عملی پیدا کرده است. بنابر این، روایت مذکور معتبر است تا جایی که مرحوم صاحب ریاض می گوید: «والاولی التمسک بعصمه الدم الّا فی موضع الیقین عملاً بالنص المتواتر بدفع الحد بالشبهات» (موسوی بجنوردی، 1376، ج1، ص89)

پذیرش این استدلال، درصورتی است که شهرت عملی را به عنوان یک دلیل بپذیریم

غیر از این حدیث، احادیث دیگری می تواند دلیل این قاعده باشد، تا جایی که برخی از فقها همچون مرحوم خوئی که حدیث نخست را نپذیرفتند، به استناد این روایات اعمال قاعده دفع شبهه در حدود را به صورت محدود پذیرفتند

امام صادق علیه السلام فرمودند (حر عاملی، 1401ق، ج18، ص323)

«اگر کسی اسلام آورد و به آن اعتراف کند سپس شراب بنوشد، زنا کند و ربا خورد درحالی که حلال و حرام برای او روشن نشده چنانچه جاهل است، حد بر او جاری نخواهم کرد؛ مگر اینکه بینه اقامه شود که سوره ای را که در آن زنا، شراب و رباخواری وجود دارد، خوانده است. و در صورت جهل، در آغاز او را به این احکام ارشاد می کنم. چنانچه پس از آن مرتکب گناه شد، براو حدّ یا تعزیر جاری خواهم کرد.»

از محمد بن مسلم روایت شده است که گفت: از حضرت باقر علیه السلام سؤال کردم(حر عاملی، 1401ق، ج18، ص324)

«مردی را به اسلام دعوت کردیم، قبول کرد و سپس شراب نوشید، زنا کرد و ربا خورد در حالی که حلال و حرام را نمی دانست. آیا با اینکه جاهل است، حد بر او جاری کنم؟ فرمود: نه، مگر اینکه بیّنه ای اقامه شود که حرمت این امور را اقرار کرده است (یعنی از حرمت این موارد اطلاع داشته است).»

حدیث: «ادرءوا الحدود بالشبهات»، هر دو نوع شبهات: حکمیه و موضوعیه را در برمی گیرد، ولی روایات دیگر اختصاص به یک نوع شبهه دارند. روایت دوم و سوم در حکمیه و روایت چهارمی نیز در شبهات موضوعیه منحصر است (خوئی، بی تا، ج1، ص168؛ موسوی بجنوری، 1376، ج1، ص91)

ب: تسالم اصحاب برحجیت قاعده

برخی از فقیهان دلیل دیگر این قاعده را تسالم اصحاب دانسته اند؛ یعنی همه اصحاب امامیه، بلکه فقهای اسلام، به این قاعده استناد کرده ومطابق آن فتوا داده اند. بنابر اعتقاد ایشان، تسالم از اجماع بالاتر است؛ زیرا اگر فقها، متقدمان و کسانی که قریب العصر به معصوم علیه السلام هستند، همگی متفقا به امری فتوا دهند، خود مهمترین دلیل محسوب می شود حتی اگر روایتی بر طبق آن فتوا نباشد یا روایت ضعیف باشد، زیرا این اتفاق دلیلی بزرگتر است (موسوی بجنوردی، 1376، ج1، ص91)

ظاهرا قصد نویسنده از تسالم اصحاب، «شهرت عملی» یا «شهرت در استناد» است. در توجیه حجیت شهرت عملی گفته شده است که وقتی روایت ضعیفی مورد عمل و استناد بزرگان فن قرار می گیرد، همان استناد جبران ضعف سند می کند؛ همان گونه که اعراض آنان در یک روایت صحیح موجب ترک آن روایت می شود، زیرا اطمینان داریم که اقدام آنان بدون دلیل نبود و نیست؛ و همین، اطمینان حجت است. پس ملاک حجیت در شهرت عملی، حصول وثوق و اطمینان است. طبعا برای هر کسی که چنین اطمینانی حاصل شد، حجت خواهد بود؛ والّا خیر (ولایی، 1374، ص225)

مبنای حجیت شهرت عملی، اطمینانی است که به فقیهان درهنگام فتوا دادن می رود؛ مبنی بر اینکه اقدام آنان بدون دلیل نبوده است. به نظر می رسد چنانچه فقیهان به روایت ضعیفی استناد کنند، این استناد نمی تواند ضعف روایت را بپوشاند. فتوا دادن و اعلام حکم شرع، نیازمند دلیل است. چنانچه فقیهی فتوایی می دهد، دلیل خود را هم بیان می کند. ذکر نکردن دلیل در حالی که در مقام استدلال است، حکایت از فقد دلیل می کند. بنابراین، چرا باید صرفا به استدلال «عمل فقها و استناد آنها به دلیلی ضعیف»، آن را حجت تلقی نمود و همین عمل را دلیل اثبات یک دلیل دیگر تلقی کرد؟ به نظر می رسد اصولاً چنین اطمینانی حاصل نمی شود، که حتما اقدام فقیه بدون دلیل نبوده است

بهتر است فتاوای فقیهان در این موارد، به عنوان مؤید تلقی شود، و نه دلیل. در محل بحث نیز علت اینکه اکثر فقها به قاعده درء در ابواب مختلف جزایی استناد کردند، اثبات این قاعده از ادله روایی مختلف است؛ و نه چیز دیگر. برفرض هم که حجیت شهرت عملی را بپذیریم، در قاعده درء کاربردی ندارد، زیرا دلیل پذیرش قاعده نزد فقهایی که به آن استناد کرده اند، روایات متعددی بود که شرح آن گذشت

ج: احراز موضوع شرط تنجّز حکم

برای احراز حکم و صدور آن، تحقق موضوع و تمام جزئیاتش ضرور است، زیرا نسبت حکم با موضوع مانند نسبت معلول با علت است. بنابراین، در صورت احراز موضوع، حکم به مرحله اثبات می رسد. در امور قضایی تا قاضی تحقق واقعه خارجی را – که به آن وقایع مادی دعوا می گویند – احراز نکند، نمی تواند اقدام به صدور حکم کند. در غیر این صورت، باید بپذیریم که با وجود شک و تردید در تحقق موضوع، اصدار حکم امکانپذیر است؛ درحالی که ما به چنین امری قایل نیستیم. از ویژگیهای عمده نظام اثبات در حقوق اسلام این است که تا برای قاضی «علم» ایجاد نشود، حکم صادر نمی کند. تحقق عدالت، منوط به علم قاضی به وقایع مادی هر دعوا و سپس احراز رابطه سببیت میان جرم و فعل متهم است. در این صورت، قاضی بر مبنای علم محصل از جمیع دلایل و قراین موجود در پرونده، اقدام به صدور حکم می کند

محوری بودن علم در صدور حکم، با وجود شبهه در تحقق موضوع یا در رابطه سببیت، منافات دارد؛

اگرچه این دلیل عقلی اختصاص به شبهات موضوعیه دارد – در حالی که شمول قاعده، شبهات موضوعیه، حکمیه، مفهومیه و ; را در برمی گیرد-، ولی اصولاً عقل اقتضا می کند مادامی که شبهه ای در احراز حکمی شرعی یا غیرشرعی و نیز در تحقق موضوع یا مفهومی که حکم برآن بار می شود و سرانجام در احراز رابطه سببیت مانع شده باشد، نمی توان نتایج شرعی و عقلی را برآن تحمیل کرد. مثلاً شبهه در احراز حکم شرعی، جز در مواردی خاص مجرای اصل برائت است

درتحقق موضوع نیز شبهه مانع مهمی تلقی می شود. چگونه ممکن است در جرایم بویژه حدود و قصاص که با جان، مال و نوامیس مردم ارتباط دارد، با وجود شبهه در تحقق موضوع، قاضی دادگاه بتواند حکم محکومیت صادر کند؛ حال آن که اثبات در امور جزایی باید «بدون هرگونه شک و تردید معقولی» (Beyond all reasonable doubt) انجام شود. اثبات موضوع و احراز رابطه سببیت، عقلاً با وجود شبهه امکانپذیر نیست.از سوی دیگر لازمه پذیرش صدور حکم محکومیت با وجود شبهه در تحقق حکم و موضوع، صدور حکم خلاف علم است و این خلاف اصول حقوقی اسلام است

3 مفاهیم و واژه های قاعده

الف: درء

نخستین واژه ای که در «ادرءوا الحدود بالشبهات» به کار رفته، «درء» است. «درء» در لغت به معنای «دفع» است. همه نویسندگان کتب مشهور لغت عرب، «دفع» را اولین معنای «درء» ذکر کرده اند (ابن منظور، بی تا، ج1، ص71؛ علایلی، 1974م، ج1، ص393؛ زبیدی، 1306ق، ج1، ص63)

در قرآن کریم نیز واژه درء، به همین معنا به کار رفته است

اتفاقا، از جمله مستندات اهل سنت، «ادفعوا الحدود ما وجدتم مدفعا» و «ادفعواالحدود بالشبهات» است، که در آنها از واژه «دفع» استفاده شده است

ماده «درء» در هیئت و صیغه امر «ادرءوا» به کار رفته است، و آن گونه که درعلم اصول در مبحث الفاظ گفته می شود، صیغه امر دلالت بر وجوب می کند (آخوند خراسانی، 1409ق، صص61-63)

ب: حدّ

معنای لغوی

حدّ معانی گوناگونی دارد. نخستین معنای حد، فصل یا حاجز میان دو چیز است که با یکدیگر مختلط نشوند. معنای دوم، انتهای هر چیز، و سوم به معنای منع است (ازهری، بی تا، ج3، صص 419-420؛ زبیدی، 1306ق، ج1، ص331؛ ابن منظور، بی تا، ج3، صص140-141). همچنین «جامع و مانع» را از آن جهت «حد» می نامند، که معنای چیزی را در برمی گیرد و مانع ورود افراد دیگر در تعریف است. حدود شرع را نیز موانع و زواجر از ارتکاب اسباب حدود می گویند (جزیری، 1419ق، ج5، صص13-14).آیات شریفه: «تلک حدودالله فلا تقربوها» (بقره، 187) و «و من یتعدَّ حدوداللهِ فقد ظلم نَفْسَهُ»(طلاق، 1) بدین معناست

معنای اصطلاحی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله قاچاق و عوامل مؤثر در آن تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله قاچاق و عوامل مؤثر در آن تحت word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله قاچاق و عوامل مؤثر در آن تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله قاچاق و عوامل مؤثر در آن تحت word

مقدمه  
قاچاق و زمینه های پیدایش آن  
علل عمومی و علل خاص قاچاق کالاها به خارج از کشور  
1- تاثیر یارانه ها بر قاچاق کالا  
2- انواع یارانه ها  
3- تخصیص منابع یارانه  
4- وضع قاچاق برخی از کالاهای یارانه ای  
الف- قاچاق دارو  
ب- قاچاق پودرهای شوینده  
ج- قاچاق مواد سوختنی  
د- قاچاق سایر کالاها  
الف- مزایای اساسی اختصاص یارانه  
ب- معایب و مشکلات اختصاص یارانه  
ج- پیشنهادها  
منابع و مأخذ  

مقدمه

پدیده قاچاق کالا یا تجارت زیرزمینی به نقل و انتقال کالا بدون پرداخت حقوق وعوارض گمرگی و سود بازرگانی در مورد واردات و برگشت ارز صادارنی یا خرید کالا و ورود آن با ارز صادراتی از راه مجاز و خرید کالای قاچاق از محل ارز صادارتی به داخل کشور در مورد صادرات گفته می شود و سیاست های اقتصادی و بازرگانی که دولت برای احیاء موقعیت اقتصادی کشورشان اعمال می نمایند را بی اثر یا کم اثر می نماید( و یکی از مسایلی است که کشورهای در حال توسعه با آن مواجه هستند و مشکلات اقتصادی آنها را بیشتر می کنند

آثار زیانبار قاچاق بر اقتصاد کشور و ضرورت مقابله جدی با این پدیده شوم بر همگان روشن است. برای مقابله جدی با قاچاق کالا بررسی راه های ورودی و خروجی و نیز نوع کالاهایی که به طور قاچاق وارد بازار داخلی می وشند یا از مرزهای کشور خارج می گردند و زمینه های اجتماعی و فرهنگی و بین المللی ضرورت دارد تا بتوان در ارزیابی نوع کالاهای وارداتی و مقایسه آن با تولید داخلی و راه های مبارزه با قاچاق و نتایج روشنی دست یافت

کلمه قاچاق را معمولا درباره اسلحه و مهسات و خصوصا مواد مخدر به کار برده اند و مبارزه با آن را حتمی و قطعی می دانند اما اینکه این قاچاق در مورد کالای وارداتی و مقایسه آن با تولید داخلی و راه های مبارزه با قاچاق به نتایج روشنی دست یافت

کلمه قاچاق را معمولا درباره اسلحه و مهسات و خصوصا مواد مخدر به کار برده ان و مبارزه با آن را حتمی و قطعی می دانند اما اینکه این قاچاق در مورد کالای صادرات واردات ارز، دخانیات شیلات، چوب های جنگلی، پرندگان، حیوانات باغ وحش و آثار باستانی صدق کند به ذهن عامه خطور نمی کند. با همین پیش گفته و با توجه به آمار و شواهد موجود در رابطه با قاچاق کالاهای صادراتی، وارداتی و نیز کالاهایی که یارانه به آنها اختصاص یافته است، مطالبی را در خصوص پدیده قاچاق در مناطق مرزی عرضه می دارم

قاچاق و زمینه های پیدایش آن

بر اساس تعاریفی که از فرهنگ های لغت به دست آمده، معمولا فعالیت قاچاق را فعالیتی تعریف می کنند که طوی ان کالاهای بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرگی به طور مخفیانیه و غیرقانونی وارد کشور شده یا از آن خارج می شود. از تعریف یاد شده می توان نتیجه گرفت که قاچاق کالا به دو روه قابل دسته بندی است. نخست، قاچاق کالا به داخل کشور، دوم، قاچاق کالا به خارج از کشور یا به بیان دیگر به صورت واردات و دیگری قاچاق به صورت صادرات

در ماده 29 قانون امور گمرگی موارد مختلفی در ارتباط با قاچاق کالا مطرح شده که هر دو زمینه ورود و خروج کالا را در بر می گیرد. موارد مختلف این ماده به شرح زیر است

وارد کردن کالا به کشور یا خارج کردن کالا از کشور به روش غیرمجاز،
خارج نکردن وسایط نقلیه یا کالایی که به عنوان ورود موقت یا ترانزیت خارجی وارد کشور شده به استناد اسناد خلاف واقع مبنی بر خروج وسایط نقلیه و کالا،
بیرون بردن کالای تجارتی از گمرگ بدون تسلیم اظهار نامه و پرداخت حقوق گمرگی و سود بازرگانی وعوارض، خواه عمل در حین خروج از گمرگ یا بعد از خروج کشف شود. هر گاه خارج کننده، غیر از صاحب مال یا نماینده قانونی او باشد؛ گمرگ، عین کالا و در صورت نبودن کالا بهای آن را که از مرتکب گرفته می شود پس از دریافت حقوق گمرگی و سود بازرگانی و عوارض مقرر به صاحب کالا مسترد می دارد و مرتکب، طبق مقررات کیفری تعقیب خواهد شد
تعویض کالای ترانزیت خا رجی یا برداشتن از آن،
اظهار کردن کالای«ممنوع الورود» یا غیرمجاز تحت عنوان کالای مجاز یا مجاز مشروط با نام دیگر،
وجود کالای اظهار نشده ضمن کالای اظهار شده،
خارج نکردن یا وارد نکردن کالایی که ورد یا صدور قطعی ان ممنوع یا مشروط باشد ظرف مهلت مقرر از کشور یا به کشور که به عنوان ترانزیت خارجی یا ورود موقت یا کابوتاژ خروج موقت یا مرجوعی اظهار شده باشد جز در مواردی که ثابت شود در عدم خروج یا ورود کالا سوء نیتی نبوده است،
واگذاری کالای معاف، مندرج در ماده 37 به هر عنوان بر خلاف مقررات این قانون یا پرداخت حقوق گمرگی و سود بازرگانی و عوارض مربوط،
اظهار کردن کالای مجاز تحت عنوان کالای مجاز دیگری که حقوق گمرگی و سود بازرگانی، عوارض آن کمتر است با نام دیگر و با استفاده از اسناد خلاف واقع،
بیرون بردن کالا از گمرگ با استفاده از شمول معافیت با تسلیم اظهار نامه خلاف واقع یا اسناد خلاف واقع،
اظهر خلاف راجع به کمیت و کیفیت کالای صادراتی به نحوی که منجر به خروج غیرقانونی ارز از کشور شود

علل عمومی و علل خاص قاچاق کالاها به خارج از کشور

در خصوص قاچاق کالا به داخل یا خارج کشور علل مختلفی طرح شده است مانند کثرت تعداد مجوزهای واردات، تعدد سازمانهیا گواهی دهنده، عدم ثبات قوانین و مقررات، پایین بودن میزان ریسک یا خطرپذیری فعالیت قاچاق، کیفیت پایین کالای ساخت داخل در مقایسه با مشابه خارجی، بیکاری شدید در کشور خصوصا در مناطق مرزی، عدم تکافوی تولید داخلی برای تامین نیازهای داخلی، بالا بودن نرخ تعرفه در مقایسه با سایر کشورها و رواج جریان پول شویی در کشور و مانند آن. مهمترین علتی که برای قاچاق کالا از داخل کشور به خارج از کشور مطرح بوده و مرتبط با مسئله یارانه هاست، پایین بودن قیمت برخی کالاهای اساسی و عمومی در کشور به علت برخورداری از یارانه است

وجود اختلاف بین قیمت کالا در بازارهای داخلی و خارجی به ویژه کشورهای همسایه مهمترین دلیل قا چاق کالا به خارج از کشور است چرا که قیمت بعضی از کالاهای داخلی مانند بنزین، گازوئیل، آرد، دارو و پودرهای شوینده به علت اختصاص یارانه از طرف دولت به آنها در بازار داخلی به مراتب کمتر از بازارهای کشورهای همسایه است. تا زمانی که پرداخت یارانه ها در داخل کشور هدفمند نشود، این اختلاف قیمت ناشی از پرداخت یارانه بر جای خود باقیم مانده و قاچاق هم سودآور خواهد بود

انگیزه قاجاق برخی از کالاهای غیر یارانه ای به خارجی از کشور حاصل تفاوت قیمت در بازار داخل و خارجی می باشد مانند گوسفند زنده که البته این تفاوت ینز به برخی از نهاده های کاشورزی مانند  جو و سبوس مربوط است که به صورت یارانه ای در اختیار کشاورزان و دامداران قرار می گیرد

قاچاق کالا به خارجی از کشور با کاهش عرضه نسبت به تقاضا در داخل، بر قیمتهای بازار داخلی آثار نامطلوبی بر جای گذاشته و به ویژه اقشار آسیب پذیر را در تامین نیازهی اساسی خود با مشکل مواجه می سازد

در حال حاضر بخش عمده ای از یارانه های آشکار و پنهان که بابت ارزان نگهداشتن حاملهای انرژی و کالاهای اساسی مصرفی بر دوش دولت تحمیل می شود به آرد(نان) و بنزین و برخی کالاهای دیگر اختصاص دارد. وجو قیمتهای یارانه ای برای کالاهای از قبیل تراکتور و کمباین، سرمایه گذاری برای تولید این کالاها را تحت تثیر قرار داده است و علاوه بر آن پرداخت یارانه بر اساس تفاوت قیمت عرضه و هزینه تمام شده تولید کالاهای اساسی مانند آرد و قند و شکر، رغبت سرمایه گذاری برای افزایش بازدهی و کاهش هزینه تمام شده تولید این کالاها را کاهش داده است

1- تاثیر یارانه ها بر قاچاق کالا

دراین قسمت هدف اصلی آن است که مشخص شود عمده ترین کالای مشمول یارانه کدام اند و وضع آنها بر اساس آمار و اطلاعات موجود از لحاظ قاچاق کالا چگونه است؟

لذا به منظور مشخص کردن مفاهیم و پیشگیری از ایجاد ابهام های احتمالی، به ذکر و توضیح برخی مفاهیم پرداخته می شود.[1]

2- انواع یارانه ها

[1] . رئیس کل گمرگ ایران

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه پايان نامه قبض در قرض تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه پايان نامه قبض در قرض تحت word دارای 95 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه پايان نامه قبض در قرض تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه پايان نامه قبض در قرض تحت word

پیشگفتار  
مقدمه  
بخش اول قرض و انواع و اهمیت آن  
الف : معانی لغوی قرض  
ب : انواع قرض  
ج : اهمیت قرض در زندگی روزمره  
د : اهمیت قرض در شرع :  
بخش دوم مطالعه تطبیقی در مورد عقد قرض  
الف : عقد قرض در حقوق رم :  
ب : عقد قرض در حقوق فرانسه :  
ج : عقد قرض در حقوق سوئیس :  
د : مقایسه عقد قرض در حقوق ایران ـ فرانسه و سوئیس :  
بخش سوم ـ آیات قرآن کریم در مورد قرض  
اما آیات و تفسیرشان :  
بخش چهارم ـ عقد قرض  
1ـ تسلیم (اقباض)  
2ـ قبض (تسلم):  
3ـ تصرف  
بخش پنجم حصول مالکیت در عقد قرض  
نقد نظرات چهارم و ششم  
نقد نظریه چهارم  
نقد نظریه ششم :  
نظرات مخالف قول «توقف ملکیت بر قرض» در فقه شیعه  
دلائل قائلین به قول «توقف ملکیت بر قبض»  
نقد و بررسی دلائل قائلین به قول «توقف ملکیت بر قبض»  
آیا قبض در قرض اولی تر از قبض در هبه است ؟!!!!  
ج : نقد دلایل شهید ثانی :  
فهرست منابع  

پیشگفتار

پس از اعلام کار گزینی محترم وزارت دادگستری به اینجانب در خصوص شرایط ارتقاء به گروه دوازده، (تحقیق بررسی در مورد یکی از مباحث حقوق و ارائه آن به کمیته مربوطه می باشد لذا تصمیم گرفتم وارد مسائلی از موضعات حقوقی شوم که جای بحث و گفتگوی فراوان داشته باشد و این مسئله مد نظر داشتم که اگر قرار شد راجع به موضوعی از موضوعات حقوقی تحقیق و تفحص نمائیم آن موضوعی را انتخاب کنم که یا اصلاً روی آن کار نشده و یا کمتر کار شده باشد و بدین لحاظ موضوع تحقیقم را یکی از موضوعات حقوق خصوصی قبض در قرض انتخاب نمودم تا این که اگر خداوند بخواهد برای خود و احتمالاً دیگران مثمر ثمر واقع شود

پس از تفحص و طرح موضوع با اساتید دانشگاه علوم قضایی شیراز و قضات محترم دادگستری فسا و دوستان صاحب نظر در این موضوع، به این نتیجه رسیدم که حقوق خصوصی بیشتر از دیگر شاخه های حقوقی، می توان مورد بحث قرار داد

البته بیان این مطالب بدان معنا نیست که دیگر شاخه های حقوقی از بحث کمتر برخوردار می باشد بلکه این کار به خاطر علاقمندی اینجانب به این موضوع می باشد


مقدمه

همانطور که در مقدمه عرض شد عنوان کار تحقیقی فوق را در قبض در قرض انتخاب کرده ام اما این موضوع در بر گیرنده مسائل جانبی بسیاری می باشد

اصولاً بحث بر این است که ملکیت عین مستقرضه در عقد قرض، چه زمانی به مقترض منتقل می شود، در این زمینه نظرات متعددی وجود دارد، یکی از این نظریات این است که ملکیت مستقرضه بعد از قبض به مقترض (البته با اجازه مقرض) منتقل می شود که موضوع این کار تحقیقی است

این کار تحقیقی به چند بخش تقسیم می شود : بخش اول را مقداری در رابطه با خود عقد عرض ـ انواع قرض ـ اهمیت قرض در زندگی روزمره به خصوص امروزه و نهایتاً اهمیت قرض در شرع بحث می شود

بخش دوم یک مطالعه تطبیقی کوتاهی در مورد عقد قرض بین سیستمهای حقوقی بعضی کشورهای اروپایی و مقایسه آن با سیستم حقوقی ایران و بعضی کشورهای عربی داریم بخش سوم آیات از قرآن کریم که در مورد قرض نازل شده به همراه تفسیر کوتاهی از هر آیه

بخش چهارم مقایسه مختصری بین قرض در قانون ایران و فقه شیعه داریم و نهایتاً بخش پنجم وارد بحث اصلی و موضوع اساسی کار تحقیقی می شویم، که از چه زمانی عین مستقرضه به مقترض منتقل می شود ـ بحثها و نظرات گوناگونی که در این رابطه ، بین فقهاء و حقوقدانان مطرح است و در آخر نظر خودمان را بیان می کنیم


بخش اول قرض و انواع و اهمیت آن

این بخش شامل سه مبحث می باشد معانی لغوی قرض ـ انواع قرض ـ اهمیت قرض در زندگی اقتصادی به خصوص معاملات امروزی و نهایتاً اهمیت و بهای قرض در شریعت مقدس اسلام

الف : معانی لغوی قرض

در اقرب الموارد دو منتهی الارب قرض را به معنای بریدن ـ مردن یا نزدیک بمردن ـ بچپ و راست و پیچ خمان رفتن دانسته اند

فرهنگ دهخدا آن را به پاداش دادن ـ وام دادن ـ شعر گفتن ـ روی گرداندن از جائی و کرانه گزیدن از آن ـ موریانه که کاغذ خورد چنانچه سوس جامه ی پشمینه و موئینه خورد و ارضه که چوب خودر معنا کرده است

اما آنچه از معانی لغوی این کلمه بر مباحث ما انطباق دارد و آن را پی می گیریم «وام دادن» می باشد

            ب : انواع قرض

قرض را به دو نوع تقسیم کرده اند، 1ـ قرض استهلاکی (مصرفی) : و آن قرضی است که مقترض برای رفع حاجت و در مقام نیاز می گیرد و آن را مصرف برای نیاز ضروری خود می کند این نوع قرض را به سه دسته تقسیم کرده اند

1ـ قرض درماندگان : آن قرضی است که مقترض در عین حالیکه بقول معروف و چیزی در بساط ندارد علیرغم آن، احتیاج به مالی (اعم از جنس و یا پول) پیدا کرده است یا چیز اندکی در بساط دارد و کفاف نیازش را نمی دهد مثلا         ً کسی برای نفقه همسرش احتیاج به این نوع قرض پیدا می کند

2ـ قرض امیدواران: قرضی است که مقترض در یک موقع احتیاج به مالی پیدا می کند و در همان موقع یکجا و کلاً نمی تواند آن را بپردازد ولی می تواند در آینده بطور اقساط آن را بپردازد مثل قرضی که صندوقهای قرض الحسنه به نیازمندان می پردازند

3ـ قرض بستانکاارن: قرضی است که مقترض احتیاجی به مال القرض ندارد ولی بالاخره بنا به علتی می رود قرض می گیرد مثلاً شخصی طلبکار است و احتیاج به طلبش هم ندارد ولی برای اینکه زودتر به پول و طلبش برسد می رود از دیگری قرضی می کند که در سر رسید طلب جوابگوی مقرض باشد

4ـ قرض استنتاجی (تولیدی) : قرضی است که مقترض احتیاجی به مصرف کردن مال القر          ض ندارد بلکه می خواهد با استفاده از آن به سرمایه خود بیفزاید و از آن سود ببرد

            ج : اهمیت قرض در زندگی روزمره

 از قدیم الایام نظام اقتصادی جوامع با ربا درگیر بوده است و این مسئله تا زمان بعثت نبی اکرم (ص) ادامه داشت تا این که این دین آسمان ربا به شدت منع کرد اما پس از آن ثروتمندان قصد داشتند به شیوه های مختلف، ربا را در قالب شریعت بگیرند

در همین راستا امروزه یکی از پر بحث ترین مسائل جوامع اقتصادی بخصوص جوامع اسلامی و بالاخص جامعه اسلامی ما بعد از انقلاب، همین مسئله را تشکیل داده است

اصولاً دو نوع ربا شمرده شده است 1ـ ربای معاملی و آن معاوضه جنس با جنس است که جنسی در برابر جنس دیگر با اضافه معاوضه می شود. مثلاً کسی گندم را با گندم معاوضه می کند اما وقتی عوض گندم را می گیرد مقداری اضافه تر از معوض می گیرد

اینجا هر دو جنس باید باشد (هر چند در میزان ـ ارزش ـ تقایس و تقابل جنسها اختلاف است) ولی بهر حال قرضی واقع نشده است و این دو جنس باید هموزن بیع و شراء باشد

2ـ ربای قرض (قرض ربوی) : قرضی است که کسی مالی را به دیگری می دهد و در عرض منفعتی زیادتر از منفت مال القرض می گیرد. منفعت هم فرقی نمی کند که منفعت اضافی، کم یا زیاد باشد. اصل ربا، که امروزه بحثهای فراوانی هم روی آن است، همین ربا قرضی است ما در این جا بررسی می کنیم که اصلاً از نظر قواعد و مسلمات حقوقی و فطری آیا ربای قرضی عقلانی و صحیح است یا خیر ؟

اولین مسئله ای که در این مورد مطرح می شود این است که آیا سرمایه می تواند سودزوا و نفع آور باشد یا نه؟ جواب این سؤال قطعاً مثبت است چون همانطور که انسان خودش با قوت نیرو و بازویش می تواند نفعی برای خود بدست آورد، سرمایه اش هم مانند ابزاری در دست او می تواند باشد و کمتر انسان با تکیه بر نفس و نیروی خودش جمع نفع می کند نکته دیگر این است که سرمایه ی انسان، برای خودش جنبه ی عینیت دارد و هر نفع یا ضرر یا عدم النفی که متوجه این عین شود، مستقیماً به مالکش بر می گردد

اموال و سرمایه نسبت به مالک و ذوالید ان جنبه عینیت دارد ولی دیون جنبه ی اعتباری و ذهنیت برای مالک آن دارد. ضرر و نفع بر عین بار می شود ولی نفع و ضرر برای دین که جنبه اعتباری دارد، بی معنی است. این است که اگر کسی عینی را در دست داشته باشد، چنانچه نقصی بر آن وارد شد ذوالید و مالک متضرر خواهد شد ولی اگر ضد و تقضینی بر دینی وارد شد اصلاً متوجه مدیون است (چون آن دین نسبت به مدیون جنبه عینیت دارد) چیزی که عینیت دارد بر می گردد و چیزی که جنبه اعتباری دارد اگر نفع یا ضرری بر آن وارد شود، این نفع و ضرر در عالم اعتبار معنا دارد پس نفع و ضرر هم به کسی که این مال نسبت به او جنبه عینی دارد (مدیون) حال با توجه به این تفضیل، وقتی که مقرض مال القرض در دستش می باشد و هنوز آن را به قرض نداده و ملکیت آن به مقترض منتقل نشده، نسبت به او جنبه عینیت دارد و هر نفع یا ضرری که بر مال وارد شود، مستقیما، متوجه مقرض خواهد بود

اما وقتی که مال القرض (مثلاً اتومبیلی) را به قرض مقترض داد و ملکیت آن مال به مقترض منتقل شد، اینجا دیگر مقرض در عالم واقع (عینیت) آن اتومبیل را ندارد، بلکه در عالم اعتبار و ذهنیت، مثل آن اتومبیل را از مقترض طلبکار است. پس طبق این قرض، مقرض مالی را که، آن مال نسبت به او جنبه عینیت داشته است، به دین تبدیل کرده است. و بر اساس مطلب قبلی گفتیم که دین نه نفع و نه ضرری به مال دائن ندارد. در اینجا هم مال القرض نسبت به مقرض، دین است، نمی تواند نفع و یا ضرر داشته باشد و بقول محروم شهید مطهری مال القرض نسبت به مقرض ساخته شده است و همانطور که اگر ضرری بر آن اتومبیل وارد شود ربطی به مقرض ندارد، اگر نفعی هم داشته باشد، ربطی به او ندارد

نهایتاً بر اساس این توجیه حقوقی ثابت کردیم که مال القرض نمی تواند نفعی برای مقرض داشته باشد و مقرض از مقترض سود بگیرد. و بر طبق ایالات و روایات هم این کار منع شده است که در این جا از بیان آنها احتراز می کنیم

            د : اهمیت قرض در شرع

در رابطه با اهمیت قرض آیات متعددی از قرآن وارد شده که بعداً خواهد آمد و روایات زیادی از معصومین  صادر شده است که به بررسی بعضی از این روایات می پردازیم

1ـ قال رسول الله (ص) : من اقرض اخاه المسلم کان بکل در هم اقرضه وزن جبل احد من جبال رضوی و طور سیناء حسنات، و ان رفق به طلبه تعدی به علی الصراط کالبرق الخاطف الامع بغیر حساب و لا عذاب و من شکا الیه اخوه المسلم فلم یقرضه حرم ابدی عزوجل غلیه الجنه یوم یجزی المحسنین

هر کس به برادر مسلمانش قرض بدهد، در مقابل هر درهمی که به او قرض داده به وزن کوه از کوههای رضوی طور سیناء، برای او حسنه است و اگر در مطالبه اش با او مدارا کند به خاطر این مدارا ماند برق جهنده افزونی امان بدون حساب و غذاب از روی صراط می گذرد و هر کس برادر مسلمانش نزد اوشکایتی برد و به او قرض ندهد خداوند عز و جل در روزی نیکوکاران را جزا می دهد، بهشت بر او حرام می کند

2ـ عن الصادق (ع) : مکتوب علی باب الجنه، الصدقه بعشره و القرض عشر بر درب بهشت نوشته شده است که برای صدقه ده حسنه و برای قرض هجده حسنه است در توجیه این روایت گفته اند علت آن این است که اولاً صدقه در دست محتاج و غیر محتاج قرار می گیرد ولی قرض فقط در دست محتاج قرار می گیرد. ثانیاً صدقه فقط یک مرتبه به محتاجی داده می شود ولی مال القرض چون به منقرض بر می گردد به دفعات در دست محتاجین قرار می گیرد

3ـ من احتاج الیه اخوه المسلم فی قرض و هو یقدر علیه و لم یفعل حرم الهه علیه ریح الجنه امام باقر (ع) فرمودند : و هر کس برادر مسلمانش بر گرفتن قرض نزد او احتجاج کند و او قادر به قرض داذن به او باشد ولی قرض ندهد خداوند عزو جل بار بهشت را بر او حرام می کند

4ـ من کشف عن مسلم کربه من کرب الدنیا کشف اله عنه کربنه یوم القیامه

حضرت رسول خدا (ص) فرمودند : هر کس در دنیا گروهی از مشکل مسلمانی بگشاید خداوند در آخرت گره از مشکلش می گشاید

الی غیر ذلک من الرویاتن که در این زمینه وارد شده است


بخش دوم مطالعه تطبیقی در مورد عقد قرض

            الف : عقد قرض در حقوق رم

ماهیت اولیه عقد قرض در حقوق رم معلوم نیست و در این زمینه بین حقوقدانان اختلاف است ولی قراردادی که در آن موقع نقش مهمی در زندگانی اقتصادی و حقوقی رومیان داشته نکسوم (NEXUM) بوده است. آنچه از تشریفات این عقد مسلم است این است که مقترض پس از توافق، در حضور پنج شاهد و یک ترازو دار، مقداری فلز را که مال القرض بود می کشیدند و به مقترض داده می شد، در عوض مقترض هم متعهد می شد در موعد مقرر مثل آن فلز را به مقرض بدهد. اگر در سر رسید مقترض به تعهد خود عمل می کرد همان تشریفات اولیه در رد مثل رعایت می شد و اگر به تعهدش عمل نمی کرد، مقرض به دادرس شکایت می نمود. پس از آنکه به تدریج مسکوکات رایج شد، جای فلز در نکسوم را گرفت. آنچه از این دوره در مورد مال القرض مسلم بوده این است که برای تحقق نکسوم قبض شرط صحت عقد بوده و این عقد از عقود عینی بوده است


            ب : عقد قرض در حقوق فرانسه

ماده 1892 قانون مدنی فرانسه قرض را چنین تعریف کرده است : قرض مصرف عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین به دیگری مقداری از چیزی که در استعمال به مصرف می رسد، می دهد، در مقابل شخص اخیر هم تعهد می کند که با و از همان مقدار جنس و وصف بدهد» ماده 1893 نیز در این زمینه چنین است

در نتیجه این قرض، مقترض مالک چیزی که مورد قرض قرار گرفته می شود، تلف آن چیز به هر نحوی که واقع شود بر عهده اوست

با توجه به دو ماده فوق پر واضح است که حقوق مدنی فرانسه به تبعیت از حقوق رومی، عقد قرض را عقدی عینی می داند که پس از قبض مال القرض، مالکیت آن به مقترض منتقل می شود و قبل از قبض هر گفتار و عملی که واقع شده باشد برای طرفین هیچ تعهدی ایجاد نمی کند

اما چنانچه گفته اند : عقد قرض در حقوق فرانسه عقدی معوض ناقص (غیر کامل) است چرا که معوض است به خاطر این که تعهد مقترض به رد مثل در مقابل مال القرضی است که معوض به او داده است و از آن جهت ناقص است که عوضین در آن، مثل بیع ـ معاوضه و اجاره از دو نوع مختلف نیست بلکه عوض همان مال القرضی است که خصوصیت فردی آن تغییر نکرده و فقط به مثل آن مال تبدیل شده است

            ج : عقد قرض در حقوق سوئیس

ماده 312 قانون تهدات سوئیس قرض را چنین تعریف می کند : «قرض مصرف عقدی است که به موجب آن مقرض تعهد می کند که مالکیت مبلغی پول و اشیاء مثلی دیگر را به مقترض، در مقابل تعهد شخصی اخیر که از همان مقدارـ جنس و وصف پا و رد نماید منتقل کند.»

بر اساس قانون سوئیس و قوانین بسیاری از کشورهای اروپائی مثل لهستان عقد قرض عقدی رضایی است

            د : مقایسه عقد قرض در حقوق ایران ـ فرانسه و سوئیس

عقد قرض در حقوق سوئیس عقدی بتراضی عهدی و لازم است یعنی پس از عقد مقرض ملزم است که مال القرض را به مقترض بدهد و مقترض هم می بایست مال القرض را قبول کرده و در سر رسید مثل آن را به مقترض رد نماید

عقد قرض در حقوق فرانسه عقدی عینی است و قبل است هیچ تعهدی ایجاد نمی شود لکن به محض قبض مال القرض مالکیت آن به مقترض منتقل می شود

عقد قرض در حقوق ایران به تبعیت از حقوق اسلام دارای سه رکن ایجاب ـ قبول و قبض می باشد که تفصیل کلی آن خواهد آمد

عقد قرض در قانون بعضی کشورهایی عربی مثل سوریه ـ لیبی ـ عراق و لبنان به پیروی از حقوق فرانسه عقدی عینی می باشد

بخش سوم ـ آیات قرآن کریم در مورد قرض

در این تحقیق سعی کرده ام آیاتی از قرآن کریم را که در ارتباط با موضوع تحقیق می باشد به همراه تفسیر آن آیات از کتب تفسیر به خصوص تفسیرهای زنده در عصر حاضر استخراج و به تحقیقاتم ضمیمه کنم

علت این امر هم این است که اولاً از آنجا که سرچشمه فیاض فقه ما و کل فقه اسلامی چیزی جز جوشش از آیات قرآن کریم نبوده است. بدین لحاظ هیچگونه تحقیقی و تفحصی رد فقه نمی تواند جدای از محتوای آیات قرآن کریم بوده باشد

هر چند درک و فهم آیات قرآن کریم برای کسانی چون من ثقیل و سنگین می باشد ولی بالاخره این عامل باعث نمی شود که از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده و دنبال موضوع نرفته و نهایتاً از قرآن کریم فاصله بگیریم . وظیفه است تا اندازه ای که در توان داریم در این مسیر تلاش و مجاهدت کرده و انشاء الله خدا هم کمک می کند

ثانیاً : چون امکان دارد در طی مو ضوعات به آیاتی از قرآن کریم استناد شود لذا برای این که لازم نباشد خوانندگان گرامی برای یافتن آیات قرآن کریم و برای یافتن تفسیر آیات به کتب تفسیری مراجعه کنند این آیات و تفسیرشان در ابتدای شروع مباحث آورده می شود

نکته ای که در مورد این کار تحقیقی لازم می دانم عرض کنم این است که چون تفسیر آیات راجع به قرض، از تفسیر المیزان استفاده کرده ام و از آنجا که مبنای مرحوم علامه طباطبائی همانطور که خودشان در مقدمه جلد اول تفسیر بیان فرموده اند بر این بوده که تفسیر آیات فقهی ارجاع دهند لذا ما هم به تقلید از ایشان خلاصه گویی می کنیم

اما آیات و تفسیرشان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله مولانا، آموزگار معنا تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله مولانا، آموزگار معنا تحت word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله مولانا، آموزگار معنا تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله مولانا، آموزگار معنا تحت word

مقدمه :  
معنا، گمشده آنانی، نه چونان همه  
سالکان روزگار ما  
رویکردهایی برای تبیین معنای زندگی  
1- رویکرد مجعول (قراردادی)  
2-رویکرد مکشوف  
حوزه های جستجوی معنای زندگی  
1- حوزه فلسفه دین  
2- حوزه فلسفه اخلاق  
3-حوزه روان شناسی  
مولانا و پاسخ به دغدغه های انسان امروز  
مشتاقان مولانا  
1-  انسان مدرن خسته از مسابقه در بزرگراه عقل جزیی  
2-انسان سنتی وامانده در قالب های کهن  
دو انسان،‌ در یک راه  
ویژگی نگاه مولانا  
«یادداشتها  
منابع و ماخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله مولانا، آموزگار معنا تحت word

1-    فرانکل، ویکتور، فریاد ناشنیده برای معنی، مصطفی تبریزی، علی علوی نیا، نشر یادآوران،

2    خاکی، غلامرضا، سمت خیال دوست (سفرنامه قونیه)، بازتاب،

3-  شرح و تفسیر مثنوی کریم زمانی

4-      شیمل، آن ماری، من بادم و تو آتش، فریدون بدره ای، طوس،

5-  مومن زاده، محمد صادق، «برداشتهای روان درمانی از مثنوی» انتشارات سروش،

6-  آراسته ، رضا «تولدی در عشق و خلاقیت» حسین نجاتی، فراروان، بهار

7-   1372 کگور، سورن که ر «ترس و لرز» عبدالکریم رشیدیان، نشر نی،

 یادواره همایش آموزه های مولانا برای انسان معاصر، دانشگاه تهران زمستان

مقدمه

روی آوری قشرهای گوناگون جویندگان حقیقت در سراسر جهان به آثار مولانا، آدمی را به یاد آن مصرع خود او در نی نامه می اندازد: که جفت بدحالان و خوشحالان1 شده است، بدحالان و خوش حالانی که هر یک از ظن خود یار2 او شده اند و هر یک به گوشه ای از ساحت روان او ورود کرده‎اند. خیل بی شمار مشتاقان، چاپ های متعدد آثار مولانا به زبانهای گوناگون، برگزاری کنگره ها و سمینارها; در جهان این سئوال را پیش می آورد که براستی در بازار نوفروشی3 مولانا چه متاعی عرضه می شود که این همه بر گرد او جمع آمده اند و این خریداران کالای او چه کسانی هستند، چه می خواهند؟;

بی گمان اینان هر که هستند آنانند که در فرآیند طلب خویش ز هزار خم چشیده اند و همه را بیازموده اند4 و سرانجام به شراب سرکش مولانا رسیده اند چرا که به این نتیجه رسیده اند بی مدد چون اویی، درهم ریختن ارزشها، اعتبارهای جهان و فرو شدن به دریا و در پی گوهر حقیقت کاری آسان نیست

 معنا، گمشده آنانی، نه چونان همه

غالب انسانها در اجبار چارچوب ها و قالب های عرفی و معمول زندگی، مجال و فرصت باطنی آن را نمی یابند که لحظه ها را به چراگاه رسالت5 ببرند و روزن وجود را به روی آفتابی که لب درگاه آنهاست بگشایند6; در روند زندگی هر چه این قیدها و بندها محکم تر می شوند رفته رفته اکثر آدمها نمادی از آن گاو در مثنوی می شوند که از دروازه تولد وارد جهان شده و از دروازه مرگ خارج می شوند و از آن همه زیبائیها، هنرها و معرفت‎ها; جز قشر خربره اعتباریات و ظواهر زندگی بیشتر چیزی را ادراک نمی کنند و نمی فهمند7

اما در این میانه، کسانی پیدا می شوند که بیقرارند و طالب بیقرار شده اند آن چه که همه را راضی می کند آنان را ارضاء نمی‎کند، چیزی فراتر از آنچه هست می خواهند، تشنگی آنان از جنس دیگری است، بی تاب و آشفته، در وادی حیرت سرگشته اند و به هر جایی که نام و نشانی از آن معشوقه هر جایی است سر می کشند تا شاید آرام گیرند

سالها سرگشته گفت و شنود                  هر کجا نام و نشانی از تو بود

این تشنگان حقیقت، آرام آرام بوی آن دلبر نهان9 در عرصه جانشان پران می شود و با زبانی گنگ، هر دم به سویی کشیده می‎شوند و مدام از خود می پرسند: چیست که هر دمی چنین می کشدم به سوی او؟10، در کشاکش این جستجو، گاه آشفتگیها به اوج  می رسد و سئوالاتی به جان آنان هجوم می آورد و هر دم از خود می‎پرسند

 چه کسم من؟ چه کسم من؟ که بسی وسوسه مندم

گه از آن سوی کـشندم، گه از این سوی کشنـدم

ز کشاکش چو کمانــم، بـــه کف گـوش کشـانم

قدر از بــــام درافتـد چـــو در خانه ببنـــدم

نفسی آتش سوزان، نفســـی سیل گــــریـزان

ز چه اصلم؟ ز چه فصلم؟ به چه بازار خـ ـرندم؟

  سالکان روزگار ما

در چنین هیاهوی هول آور درونی و تهاجمات برونی ارزشهای تکنولوژیک و ابزاری که جملگی برآمده از عقل جزیی هستند گرفتار آمده اند، در جان پاره ای از این جویندگان آتشین مزاج حقیقت کسی چون شرر می خندد11 و راه را بر آنانی که ساختارهای معمول زندگی را شکسته و در پی معنا به راه افتاده اند می بندد و مدعی می شود که عشق او را نوع دگر خندیدن12 آموخته و عشق از آسمان آمده است تا اهل تردید و گمان را درهم کوبد13 و آنان را به خود می خواند. او خویشتن را تحصیلکرده مدرسه احمد امی معرفی می کند و بر فضل و هنر که جملگی حجاب آفتاب جانان است می خندد14 و حیران از این که خوب است یا زشت، این است یا آن، و چه نامی دارد، دلبر است یا دل داده بر سر راه تمامی طالبان حقیقت قرار می گیرد می گوید

 گر زان که نئی طالب، جـــوینده شوی با ما

ور زان که نئی مطرب، گـــوینده شوی با ما

گر زان که تو قارونی، در عشـق شوی مفلس

ور زان که خداوندی، هم بنــده شوی با مــا

یک شمع از این مجلس صد شمع بگیرانــد

گر مرده ای ور زنده، هم زنده شوی بـــا ما

پاهای تو بگشاید، روشن بـــه تو بنمــاید

در ژنده درآ یکدم تــا زنــده دلان بینـــی

اطلس به در اندازی در ژنده شوی بـــا مـا

چون دانه شد افکنده بر رست و درختی شد

این رمز چو دریابـــی افکنده شوی بــا ما

شمس الحق تبریزی با غنچه دل گـویــــد

چون باز شود چشمت بیننده شوی بـــا ما

 و این گونه است که او تمامی آنانی که فراسوی نیک و بد و دانایی در پی حقیقتند را مجذوب خود می سازد. سالکان راستین در راه سپاری با او در جستجوی معنای زندگی است که در نهایت دلاورانه قفل زندان جهان را گشوده و گردن گردنکشان را در پیش سلطان عشق می شکنند15

رویکردهایی برای تبیین معنای زندگی

دو رویکرد عمده برای تبیین معنای زندگی وجود دارد

 1- رویکرد مجعول (قراردادی)

در این رویکرد، جوینده معنا، تفسیری از عالم پیدا می کند و بر اساس آن به زندگی معنایی می بخشد، و در واقع معنای زندگی بر ساخته تجزیه و تحلیل ها و برداشتهای اوست بقول دکتر فرانکل، چنین آدمی زندگی اش را یک پروژه تعریف شده و هدفمند از سوی دیگران نمی داند، بلکه به زندگی با تجارب خاص خویش معنا می دهد و برای گریز از هجوم خالی اطراف چونان سپهری فریاد برمی‎آورد که زندگی خالی نیست، سیب هست; و نتیجه می‎گیرد تا شقایق هست زندگی باید کرد. یا در سطح عقلایی تری، کسی چون راسل در ابتدای زندگینامه خود می نویسد

سه چیز به زندگی ام معنا داده است: یکی علم و ارضاء کنجکاوی علمی، دیگری شفقت به حال انسانها و کاستن از درد و رنج های آنها و سومی عشق ورزی

 2-رویکرد مکشوف

در این نوع نگاه، زندگی به عنوان یک موجودیت مستقل از ذهن بشر، معنایی دارد که باید توسط جوینده راه حقیقت آن معنا کشف و بازشناسی شود و با روشهای فلسفی و عرفانی کشف شود، در این رویکرد معنا عین وجود است

حوزه های جستجوی معنای زندگی

اختلالات زندگی انسان امروز ناشی از آن است که انسان فرهیخته امروزی احساس می‎کند زندگیش معنا ندارد و سئوال بزرگ چرا هستی را نمی تواند پاسخ دهد و لاجرم با خیام زمزمه می کند

ایــــن بحر وجود آمده بیـرون زنهفت   کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت

هر کس سخنــی از سر ســـودا گفتند  زان روی کـه هست کس نمی داند گفت

 مساله دریافت معنای زندگی چه با رویکرد مجعول و چه مکشوف، در سه سطح قابل طرح شدن است

1- حوزه فلسفه دین

در این حوزه ادیان با تعالیم خود برای زندگی معنایی قایل هستند که توسط خالق هستی مشخص شده و باید مکشوف گردد، مثلاً در اسلام مساله ای به نام عبادت به عنوان فلسفه خلقت انسان مطرح شده است که انسان باید به آن دست یابد

و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون «الذاریات/ 51»

2- حوزه فلسفه اخلاق

در این حوزه در پی آنند با قایل شدن معنایی برای زندگی مشخص کنند که کدام کار خوب، و کدام بد است، کدام کار وظیفه، مسئولیت، رذیلت و فضیلت; است و کدام نیست

3-حوزه روان شناسی

در تحلیل های روان شناختی از انسان، بر این باورند که بسیاری از اختلالات و نابسامانی های روانی بشر وقتی ایجاد می شود که انسان احساس می کند زندگی اش بی معنا شده و نتوانسته است که بفهمد معنای زندگی چیست. روان شناسان شناختی بر این باورند در نتیجه به دلیل فقدان احساس معنای زندگی دستخوش یک سلسله نابسامانیهای روانی می شود;

مولانا و پاسخ به دغدغه های انسان امروز

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله مولانا تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله مولانا تحت word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله مولانا تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله مولانا تحت word

مقدمه:  
چکیده ای از موضوع:  
1-1- شرح حال مولوی  
1-2-آثار مولوی  
2-1- دست بیعت به هر کس مده  
2-2- در پی خیال و سایه مباش، حقیقت را بجو  
2-3- ایام جوانی را مغتنم شمار  
2ـ4ـ خطا را به خود نسبت ده نه به خدا  
3ـ1ـ عظمت عقل  
3-2 عقل و تقلید  
4_1_دوستی مال و مقام ، مکر ، ابلیس است  
4_2_ منطق آبی ف اختیار بود و منطق ابلیس ، جبر  
4_3_ابلیس و مکرهای او و طریق رهایی از آن  
منابع و ماخذ :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله مولانا تحت word

1)آموزه های اخلاقی در مثنوی ؛ نوشته علی شیروانی

2)مثنوی معنوی ؛ نوشته مولانا جلال الدین محمد بلخی

3)عقل در مثنوی غ نوشته محمد تقی جعفری

4)عشق در مثنوی ؛ نوشته محمد تقی جعفری

5) معارفی از تشییع در مثنوی معنوی ؛ قدرت صلوتی

مقدمه

مثنوی به حق دریایی است بی‌کران انباشته از دره های گرانمایه و پر قیمت کهدر کمتر مکتوبی می‌توان بدانها دست یافت. در عین حال، نوشتاری است بلند و طولانی که شاید خواندن سراسر آن از حوصله بسیاری خارج باشد، و نیز به شعر است و چه بسا برخی نتوانند به آسانی مضمون این اشعار را دریابند و با کندی و تأمین پیش بروند، و این کار برای افراد کم حوصله ملال آور است. همچنین کتابی است کم عنوان و مطالب متنوع و گوناگون در ضمن داستانهای بلند در آن مندرج شده است. و موانا بیشتر از دیدگاه اسلام نگاه کرده ولی تبعیت از هیچ دینی را قبول نکرده است. هدف من در این گزیده آن بوده که روزنه‌ای بگشایم به روی شما برای بهره‌مند شدن از آن چشمه نور

امیدوارم این نوشتار شما را علاقمند کند تا سراغ مثنوی روید و تمام آن را بخوانید و جان را از آن زلال معرفت سیراب کنید

گر شدی عطشان بحر معنوی                     فرجه‌ای کن در مثنوی


چکیده ای از موضوع

در مثنوی درباره موضوعات گسترده بحث شده است که در این تحقیق درباره چکیده‌ای از موضوعات آن نوشته‌ام. در چند سطر درباره زندگی مولانا جلال الدین و آثار ارجمند او نوشته شده و به پند‌هایی که در ادبیات مثنوی پنهان است اشاره کرده‌ام که مثنوی بسیار پندهای آموزنده برای خوانندگن خود دارد به مثال می‌توان به انسانهای شیطان نما که در نظر مولانا وجود دارد اشاره کرد که با آنها بیعت نباید کرد

مولانا کتابهای تألیف شده توسط افراد دیگر زیاد دارد که یکی از آنها محمد تقی جعفری است که عظمت عقل را از دیدگاه مولانا و دیدگاه دانشمندان دیگر مقایسه کرده است در مورد عقل مولانا دیدگاه خاصی دارد که من به چند نکته اشاره کرده‌ام که یکی عظمت عقل و دیگری عقل و تقلید است

همچنین در مورد نقش ابلیس در زندگی انسان سخن گفته که ابلیس در تمامی مراحل زندگی انسان نقش دارد و در مورد آن اشعار مولانا که در رابطه این موضوع است اشاره کرده‌ام


1-1- شرح حال مولوی

مولانا جلال الدین محمد بن حسین خطیبی،‌ معروف به مولوی که او را خداوندگار نیز می‌خواندند، در ششم ربیع الاول سال 604 هـ.ق در بلخ به دنیا آمد، پدرش که به بهاء الدین ولد معروف بود، سلطان العلما لقب داشت و عارف و عالم مشهور بود و کتاب معارف بهار ولد تألیف اوست

بهاء ولد به علت رنج از سلطان محمد خوارزمشاه از بلخ خارج شد و عازم حج شد، در نیشابور به دیدن شیخ فرید الدین نایل آمد، شیخ عطار کتاب اسرار نامه را به هدیه به مولانا جلال الدین داد و مولانا بهاء الدین را گفت:« زود باشد که این پسر تو آتش در سوختگان عالم زند.»

بهاء ولد، پس از حج به لارنده رفت و مولانا جلال الدین در این شهر در سن هیجده سالگی با دختر خواجه لالای سمرقندی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه پسر به نامهای سلطان ولد، بهاء الدین محمد و علاء الدین محمد بود

پس از درگذشت پدرش مولانا جلال الدین در سن بیست و چهار سالگی به خواهش مریدان به جای پدر نشست و به وعظ و ارشاد و فتوی دادن پرداخت تا برهان محقق ترمدی- از سادات حسینی ترمد- به مراقبت و آزمایش او پرداخت. بعد از هفت سال اقامت در حلب و دمشق، به روم بازگشت و به دستور برهان الدین به ریاضت پرداخت و سه چله گذراند که در این زمان سید او را در کنار گرفت و گفت:« در جمیع علوم عقلی و نقلی و کشفی و کسبی بی‌نظیر عالمیان بودی و الحاقه هذه در اسرار باطن و سر سیر اهل حقایق و مکاشفات روحانیان و دیدار مغیبات انگشت نمای انبیا و اولیا شدی.»

مولانا و شمس ارتباط نزدیکی با هم داشتن و مردم قونیه و مریدان از او خشمگین شدند و این بار کمر به قتل شمس بستن و و او ار بد دین و نامسلمان خواندند، سرانجام گروهی از مریدان و وابستگان و خویشان مولانا فتنه برانگیختند و اقدام به قتل شمس کردند، که عاقبت او معلوم نشد

حسام که دید یاران و مریدان پیوسته آثار سنایی و عطار را می‌خوانند، پس شبی در خلوت به مولانا گفت کتابی مانند الهی نامه سنایی (حدیقه الحقیقه) یا منطق الطیر عطار را به نظم آورد، مولانا با « بشنو از نی چون حکایت می‌کند.» تا «پس سخن کوتاه باید والسلام.» آغاز کرد و بالاخره آن آفتاب معرفت و کمال در پنجم ماه جمادی الاخره سنه 672 ه.ق غروب کرد. مردم قرنیه و عیسویان و یهودیان نیز بر جنازه او حاضر شدند و او را در نزدیکی قبر پدرش به خاک سپردند و چهل روز عزاداری کردند، و گویی آوای مولانا به گوششان می‌خورد که

حاصل عمرم سه سخن بیش نیست                      خام بودم، پخته شدم، سوختم

مولانا مذهب حنفی داشت، اما از هر گونه تعصب بر کنار بود و می‌گفت:« من با هفتاد و سه مذهب یکی‌ام.»

1-2-آثار مولوی

مثنوی به خواهش حسام الدین چلبی سروده شده، وزن آن، بحر رمل مسدس مخدوف یا مقصور، در شش دفتر و حدود بیست و پنج هزار بیت است که یک دایرهالمعارف عرفان و فلسفه و دین و معرفت شمرده می‌شود. دفتر ششم مثنوی ناتمام مانده و نسبت دفتر هفتم به وی درست نیست و به او ارتباطی ندارد

از شروحی که در عصر حاضر بر مثنوی نوشته شده، یکی شرح مثنوی شریف تألیف مرحوم استاد بدیع الزمان فروزانفر تابیت 3012 در سه جلد – که نا تمام مانده دیگر شرح مثنوی – به طور کامل- تالیف استاد محمد تقی جعفری است و از شروع مثنوی به زبانهای دیگر، یکی شرح اسماعیل آنقروی به زبان ترکی است، دیگر شرح یوسف بن احمد مولوی به زبان عربی است به نام المنهج القوی، و شرح مثنوی به زبان انگلیسی تألیف دانشمند خاور شناس، رینولد آلین نیکلسون، به سبب دقت و نقادی، معروف است

مرحوم تلمیذ حسین، در کتاب مرآت المثنوی قصص و آیات قرآنی و احادیث نبوی و مطالب اعتقادی مثنوی را نوشت، و استاد فقید فرزانفر، احادیث مثنوی را جمع و تدوین کرد و کتابی هم در مأخذ قصص و تمثیلات مثنوی تألیف نموده است. غزلیات:‌ این قسمت از اشعار مولانا، در کلیات شمس یادیوان کبیر گرد آمده و مولوی از تخلصهای شمس و خاموش در آن استفاده کرده است. تعداد ابیات آن را سی هزار و چهل تا پنجاه هزار دانسته‌اند و این غزلیات سرشار از وجد و شور و حال و عشق و سرمستی است و آهنگ خاصی دارد

2-1- دست بیعت به هر کس مده

چون بسی ابلیس آدم روی هست

پس به هر دستی نشاید داد دست

زآنکه صیاد آورد بانگ صفیر

تا فریبد مرغ را آن مرغ گیر

بشنود آن مرغ بانگ جنس خویش

از هوا آید بیاید دام و نیش

حرف درویشان بدزد مرد دون

تا بخواند بر سلیمی زآن فسورن

کار مردان روشنی و گرمیست

کارد و نان حیله و بی شرمیست

شیر پشمین از برای کد کنند

بو مسیلم را لقب احمد کنند

بو مسیلم را لقب کذاب ماند

مرمحمد را اولوالالباب ماند

آن شراب حق ختامش مشک ناب

باده را ختمش بود گند و عذاب

چون شیطان انسان نما زیادند،‌ پس دست بیعت به هر کس نیاید داد. زیرا که صیاد بانگ مرغ را تقلید می کند تا مرغ را بفریبد تا پرنده صدای همجنس خود را بشنود، از هوا فرود آید و به دام و نیش گرفتار آید مرددون سخنان درویش را می‌دزد تا با آن سخنان مردم ساده دل را بفریبد. کار مردان، گرمی و روشنایی آفریدن است، در حالی که کار افراد پست حیله‌گری و بیشرمی است برای گدایی از پشم، مجسمه شیر می‌سازند،‌ سیلمه کذاب را احمد نام می‌نهند لقب مسیلمه کذاب ماند، در حالی لقب محمد (ص) اولوالالباب ماند از شراب الهی بوی مشک ناب به مشام می‌رسد، در حالی که از باده دنیوی بوی گند و غذاب استشمام می‌شود

در بیت اول مقصود از « ابلیس آدم روی» کسی است که در ظاهر عابد و زاهد است اما در باطن پلید و ناپاک می‌باشد. این افراد ریاکار، مانند صیاد، صدای پرنده را تقلید می‌کنند و انسان ساده دل، مانند مرغ، فریب این صدای آشنا را می‌خورد و گرفتار دام آنها می‌گردد. او سخن اولیای حق را برای فریب مردم تقلید می‌کند

در بیت ششم مقصود از شیر «شیر پشمین» کسی است که ظاهرش به اولیای خدا شبیه است اما باطنش توخالی و تهی است این دزدان ایمان برای گدایی و بهره‌وری از مردم، ظاهر فقیرانه و زاهدانه برای خود درست می‌کنند و مانند مسیلمه کذاب – که ادعای پیامبری می‌کرد-  لقب پیامبر بر خود می‌گذارد، اما سرانجام رسوا می‌شوند و برای آنان لقب کذاب (دروغگو )و برای پیامبر حق، لقب اولوالالباب (خردمند ) باقی می‌ماند. بیت هشت اشاره به آیه 25 و 26 از سوره مطففین دارد که می فرماید:« آنها [ مردان نیک] از شراب زلال دست نخورده و سر بسته‌ای سیراب می‌شوند. مهری که بر آن نهاده شده از مشک است.»

حکایت مردان حق و مردان ناپاک و پلید، حکایت شراب بهشتی است که از آن بوی مشک ناب ساطع است، و شراب دنیوی که از آن بوی گند به‌مشام می‌رسد

2-2- در پی خیال و سایه مباش، حقیقت را بجو

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه پايان نامه منشآت خاقاني تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه پايان نامه منشآت خاقاني تحت word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه پايان نامه منشآت خاقاني تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه پايان نامه منشآت خاقاني تحت word

مقدمه  
1   زندگینامه  
2   مذهب و گرایشهای صوفیانه  
3   شاعران معاصر خاقانی  
4   ممدوحان  
5   سبک شعر خاقانی  
نامه به شمس الدین  
نامه به سراج الدین  
نامه به عصمه الدین  
نامه به ظهیر الدین  
نامه به مبارز الدین  
توضیحات به شمس الدین   
نثر روان نامه به شمس الدین  
توضیحات به عصمه الدین   
نثر روان به عصمه الدین  
توضیحات به ظهیرالدین  
نثر روان نامه به ظهیر الدین  
توضیحات به مبارزالدین  
نثر روان نامه به مبارز الدین   
فهرست آیات و احادیث  
فهرست عبارتهای عربی  
فهرست لغات و واژه ها  
فهرست اعلام و کسان  
فهرست مکانها و جایها  
فهرست منابع و مأخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه پايان نامه منشآت خاقاني تحت word

  نصرالله ، ارمغان صبح ، انتشارات جام ، تهران ، چاپ اول 

انوری حسن ، فر هنگ کتایات  سخن،  انتشارات  سخن تهران
برزگر خالقی محمد رضاومحمدی ومحمدحسین، مرثیه  خوان  مدائن ، اتشارات  زوار تهران ، چاپ اول  ،
بندریگی محمد 8مترجم المنجد
ثروت منصور،غیاث اللغات، امیرکبیر، تهران ،چاپ اول
ثروت منصور،فرهنگ کنایات انشارات سخن ،تهران، چاپ سوم ،
جبران مسعود مترجم : انزابی نژاد رضا،الرائد،انتشارات آستان قدس رضوی  مشهد  چاپ اول 
حسینی دشتی سیدمصطفی،معارف ومعاریف،موسسه فرهنگی آراء،چاپ اول
خلف  تبریزی محمد حسین ، برهان قاطع
دهخدا،علی اکبر، لغت نامه
سجادی ،سیدضیاء الدین ،شاعرصبح ،انتشارات سخن ،تهران ،چاپ سوم
سجادی،سیدضیاء الدین ، مجموعه  نامه های خاقانی  شروانی  انتشارات  دانش سرای عالی تهران
 سجادی،سیدضیاء الدین ،فرهنگ لغات و تعبیرات  دیوان خاقانی ، انتشارات زوار تهران
سرمدی ،مهرداد ،فرهنگ اختر شناسی ، انتشارات کمانگیر تهران
سیاح ، احمد ،فرهنگ دانشگاهی ( ترجمه المنجد الابجدی) انتشارات  فرجان تهران ، چاپ  چهارم 
عادل ،محمدرضا ،فرهنگ جامع  نامهای  شاهنامه ، نشر صندوق تهران ،چاپ اول
عادل ،محمدرضا ،فرهنگ عبارتهای عربی درشعر فارسی ،انتشارات  امیرکبیر  تهران ،
عبدالنبی  قیم ، فرهنگ معاصربه فارسی ، انتشارات  فرهنگ معاصرتهران ،
عفیفی رحیم ، فرهنگ نامه شعری ،انتشارات سروش ،تهران ،چاپ دوم،
علیزاده  جمشید،برگزیده و شرح  اشعار خاقانی ، انتشارات نشرو پزوهش ،چاپ اول ،
فولادوند ، قرآن کریم (نرم افزار قرآنی جامع التفاسیر)
معین ، محمد، فرهنگ  معین ، انتشارات  امیرکبیرتهران ،چاپ پانزدهم

مقدمه

        اگر چه خاقانی شاعری است قصیده سرا و بیشتر به سرودن شعر پرداخته است اما، نوشتن نامه ها با عنوان منشأت چیره دستی خویش را در هنر نویسندگی بر همعصران خویش و حتی دوره های بعد از خویش به خوبی نشان می دهد با مطالعه منشأت را می توان چنین نتیجه گرفت که خاقانی نه تنها شاعری بی نظیر است بلکه نویسنده ای، چیره دست است و توانسته در هر دو حوزه نثر و شعر هنرنمایی کند

        منشأت خاقانی مجموعه از نامه های اوست . این نامه ها خطاب به خویشاوندان، نزدیکان، دوستان، بزرگان ایران شهریاران روزگار شاعر می باشد و متضمن فواید تاریخی، اجتماعی و ادبی بسیاری است. نثر کتاب مصنوع و دارای لغات و ترکیبات و تعبیرات عبارات مربی بسیار است

        در این مختصر به بیان برخی فراز و نشیبهای زندگی او پرداخته شده و قسمت اعظم کار شرح و توضیح صفحات 111 تا 137 کتاب منشآت تصحیح دکتر محمد روشن می باشد در این مجموعه از نرم افزارها و کتاب ها و فرهنگهای نسبتاً متعدد استفاده شده است که منابع بسیار مفید و مفیدتر به جز موارد استفاده شده هم موجود می باشد که بدلیل کمبود وقت و نبود برخی امکانات مورد استفاده واقع شد و البته برخی موارد هم بود که در هیچ یک از فرهنگهای مورد بررسی باز یافته شد و در این راه از استاد گرانقدر جناب آقای دکتر خواجه ایم یاری جستم که در همین جا کمال تشکر و قدردانی را از ایشان به عمل می آورم

        نام او به اقرب احتمالات «بدیل» بوده است. خود شاعر در ضمن قطعه ای و در بیت معروفی با اشاره به  همین نکته می گوید

بَدَل من آمدم اندرجهان سنایی را                    بدین دلیل پدر، نام من بدیل نهاد

        اما در اکثر تذکره های قدیمی مثل آتشکده آذر، مجمع الفصحا، ریاض العارفین و ; نام او را «ابراهیم» نوشته اند. علاوه بر آن درویش حافظ حسین ابن کربلایی تبریزی از علمای قرن دهم آذربایجان در اثر معروفش «روضات الجنان و جنات الجنان» هنگام توصیف مزار خاقانی تصریح می کند که بر سنگ مزار وی نام «ابراهیم» درج شده است. خانیکوف مستشرق معروف روسی نیز این نکته را یادآوری کرده است. علی الظاهر آنها که نام خاقانی را ابراهیم دانسته اند به این بیت وی استناد کرده اند که

زخوان معنی آرایی براهیمی برون آمد زپشت آزر علی نجار شروانی

        برای خاقانی دو لقب ذکر کرده اند: یکی «حسان العجم» که توسط عمویش کافی الدین عمر عثمان به او داده شده و شاعر در تحفه العراقین به آن بدین گونه اشاره کرده

چون دید که در سخن تمامم                                      حسان عجم نهاد نامم

و دیگری افضل الدین یا افضل که شاعر به این لقب خود نیز اشارتی داشته است

افضل ار زین فضول ها راند                         نام افضل بجز اضل منهید

        خاقانی پیش از آنکه به دربار منوچهر شروانشاه بپیوندد «حقایقی» تخلص می کرده و این تخلص نیز دوبار بیشتر در شعر وی نیامده است

چون کار به کعبتین عشق افتد                                        شش پنج زند حقایقی باید

و نیز

ز در تو چند لافم که تو روزی از وفا                به حقایقی نگفتی که سگ در منی

پس از آنکه ابوالعلاء گنجوی، خاقانی را به خاقان منوچهر معرفی می کند به مناسبت اختصاص به همین پادشاه، لقب «خاقانی» را برای شاعر برمی گزیند

چو شاعر شدی بردمت پیش خاقان                 به خاقانیت من لقب بر نهادم

        علاوه بر اینها، کسانی از جمله محمد بن داود علوی شادی آبادی در شرح خود بر  ابیات خاقانی گفته اند که شروانشاه اخستان او را «سلطان الشعراء» نامیده است. مرحوم فروزانفر با اشاره به همین نکته می نویسد

«شادی آبادی در شرح این بیت خاقانی

شاه سخن به خدمت شاه سخا رسید                شاه سخا زفلک دید برترش

گوید : و نیز شروانشاه اخستان بن منوچهر مر امام خاقانی را به خطاب سلطان الشعرا  مخاطب گردانیده بود ;»

        خاقانی در ابیات فراوانی به زادگاه خود اشاره کرده است . از جمله در تحفه العراقین (ص 42 و 43 ) در جواب پرسش ملک الوزراء می گوید

                   گفتا چه کسی و چیست نامت                               اصلت ز کجا، کجا مقامت

                    گفتم متعلمی سخندان                                     میلاد من از بلاد شروان

و نیز در ضمن قصیده ای (دیوان – ص 68) می گوید

عیب شروان مکن که خاقانی             هست از آن شهر کابتدایش شر است

علاوه بر این، شاعر در ضمن اشعار خود از شهری به نام «شماخی» یاد کرده است

چون به شماخی ترا کرد قضا شهر بند نام شماخی توان مصر عجم ساختن

این شماخی پایتخت شروان بوده و شروان نیز شهری است در آذربایجان

        سال دقیق تولد خاقانی مشخص نیست. وی در اشعار خود چند بار در باب تولدش به سال پانصد هجرت اشاره کرده است و همین اشاره ها باعث شده تا بسیاری از محققان از جمله خانیکوف به اشتباه افتاده تاریخ ولادت او را سال 500 ذکر کنند. حال آنکه به گفته غفار کندلی «منظور خاقانی از پانصد هجرت سال تولدش نه بلکه قرنی است که او در آن زندگی می کرده است;»

اما زمان دقیق تر تولد خاقانی باید سال 520 هجری باشد. مرحوم فروزانفر نیز با استناد به دلایلی چند همین سال را پذیرفته است

        در باب تاریخ وفات خاقانی نیز اقوال گوناگون دیده می شود. رفاقت الله خان در مقاله ای به نام «زندگی خاقانی» این اقوال را به چهار دسته تقسیم کرده و آنچه را در این چهار دسته نمی گنجیده به طور جداگانه نقل نموده است

در این میان، دقیق ترین سند درباره تاریخ وفات شاعر کلیشه سنگ قبر اوست که در سال 1310 شمسی (1931 م 0) از روی سنگ مزار وی تهیه شده و اینک در  موزه نظامی تاریخ ادبیات آذربایجان در باکو نگهداری می شود. طبق این سند تاریخ وفات خاقانی در 595 هجری (خمس و تسعین و خمس مائه) بوده است

علاوه بر آن، مؤلف مفتاح التواریخ بیت زیر را به عنوان ماده تاریخ وفات خاقانی نقل کرده است

سال تاریخ نقل او رضوان                  گفت طوطی جنت حق خوان

که ترکیب «طوی جنت حق» به حساب ابجد برابر با 595 می شود

به تصریح تمامی منابع، خاقانی در محله سرخاب تبریز در جایی که به نام «مقبره الشعرا» مشهور است دفن شده است. آذر بیگدلی در آتشکده در این باب نظرخاصی دارد. وی می نویسد : «خاقانی» در تبریز وفات یافته، در سرخاب مدفون است و چون جمعی از شعرا در جوار او مدفون اند به مقبر الشعرا مشهور است»

        به نظر آذر، به اعتبار دفن خاقانی در گورستان فوق، نام آن مقبره الشعرا برگزیده شده  اما غفار کندلی در این باره به درستی اظهار نظر کرده و گفته است

«این ادعا بدون شک خطاست زیرا قطران تبریزی که پیش از خاقانی می زیسته هم چنین اسدی توسی که در آذربایجان اقامت داشته در این گورستان دفن شده اند و سابقه آنها به خیلی پیش از اینها می رسد»

تقی الدین علت مرگ خاقانی را «باد فتق» دانسته

«گویند به سبب اعراض اهل زمان و معارضه اثیر باد فتق پیدا کرده مدتها به آن مرض گرفتار بود. آخر الامر آن مرض جان ستان بر آن ذات شریف استیلا یافت و در شهر تبریز فی شهور اثنی و ثمانین و خمس مائه وفات کرد»

غفار کندلی نیز با ذکر ابیاتی از خاقانی مبنی بر داشتن درد دل، حدس زده است که شاید علت مرگ شاعر عارضه قلبی باشد

        نام پدر خاقانی علی و شغلش نجاری بوده است. شاعر بارها به نام و پیشه پدر در مطاوی اشعارش اشاره کرده است . از جمله

به خوان معنی آرایی براهیمی پدید آمد             ز پشت آزر صنعت علی نجار شروانی

و نیز

و ز سوی پدر درو گرم دان                  استاد سخن تراش دوران

و نیز

از بر خلایقم سبکبار                                   بر مائده علی نجار

        مادر خاقانی زنی مسیحی نسطوری بوده که پس از اسلام آوردن، با علی نجار پیوند گرفته. خود شاعر در تحفه العراقین به این نکته اشاره کرده است

کارم ز مزاج بد نرستی                                          گرنه دعوات مادرستی;

  نسطوری و موبدی نژادش                    اسلامی و ایزدی نهادش ;

   پس کرده گزین به عقل و الهام                           برکیش کشیش دین اسلام ;

تا مصحف و لااله دیده                                     زانجیل و صلیب در رمیده

از اشارات خاقانی برمی آید که پیشه مادرش طباخی بوده است. در تحفه العراقین ضمن ابیاتی که در توصیف نسب مادرش آورده می گوید

هستم زپی غذای جانور                             طباخ نسب ز سوی مادر

حمید آراسلی نام مادر خاقانی را «رابعه» ذکر کرده است

        کافی الدین عمر بن عثمان عموی خاقانی، طبیب و فیلسوف بوده است. پدر خاقانی اصرار داشته که شاعر از پیشه او تبعیت کند؛ اما شاعر که اندیشه های بلندی داشته از پدر می گریزد و به عموی فرهیخته اش پناه می برد. شاعر در نزد این عموی دانشمند، عربی، طب و نجوم و فلسفه را می آموزد و در تحفه العراقین در ضمن ابیاتی به آن بدین ترتیب اشاره می کند

                       چون دید مرا زبان گشاده                              لوح خِرَدَم به دست داده

طبعم به سه علم ساخته راست                       آن سه که زوهم و عقل و حس خاست

اهمیت پرورش این علم تا آنجاست که خاقانی بارها وجود و اعتبار خود را از او می داند

دعوی نسبت زعم کن نز پدر زیرا ترا            هم پدیدار آورید ارچه پدر گم کرده بود

و نیز

خاقانیا به ماتم عم خون گری نه اشک          کاین عم به جای تو پدری ها نموده بود

سرانجام کافی اذدین در سال 545 (یعنی زمانی که خاقانی 25 ساله بود) وفات می یابد و شاعر را در غوغای جهان تنها می گذارد. پس از این، خاقانی در سوگ وی مرثیه های فراوانی می سراید

از فحوای سخن شاعر برمی آید که او سه بار ازدواج کرده است. همسر اول خاقانی، زنی روستایی بود که پس از فوقت پسرش رشید الدین از غصه می میرد. شاعر درباره این زن و خانواده اش در منشآت مطالبی آورده است. همسر دیگر خاقانی زنی شهری بود که شاعر از او اظهار نارضایتی کرده است؛ شاعر در قطعه ای ضمن مقایسه دو همسرش می گوید

سپردی به خاک آنکه ارزید شهری                  گزدی زشهر آنکه خاکی نیرزد

علاوه  بر اینها، خاقانی از این همسر صاحب پسری شده به نام مؤید الدین

معروف است که یکی از همسران خاقانی، دختر استادش ابوالعلاء گنجوی بوده است اما بعضی از جمله غفار کندلی با دلایلی چند بر این باورند که این پیوند هرگز سرنگرفته بود و افسانه ای بیش نیست

        خاقانی سه پسر به نامهای رشید الدین، امیر عبدالمجید و مؤید الدین داشته است. علاوه بر آن صاحب سه دختر بوده. دو تن از آنها را به شوهر می دهد و دیگری پس از سه روز زندگی وفات می نماید

تأثیرگذارترین فرزند خاقانی در دیوان، پسر ارشد وی رشید الدین است که در سال 571 در بیست سالگی می میرد و مرگ وی شاعر را در غمی سخت فرو می برد

این اندوه بزرگ، سبب سرودن مرثیه هایی برای رشیدالدین می شود

        علاوه بر کافی الدین عمر عثمان، عموی خاقانی که از هفت سالگی شاعر را تحت تعلیم خود قرار داده، او محضر دو استاد دیگر را نیز درک کرده است : یکی وحید الدین پسر کافی الدین، پسر عموی خاقانی که مردی فرهیخته و پزشک بوده و از نجوم و ادب نیز بهره داشته است

دومین استاد خاقانی پس از وحید اادین، ابوالعلاء  گنجوی است. خاقانی پس از درگذشت عمویش کافی الدین به این شاعر متنفذ در دربار منوچهر شروانشاه روی آورد و توسط هم او به دربار راه یافت و لقب خاقانی را برگزید

 سفرهای خاقانی

1- به استناد به گفته های مرحوم فروزانفر، نخستین سفر خاقانی بین سالهای 549 و 550 روی داده است. در این ایام، خاقانی با کسب اجازه از شروانشاه اخستان برای دیدن خراسان به راه می افتد اما در ری بیمار می شود. از طرف دیگر ترکان غُز به خراسان می تازند و آن دیار را نا امن می سازند.  والی ری نیز به اصرار از خاقانی می خواهد تا از سفر منصرف شود. این عوامل همگی دست به دست هم می دهند و شاعر را تشویق به بازگشت به شروان می کنند و او در سال 550 زمانی که شروانشاه مشغول ساختن بند باقلانی بوده به وی می پیوندد

2- پس از مدتی در سال 551 مجدداً خاقانی با اجازه از شروانشاه به عزم سفر حج براه می افتد. در عراق به خدمت سلطان محمد سلجوقی می رسد و در موصل نیز وزیر صاحب موصل، جمال الدین محمد بن علی اصفهانی را دیدار می کند

قصیده «باکوره الاسفار و مذکوره الاسحار» با مطلع

صبح از حمایل فلک آهیخت خنجرش              کیمخت کوه ادیم شد از خنجر زرش

محصول همین سفر است

3- گفته اند که خاقانی برای دومین بار عزم سفر حج داشته است ولی شروانشاه با این سفر موافق نبوده . در نتیجه شاعر، بی دستوری از شروان خارج می شود و پس از  مدتی گماشتگان شروانشاه او را در بین راه دستگیر می کنند و به همین سبب شاعر در حدود یک سال به زندان می افتد

درباره علت به زندان افتادن خاقانی اقوال متعددی وجود دارد. قزوینی در آثار البلاد علت را چنین ذکر می کند که پادشاه شروان قصد داشته به شاعر مقام وزارت ببخشد و شاعر به خاطر روحیه جوانمردی خود نپذیرفته، در نتیجه به خاطر

سرکشی از امر شاه روانه زندان شده است

دولتشاه سمرقندی گفته است که خاقانی میل به انزوا و درویشی داشت و به همین دلیل از ملازمت و خدمت استعفا      می خواسته ولی چون خاقان به همنشینی با وی علاقه ای داشته اجازه چنین کاری را به شاعر نمی دهد. در نتیجه شاعر به بیلقان می گریزد . اما توسط افراد شروانشاه دستگیر شده، به قلعه «شابران» برده می شود و مدت هفت ماه در آنجا به زندان می افتد

با توجه به اشارات شاعر در قصیده ترسائیه از جمله بیت

مرا از بعد پنجه ساله اسلام                            نزیبد چون صلیبی بند برپا

برمی آید که در این هنگام پنجاه سال تقریبی و چهل و پنج سال تحقیقی داشته است

حاصل این زندان، نوشتن قصیده معروف «ترسائیه» است که خاقانی در ضمن آن، شاهزاده بیزانسی آندرونیکوس کمننوس را برای آزادی خود شفیع قرار می دهد

سرانجام پس از این همه کشمکش با پادر میانی خواهر منوچهر شروانشاه یعنی عصمه الدین، خاقانی از بند می رهد و به زیارت کعبه می رود. در بازگشت از همین سفر است که بر کرانه های دجله، بقایای شهر افسانه ای تیسفون و کاخ مداین را مشاهده می کند و قصیده جاودانه «ایوان مداین» را با مطلع

هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان                    ایوان مداین را آیینه عبرت دان

می سراید و نیز در همین ایام است (سال 571) که رشید الدین فرزند بیست ساله شاعر بیمار می شود و دار فانی را وداع می گوید

4- علاوه بر سفرهایی که از آنها یاد شد، خاقانی سفرهای کوتاهی نیز به تفلیس، گنجه، ارجیش، تبریز، اصفهان و دربند داشته است

از نکات جالب توجه در مطاوی اشعار خاقانی، علاقه بی حد و حصر او به دیدار خراسان است. شاعر در قصاید متعددی از این اشتیاق خود سخن رانده که پاره ای از آنها عبارتند از

چه سبب سوی خراسان شدنم نگذارند                     عندلیبم به گلستان شدنم نگذارند

و نیز

به خراسان شوم انشا الله                               آن ره آسان شوم انشا الله

(مرثیه خوان مداین)

مذهب و گرایشهای صوفیانه

        از سروده های خاقانی و قراین متعددی در یوانش، چنین برمی آید که وی شاعری سنی مذهب و ازپیروان شافعیه بوده است

        خاقانی در آثار خود، اشعاری درمدح امام محمد بن یحیی پیشوای شافعیه نیشابور و «محمد حفده» از فقها و اصولیون مشهور شافعی دارد و این دو تن را مرثیه گفته است، و روشن است که این امر بدون گرایش عمیق و استوار به مذهب شافعیه نتواند بود

        خاقانی همچنین نام خلفای اربعه را با احترام یاد می کند و گرایش به «چهاریار» در سروده های او آشکار است، چنان که می سراید

بی مهر چهاریار درد این پنج روز عمر نتوان خلاص یافت از این ششدرفنا

                                                                                         (دیوان خاقانی /6)

و نیز

پیشت آرم چهار یارش را شفیع                      کز هدی شان عز والا دیده ام

                                                                                      (دیوان خاقانی /275)

        برخلاف آنچه در مجالس المؤمنین و طرائق الحقائق درباره شیعه بودن خاقانی آمده است، باید پذیرفت که او قطعاً شیعه مذهب نبوده است. وی در سروده های خود بر رافضیه و معتزله طعن و تعریضها دارد؛ اما با این حال علاقه او به علویان مطلبی غیر قابل انکار است. در جایی می گوید

   علوی دوست باش خاقانی                                      کز عشیرت علی است فاضلتر

هر که بدبینی از نژاد علی                             نیکتر دان ز خلق و عادلتر

                       بدشان نیکتر ز مردم دان                                       نیکشان از فرشته کاملتر

                                                                                    (دیوان خاقانی /887)

        او همچنین در تحفه العراقین، در ستایش مشهد مقدس حضرت امیر مؤمنان (ع) اشعاری دارد که گویای حب استوار علی (ع) در دل اوست

                         سرها بینی در کلاه در پای                        در مشهد مرتضی جبین سای

جانها چو سپاه نحل پر جوش                                    برخاک امیر نحل مدهوش

خاقانی همچنین با صراحت بسیار، یکی از انگیزه های اشتیاق خود برای سفر به خراسان را زیارت مشهد امام رضا (ع) می داند

روضه پاک رضا دیدن اگر طغیان است شاید ار  بر ره طغیان شدنم نگذارند

                                                                        ( دیوان خاقانی /154)

همچنین در قصیده ای با مطلع

به خراسان شوم انشاء الله                             این ره آسان شوم انشاء الله

چنین می گوید

بر سر روضه معصوم رضا                 شبه رضوان شوم انشاء الله

گرد آن روضه چو پروانه شمع                        مست جولان شوم انشاء الله

                                                                        (دیوان خاقانی / 406)

شاعر شروان در یکی از رباعیهای خود، امامان بزرگوار شیعه را مظهری از پرهیز و توفیق و سداد می شناسد

کو آن که به پرهیز و به توفیق و سداد   هم باقر بود و هم رضا هم سجاد;

از بهر عیار دانش اکنون به بلاد                      کو صیرفی و کو محک و کو نقّاد

        گفتنی است که امام دوازدهم شیعیان «حضرت قائم منتظر (عج)» متجاوز از سی و سه بار در دیوان خاقانی مورد اشاره قرار گرفته است و شاعر در بسیاری موارد، ممدوح خود را به آن حضرت تشبیه کرده است؛ و هرچند برخی از این موارد به جهت ادب شرعی، ناروا و محل تأمل است؛ اما در عین حال گویای این نکته است که وجود آن حضرت، مظهر اعلائی برای شاعر محسوب می شده است

        و اما از مطالعه قصاید صوفیانه خاقانی، تصوری استوار در ذهن پدید می آید  که سخنسرای شروان دارای مسلک اهل طریقت و تصوف بوده است و در این راه ریاضتها و مجاهدتهای بسیار داشته و گرایش مشربی او در این باب، همراه با تقدیی عملی نیز بوده است، بویژه که در قصیده ترسائیه، دعوی چله نشینی بسیار می کند

پس از چندین چله در عهد سی سال                شوم پنجاهه گیرم آشکارا

                                                                                    (دیوان خاقانی/25)

        ولی مظاهر خود شیفتگی و پیوند ناگسستنی او با خویشتن گرایی، و مفاخره های کلان در دیوان، که حتی در سروده های روزگار پیری شاعر نیز به چشم می خورد، این پندار را به گونه ای تعدیل می دهد که گویی اقرار و دعوی شاعر به حالات طریقت صرفاً نوعی گرایش و علاقه درونی بوده است و تلاش او برای تثبیت و استمرار چنین حالاتی در دل و باطن، کامیاب نبوده است. با این همه، تعبیرات عرفانی بدیعی در سروده های او دیده می شود که وقتی با شیوه کلام و بیان خاص وی در می آمیزد، بس دل انگیز و مؤثر به نظر می رسد

        توجه شاعر به حالات زهد و تصوف، تا حدودی از اعتقاد و باور استوار او به سنایی سرچشمه می گیرد و می دانیم که وی در آغاز کار به اعتراف سرده هایش و آنچه تذکره نویسان و محققان متقدم و متأخر نوشته اند، از سنائی تقلید می کرده است و انتخاب تخلص «حقایقی» در آغاز کار شاعری وی نیز چنان که گفته شد، در پیوند با همین نکته است

        اگر چه تصوف در منطقه زندگی او یعنی اقلیم شروان و آذربایجان نیز در این روزگار خالی از رونق نبوده است؛ ولی حال تصوف خاقانی به تعبیر استاد فروزانفر، «متوسط است و مانند سنائی و عطار در عالیترین درجه نمی باشد و بدین جهت مانند صوفیان متوسط به تأویل ظواهر می گراید و بدان پای بند است و سخنان صوفیانه اش بیشتر بیان احوال خویش و به ذوقیات عرفا شبیه تر، و کمتر متضمن حقایق و مطالب سودمند تصوف است»

        باید گفت که محققان دیگر هم یا شیوه تفکر صوفیانه را در وی اصیل ندانسته، و یا زهد و تحقیق در شعر او را برخوردار از شور سخن سرایان عارف مسلک پیش از وی نیافته اند

        شاید خاقانی را به یک تعبیر بتوان نمونه اعلای «عرفان شعری» در ادبیات فارسی دانست و البته این اصطلاح را باید با آنچه شعر عرفانی است در محل تفاوت گذاشت. غرض از عرفان شعری، مفاهیم و مضامین و «مصطلحات» عرفانی است که به حسب علاقه و پیوند شخصی شاعر با تصوف در شعر او نمود پیدا می کند اما ریشه در باورهای عینی و اعتقادی مستمر و استواری ندارند. این نوع از عرفان، بیشتر در سطوح کلام شعری و تعابیر منظوم ظاهر می شود. یعنی نه عمق اشعار تعلیمی عرفانی را دارد و نه نشئه و آشناکی غزلها و سروده های ذوقی عارفان را در آن می توان یافت و بدین سبب در این صنف از سروده ها مرز میان دو خط مشخص عرفانی یعنی «عرفان زاهدانه» و «عرفان عاشقانه» چندان قابل تفکیک نیست، زیرا این تفکیک زمانی است که تعابیر مورد اشاره در سروده های عرفانی، ریشه در عمق داشته باشد و متکی بر بنیانی رفتاری و باور داشتی بود. یکی از سروده های عرفانی خاقانی قصیده ای است با مطلع

ای پنج نو به کوفته در دار ملک لا                   لا در چهار بالش وحدت کشد ترا

این قصیده دارای مقدمه ای طولانی در مراتب زهد و توحید و تصوف است؛ اما تعبیرات شاعر، هیچ مشرب مشخصی را در عرفان باز نمی نماید، و حتی سخن به گونه ای نیست که بتوان برزخ میان عرفان زاهدانه و عاشقانه را از آن استنباط کرد. برای مثال در بخشی از این قصیده می گوید

                      از عشق ساز بدرقه پس هم به نور عشق                  از تیه لا به منزل الا الله اندر آ

دروازه سرای ازل دان سه حرف عشق            دندانه کلید ابد دان دو حرف لا;

 فتراک عشق گیر نه دنبال عقل از آنک                         عیسیت دوست به که حواریت آشنا

                                                                                    (دیوان خاقانی/3)

و سپس در جای دیگری از این قصیده می گوید

گر سر یوم یحمی بر عقل خوانده ای      پس پایمال مال مباش از سر هوا;

بر پنج فرض عمر بر افشان و دان که هست        شش روز آفرینش از این پنج با نوا

توسن دلی و رایض تو قول لا اله                     اعمی و شی وقاید تو شرع مصطفی

                                                                                    (دیوان خاقانی/4)

این کیفیت گاه در یک بیت به تنهایی ظاهر می شود

عنان شاهد دل گیر و دست پیر خرد                ز راه زهد بگردان به کوی باده بیا

                                                                                    (دیوان/620)

حاصل سخن این که وقتی مضامین صوفیانه او در کنار هم گذاشته می شود و در محل مقایسه قرار می گیرد، نهایت کار موجب این استنباط می شود که غلبه حالات عشق بر زهد، برای او در همین مایه از سطوح قابل تعبیر است. (از کتاب ارمغان صبح)

شاعران معاصر خاقانی

        قرن ششم یعنی روزگار خاقانی از ادوار مهم شعر فارسی است بویژه که در این قرن، شعر فارسی از محدوده اقلیمی خراسان بیرون آمد و در نواحی دیگری از جمله عراق عجم (= نواحی مرکزی ایران) و آذربایجان نیز گسترش یافت و بدین سبب خحاقانی با شاعران مشهوری در نواحی خراسان آشنا گردید. او که با شماری از این سرایندگان همعصر بود، با بعضی مشاعره و مکاتبه نیز داشت

        یکی از مشهورترین شاعران معاصر خاقانی، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی است که به سبب آشنایی با هنر نقاشی، به جمال نقاش شهرت داشت. و از قصیده سرایان برجسته قرن ششم در ناحیت عراق عجم محسوب می شود. وی سفری نیز به منطقه آذربایجان داشته و شهر گنجه را ستوده است. او پس از انتشار قصیده هجو اصفهان، منسوب به خاقانی و توطئه مجیر الدین بیلقانی در این باب، قصیده ای خطاب به خاقانی سرود با این مطلع

کیست که پیغام من به شهر شروان برد یک سخن از من بدان مرد سخندان برد

        جمال الدین در این قصیده تعریضی رندانه و طنز آلود نسبت به خاقانی دارد و دعویهای او درباره تفوق توان و قدرت شاعریش را مورد تردید قرار می دهد و می سراید

دعوی کردی که نیست مثل من اندر جهان  که لفظ من گوی نطق زقیس و سحبان برد

عاقل دعوی فضل، خود نکند ورکند                باید کز ابتدا سخن به پایان برد

   کسی بدین مایه علم، دعوی دانش کند؟            کسی بدین قدر شعر، نام بزرگان برد؟

شعر فرستادنت به ما چنان است راست            که مور پای ملخ پیش سلیمان برد

اما پس از ابیاتی که آمیزه طنز و تعریض است، از آنچه گفته است باز می گردد

این همه خود طیبت است، بالله اگر مثل تو                     که از وجود تو فضل رونق و سامان برد

        شاعر بلند آوازه دیگری که با خاقانی معاصر بوده است و احتمالاً با هم دوستی و پیوند داشته اند، نظامی گنجوی است. مشهور است که نظامی در قصیده ای او را مرثیه گفته است. مطلع بازمانده از این قصیده که برخی از پژوهشگران در صحت انتسابش به نظامی تردید کرده اند، چنین است

همی گفتم که خاقانی دریغا گوی من باشد                     دریغا من شدم آخر دریغاگوی خاقانی

        دیگر شاعر معاصر خاقانی، ابوالعلای گنجوی است. او که استاد و معلم خاقانی در فنون شعر بوده است، دختر خود را به نکاح سخنسرای شروان در آورد، اما پس از ورود خاقانی به دستگاه شروانشاه، به جهت رقابتهای مرسوم شاعران و شاید زود رنجی و برتری جویی خاقانیف میان آنها تکدر و دشمنی به هم رسید و هریک بی پروا دیگری را به باد هجو و تعریض گرفت. خاقانی در تحفه العراقین، تعبیرات ناخوشی را در مورد ابوالعلاء به کار می برد و ابوالعلاء نیز با لحنی که شاید ملایم تر از لحن و ادای خاقانی است، او را پاسخ می گوید. گفتنی است که خاقانی سپاس استاد خویش ابوالعلای گنجوی را نگاه نداشت، و خود نیز به آسیب شاگرد ناسپاسش یعنی مجیر االدین بیلقانی گرفتار آمد

رشید وطواط شیرازی از دیگر سرایندگان معاصر خاقانی است که با وی پیوند و مکاتبه و مشاعره داشته است. وی خاقانی را در قصیده ای با سی و یک بیت آراسته و مقدمه ای منثور ستود و خاقانی هم با قصیده ای نغز و استادانه به مطلع

مگر به ساحت گیتی نماند بوی وفا                  که هیچ انس ز هیچ انس مرا

        رشید را پاسخ گفت و در حق وی تبجیلها و تجلیلهای بسیار کرد. این قصیده رشید به هنگام بیست و پنج سالگی خاقانی و مقارن با مرگ مرگ کافی الدین عمر برای او فرستاده شده است و به نظر می رسد که قطعاً بجز این قصیده، سروده های دیگری نیز میان دو شاعر مبادله شده است. و اما این دوستی شاید به دلیل انکار نابخردانه رشید در حق سنائی، و یا علل دیگر به کدورت انجامید و خاقانی هجوهای گزنده ای در ذم رشید سرود. وی در این هجویه ها با چنان الفاظ ناخوش و نادلپذیری به نکوهش و زشتیاد رشید می پردازد که در مقایسه با آن تجلیلها مایه شگفتی است

        امیر اثیر الدین اخسیکتی هم از معاصران خاقانی بوده است . او که خویشتن را در شاعری برتر از خاقانی می شمرد، موجب خشم خاقانی می شد اما شاعر شروان با او برخوردی ملایم داشت و او نیز در مقام مشاعره با خاقانی، عنان اعتدال را از دست نداد

        فلکی شروانی هم از معاصران خاقانی است. اگر چه گفته اند که او استاد خاقانی بوده است اما سخن دولتشاه معقول تر می نماید که او و خاقانی هر دو از شاگردان ابوالعلای گنجوی بوده باشند. خاقانی قطعه ای در سوگ فلکی دارد که خالی از مایه های طنز نیست و شاید نشانی از رقابتها و بر زدنهای احتمالی میان آن دو بوده باشد. خاقانی در این سروده، فلکی را عطسه خود، یعنی پرورده وش اگرد و مقلد خویش می خواند

عطسه سحر حلال من فلکی بود                     بود به ده فن ز راز نه فلک آگاه

زود فرو شد که عطسه دیر نماند                      آه که کم عمر بود عطسه من آه

جانش یکی عطسه داد و جسم بپرداخت           هم ملک الموت گفت یرحمک الله

        ظهیر الدین فاریابی که چند سالی پس از خاقانی درگذشت، معاصر دیگر او است. اگر چه وی نیز همانند خاقانی در اواخر عمر در تبریز اقامت داشته و در همان شهر درگذشته است اما رابطه ای میان او و خاقانی دانسته نیست

        انوری که استاد مسلم شعر فارسی در قرن ششم است هم معاصر خاقانی بوده است ولی قرینه ای از پیوند، دوستی و یا مشاعره ای میان آن دو مشاهده نشده است

ممدوحان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395
دانلود پروژه مقاله قوانين و مقررات حفاظت محيط زيست تحت word

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله قوانين و مقررات حفاظت محيط زيست تحت word دارای 49 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله قوانين و مقررات حفاظت محيط زيست تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه مقاله قوانين و مقررات حفاظت محيط زيست تحت word

پیشگفتار:  
مقدمه:  
گفتار اول  
الف ـ تعریف محیط زیست  
ب- انواع محیط زیست  
ج – تعریف آلودگی و انواع آلودگی محیط زیست در حقوق ایران  
د: دلایل لزوم حمایت از محیط زیست  
ه- اسلام و محیط زیست  
و- قانون اساسی  و محیط زیست  
ز- تاریخچه و تحول حقوق محیط زیست در ایران  
ح – حمایت بین المللی از محیط زیست  
ط) پیشگیری و شیوه های غیر کیفری حمایت از محیط زیست  
گفتار دوم  
الف-تعریف جرم زیست محیطی  
ب جایگاه جرم زیست محیطی  
ج – عناصر تشکیل دهنده جرم زیست محیطی  
1-ج-عنصر قانونی  
2-ج=عنصر مادی  
ج-3 عنصر معنوی :  
د) قوانین و مقررات زیست محیطی کیفری  
گفتار سوم:  
انواع جرایم زیست محیطی با استناد به مواد قانونی  
الف ـ جرایم ارتکابی نسبت به عناصر جاندار محیط زیست  
الف ـ 1ـ جرایم ارتکابی نسبت به تخریب جنگلها , مراتع و فضای سبز  
الف-2= جرایم ارتکابی نسبت به جانوران  
ب ـ جرایم ارتکابی نسبت به عناصر بی جان محیط زیست  
ب ـ 1) آلودگی هوا:  
ب2- آلودگی آب  
ب3=آلودگی صوتی  
ب4) آلودگی و تخریب خاک و آلودگی ناشی از زباله  
ج) جرایم مربوط به آلودگی شیمیایی و هسته ای  
گفتار چهارم: مجازاتهای زیست محیطی  
الف) اعدام و تبعید  
ب ـ حبس و جزای نقدی  
جزای نقدی  
ج) مصادره اموال  
دـ تعطیل کردن موسسه  
ه) تشدید مجازات  
و- مجازات شروع به جرم  
گفتار پنجم  
الف) خواهان و خوانده جرایم زیست محیطی  
ب- نقش ضابطین قوه قضائیه در جرایم علیه محیط زیست :  
ج ـ چگونگی برخورد سازمان حفاظت محیط زیست با جرایم زیست محیطی  
8ج-1) اخطار به آلوده کننده و تعطیل آن  
ج ـ 2) اعلام جرم واقامه دعوی کیفری برعلیه آلوده کننده  
ج3) مطالبه ضرر وزیان ناشی از جرم  
ج4- مصالحه  
نتیجه گیری :  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه مقاله قوانين و مقررات حفاظت محيط زيست تحت word

1ـ تقی زاده انصاری، مصطفی ، حقوق کیفری محیط زیست ، چاپ اول نشر قومس تهران 1376 یک جلد

2ـ قوام ، میرعظیم، حمایت کیفری از محیط زیست ، چاپ اول ، انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست 1375 یک جلد

3ـ خسروی راد، سام ، محیط زیست داریم قانون محیط زیست نداریم ، مجله انتخاب شماره 12 24/5/

4ـ نیامیر ، آیدین ، محیط زیست در اینترنت، موج سبزـ سال اول ـ شماره 3 ،

5ـ گفتگو با حجت یوسف (معاون سازمان حفاظت از محیط زیست) ، سازمان حفاظت محیط زیست نمی تواند با خودروهای متخلف برخورد کند ،‌ نشریه عصر آزادگان ، شماره 95 8/10/

6ـ قاسمی ، ناصر ، پایان نامه دکتری حمایت کیفری از محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرس 1379 شماره پایان نامه 2164

7ـ مجموعه قوانین و مقررات حفاظت محیط زیست ایران ، چاپ اول ، انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست، بهمن ماه 1379

مقدمه:

می دانیم که امروزه بحث محیط زیست و بحران های ناشی از آلودگی آن مساله ای که همه جهانیان را به فکر واداشته. چرا که محیط زیست ارتباطی تنگاتنگ با حیات و سلامت انسانها داشته و آلودگی آن زندگی همه جانداران را تهدید خواهد کرد. امروز  بسیاری از انواع بیماریهای جسمی و روانی مخصوصاً در شهرهای بزرگ ناشی از همین آلودگیها بوده و انسانها در معرض مرگ تدریجی قرار گرفته اند

برای حفظ و حمایت از محیط زیست اقدامات مختلفی صورت گرفته. مسائل مربوط به محیط زیست مانند همه مسائل اجتماعی دیگر دارای جنبه های حقوقی می باشد

در زمینه جنبه های حقوقی آنچه مورد بحث ماست بحث حقوق جزا و نقش آن در حمایت از محیط زیست می باشد

هدف از این تحقیق بحث در مورد این فرضیه است که آیا حمایت کیفری از محیط زیست و بکار گیری مجازاتهای شدید علیه آلوده کنندگان محیط زیست بهترین راه حفاظت از محیط زیست است ؟

و پاسخ به این سوال که مجازاتهای وضع شده در زمینه حفاظت محیط زیست از چه نوع است؟

به منظور نیل به این هدف مطالب را به 5 گفتارتقسیم خواهیم کرد . در گفتار اول به راهها و دیدگاههای مختلف در زمینه حمایت از محیط زیست می پردازیم و دیدگاه اسلام و قانون اساسی را بررسی می کنیم

در گفتار دوم به بررسی ارتباط حقوق جزا و محیط زیست و در گفتار سوم انواع جرایم زیست محیطی را بررسی می کنیم. در گفتار چهارم مجازاتهای زیست محیطی که در قوانین ایران به چشم می خورد بررسی می کنیم و در انتها تشریفات رسیدگی و اندکی به سازمان حفاظت محیط زیست می پردازیم

از آنجا که در این زمینه بسیار کم کار شده وحتی در دانشکده های حقوق و برای دانشجویان حقوق بحثی تازه و ناملموس است سعی کردم  با ارائه این تحقیق و کار در این زمینه اندکی اهمیت این موضوع را یاد آوری و به لزوم کار در این زمینه متذکر شوم

گفتار اول       

الف ـ تعریف محیط زیست

محیط زیست یعنی چه و تعریفی از آن می شود ارائه داد؟

بنظر می رسد ارائه یک تعریف جامع و مانع از محیط زیست تقریباً غیرممکن باشد. چرا که مفهوم محیط زیست و دامنه شمول آن بسیار گسترده است و تعریفی که بتواند بطور کامل در برگیرنده همه جنبه های آن باشد کاری  مشکل است

چیزی که به ذهن می رسد اینست که تمامی محیط پیرامون و اطراف ما و همه آنچه در اطراف ما بطور مستقیم وغیر مستقیم زندگی ما به آن وابسته است محیط زیست ما را تشکیل می دهند

دکتر قوام در تعریف محیط زیست آورده اند “محیط زیست به تمامی محیطی اطلاق می شود که نسل انسان بطور مستقیم و غیر مستقیم به آن وابسته است و فعالیتهای او در ارتباط با آن قرار دارد.”1

در تعریف دیگری چنین آمده: “محیط زیست عبارتست از محیطی که فرآیند حیات را فراگرفته وباآن برهم کنش دارد, محیط زیست از طبیعت, جوامع انسانی و نیز فضاهایی که با فکر و به دست انسان ساخته شده اند تشکیل یافته است و کل فضای زیستی کره زمین, یعنی زیستکره را فرامی گیرد”2

می بینیم که در تعاریف فوق محیط زیست را محیطی مرتبط با حیات و زندگی انسان می دانند و این خود نشانه اهمیت آنست. چرا که هر آنچه زندگی بشر را تحت تاثیر قرار دهد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به اهمیت این مفهوم کشورها درصدد حمایت از آن برآمدند اما هرکشور به یکی بیا برخی از عناصر مشخص زیست محیطی توجه کرده است. به عبارتی هر کشوری با توجه به محیط جغرافیایی, پیرامون و انسانی خود جنبه هایی را که بیشتر باآن در تماس بوده مد نظر قرار داده. مثلاً به طور طبیعی کشوری که اطراف آن را بیشتر آب فراگرفته بیشتر ذر زمینه حمایت از آبها و مسائل مربوط به صید فعالیت می کند یا کشوری که در آن جنگلهای فراوان وجود دارد بیشتر به بحث شکار و جنگلها و مراتع پرداخته

کشور ما ایران با توجه به گستردگی و پهناوری آن و بهره مند بودن از نعمتهای آب و جنگل و مراتع و وضعیت نابسامان و آلودگی  هوا ;..باید در این زمینه بسیار فعالانه و جدی عمل کند

به این منظور نخستین مرحله ارائه یک تعریف جامع و مانع حقوقی از مساله محیط زیست است

در قوانین کشور ما اعم از قانون اساسی و قوانین عادی و دیگر مقررات , تعریفی از محیط زیست ارائه نشده بنابر این دراین زمینه نمی توانیم به دیدگاه قانونی اکتفا کنیم

هم چنین در قوانین بسیاری کشورها مانند فرانسه و لهستان نیز تعریف حقوقی از محیط زیست ارائه نشده

در معاهدات و کنوانسیونهای بین المللی نیز تعریف خاصی از محیط زیست به چشم نمی خورد . تنها متنی که در این رابطه به ارائه تعریف نسبتا جامعی از محیط زیست پرداخته قانون یونانی 1996/360 میباشد

بر طبق آن محیط زیست1 محیط طبیعی و محیط فرهنگی ترکیب می یابد

ب- انواع محیط زیست

در بیشتر کتابها محیط زیست را به دو بخش عمده تقسیم کرده اند . اگر چه تقسیم بندی های دیگری نیز وجود دارد اما نهایتا می شود همه را تحت 2 بخش محیط زیست انسانی و محیط زیست طبیعی جای داد

محیط زیست طبیعی به آن قسمت از محیط زیست اطلاق می گردد که , در بر
گیرنده بخشی از فضای سطح کره زمین است و به دست انسان ساخته نشده است .1

بعبارتی محیط زیست طبیعی محیطی است موهبت خدادی که بشر در آن دخالت نداشته و شامل جنگل ,آب , هوا , خاک , دشت , رودخانه ,;..است

اما محیط زیست انسانی محیط ساخت دست بشر است و محیطی است که در وجود آن نقش داشته محیطی که انسان با فکر و اندیشه و دست خود و با طرز زندگی خویش ساخته است وسایل خانه ها ، کارخانه ها ، شهر ها ، پارکها ، فاضلاب ها و … می باشد

ج – تعریف آلودگی و انواع آلودگی محیط زیست در حقوق ایران

مهمترین بحث و معضل امروزه دنیا در رابطه با محیط زیست مساله آلودگی ها است آلودگی های محیط زیست شاید مهمترین علت توجه به محیط زیست باشد . این آلودگی هاحوزه های آب و خاک و هوا و… را تحت تاثیر قرار داده اند

ماده 9 قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست مصوب 1353 تعریف ذیل را از آلودگی به دست می دهد

«منظور از آلود  ساختن محیط زیست عبارتست از پخش یا آمیختن مواد خارجی به آب ، هوا و خاک یا زمین به میزانی که کیفیت فیزیکی ، شیمیایی یا بیولوژیکی آن را بطوری که زیان آور به حال انسان یا سایر موجودات زنده یا گیاهان و یا آثار و ابنیه باشد ، تغییر دهد . این نخستین تعریفی است که از آلودگی محیط زیست در حقوق ایران مطرح شده

همین تعریف با تغییرات اندکی در تبصره 2 م 688 قانون مجازات اسلامی بیان شده

طبق تبصره 2 م 688 :«منظور از آلودگی محیط زیست عبارتست از پخش یا آمیختن مواد خارجی به آب یا هوا یا خاک و یا زمین به میزانی که  کیفیت فیزیکی ، شیمیایی یا بیولوژیکی آن را بطوری که به حال انسان یا سایر موجودات زنده یا گیاهان یا آثار یا ابنیه مضر باشد تغییر دهد »

پس با توجه به این تعاریف تقریباً می فهمیم که آلودگی محیط زیست شامل موارد و انواع مختلفی است و شامل آلودگی آب ، خاک ، صوت ، شیمیایی ، هسته ای … بوده و شامل نابودی انسانها و گیاهان و حیوانات می شود . به این ترتیب می بینیم که مهمترین و اساسی ترین مساله بشر امروز باید توجه به محیط زیست باشد . چراکه هرآنچه با حیات و زندگی انسان در تماس باشد و جان او را مورد تهدید قرار دهد باید جدی به آن نگریسته شود . اما متاسفانه مساله محیط زیست به قدر کافی مورد توجه قرار نگرفته شاید یکی از اساسی ترین دلایل آن ناآگاهی و عدم اطلاع از عواقب آن باشد

امروزه انسانها مخصوصاً در شهر های بزرگ و آلوده در معرض مرگ و نابودی تدریجی قرار گرفته اند و به انواع و اقسام بیماریها مبتلا می شوند

آلودگی هوا نشاط و تندرستی و حتی شادی مردم را می گیرد و حتی درازاش هیجان و اضطراب و افسردگی و عصبانیت و سر درد را به انسان باز می گرداند

آبهای آلوده ضمن اینکه حیوانات را دچار بیماری های گوناگون می نماید بر گیاهان نیز تاثیر گذاشته و در نتیجه انسانهایی را که از این گیاهان استفاده می نمایند بیمار می کند

بیماری هایی نظیر اسهال خونی و اسهال از آلودگی آب توسط انسان بوجود می آیند. یا در زمینه آلودگی خاک می بینیم سالانه میزان زیادی از سطح زمین های زراعتی و جنگلها تبدیل به ساختمان و دیگر تاسیسات شهری و صنعتی می شود . می بینیم که هر یک از آلودگی ها دنیایی خطرات ، بیماری ها و بدبختی ها را برای انسان به ارمغان می آورد . تنگی نفس ، بیماری های قلبی و ریوی همه از پیامد های زندگی در محیطی آلوده است پس با این وضع توجه به مسائل محیط زیست از اهمیت خاصی برخوردار است

د: دلایل لزوم حمایت از محیط زیست

می دانیم که هر گونه فعالیت و پیشرفت انسان نیاز به محیطی مناسب جهت زندگی و زیست دارد . در زمانهای گذشته انسانهایی که از طبیعت و محیط زیست استفاده می کردند خودشان  به عنوان یکی از عناصر محیط زیست بشمار می رفتند و در خدمت
و اسیر طبیعت ها بودند  و به قدر نیازشان از طبیعت سود می بردند اما با پیشرفت های انسان و رشد تکنولوژی و صنعت در چند دهه گذشته این طبیعت بود که به خدمت انسان درآمد و انسانها برای رفع نیازهای خویش و بهره گیری از محیط پیرامونی شان به تخریب طبیعت دست زدند . پیامدهای این پیشرفت و بهره برداری نابودی محیط زیست ، آلودگی آن و در نهایت گرفتار شدن انسان بود

انواع آلودگی های صوتی ، شیمیایی ، آب ، خاک ، هوا و .. دستاورد این بهره برداری بی رویه انسان از محیط پیرامونی اش برد

آمارها نشان می دهند که آلودگی هوا سالانه موجب مرگ و میر 3 میلیون نفر در جهان می شود

به گزارش وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی بیش از 90 درصد مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوادر کشورهای در حال توسعه بعلت آلودگی هوا در فضای بسته عارض می شود1

در زمینه آلودگی صوتی نیز می بینیم که سر و صدا یکی از عوامل طبیعی است که به سلامت روانی افراد آسیب می رساند . بیشتر شهروندان تهرانی در مناطقی زندگی می کنند که سر و صدا در آن مناطق تا 80دسی بل نیز می رسد . این میزان سروصدا برای یک منطقه مسکونی با توجه به استاندارد های تعیین شده در کشورهای مختلف بالاتر از حد مجاز برای آلودگی صوتی است

برطبق آخرین تحقیقات ، رابطه مستقیم بین رفتار جنایتکارانه در کودکان و آلودگی ناشی از سرب در محیط وجود دارد . مطالعات گسترده درباره اثرات سود سرد ، بار دیگر حاکی از عواقب جبران ناپذیر این ماده خطرناک بر روی کودکان است.از جمله اینکه کودکانی که در معرض مقادیربالای این ماده قرار می گیرند بطور جدی دچار پوسیدگی دندان ها می شوند . تحقیقات ثابت کرده کودکانی که در حین رشد در معرض آلاینده قرار می گیرند ، آمادگی بیشتری جهت انجام رفتارهای خشونت آمیز دارند . پرفسور «نیدل من» از دانشگاه پترزبورگ در روش تحقیق خود در این مورد از یک تکنیک ویژه پرتوهای ایکسین استفاده نمود و با  مقایسه میزان سرب موجود در استخوان 216 مجرم خردسال و میزان سرب موجود در 200 دانش آموز دبیرستانی که از سلامت روانی برخوردار بودند به تفاوت چشمگیری در زمینه میزان سرب موجود در بدن این 2 گروه رسید[1] 

اثرات نامساعد آلودگی های زیستی محیطی بر سلامت و زندگی انسانها و جانداران بقدری فراوان و چشمگیر است که همگان را بر آن داشته تا به حمایت از محیط زیست خود برخیزند . با توجه به اثرات طبیعت و محیط زیست بر سلامتی و زندگی بشر حمایت از آن امری انکار ناپذیر است

واین نکته ای بود که صاحبنظران را بر آن داشت تا ازحقوق محیط زیست کمک بگیرند و به فکر تدوین قوانینی در این زمینه باشند

ه- اسلام و محیط زیست

اسلام کاملترین دین الهی است که به همه ابعاد زندگی بشر توجه داشته و در هر زمینه ای می توان در اسلام دستورات و راه نجات را جستجو کرد

قرآن کریم در بسیاری از آیات انسانها را به مطالعه طبیعت و عناصر آن فرا خوانده است

1-آیه 30 سوره انبیاء : «و جعلنا من السماء کل شیء حی » یعنی از آب همه چیز را زنده کردیم . پس گیاه و حیوان و انسان زندگیشان به آب بستگی دارد

2-آیه 164 سوره بقره «و ما انزل الله من السماء من ماء فاحیا به الارض بعد موتها » یعنی خداوند آب را نازل کرد و زمین مرده را به وسیله آب زنده کرد

و همچنین آیه 99 سوره انعام و آیه 11 سوره انفال به بیان اهمیت آب پرداخته . امام صادق می فرماید :‌ خلق الله الماء طهورا= خداوند آب را پاک و پاک کننده خلق کرده
است

الماء یطهر لایطهر =آب هر چیزی را پاک می کند و با هبچ چیز پاک نشود

اولین نکته در اینجا اینست که آب را بالطبع پاک و دارای خاصیت پاک کنندگی دانسته اند . اکتشافات جدید نیز کاملاً این نکته را تایید و ثابت می کنند که آب نه تنها جدا کننده آلودگی از محل خود و حل کننده آنها می باشد بلکه در اثر اعمال حیاتی و شیمیایی حیوانات ذره بینی کلیه آلودگی های حاصل از مواد آلی را از بین می برد بدون آنکه از پاکی آن چیزی کاسته شود فقط زمانیکه در اثر فراوانی و غلبه مواد آلی یا فاسد شدن محیط حیوانات ذره بینی ناتوان گشته و اکسیژن مورد نظر به قدر کافی نرسد فساد فوراً شروع و بوی مخصوصی متصاعد می شود . و شارع مقدس نیز وسیله تمیزی و غیر تمیزی آب را در همان تغییر حالت و به عبارت دیگر تولید بوو یارنگ و طعم قرار داده 1

در مورد زمین و خاک امام صادق فرموده اند : جعل التراب طهوراً کما جعل الماء طهوراً خداوند خاک را پاک و پاک کننده قرار داده است . کما اینکه آب را پاک و پاک کننده قرار داده است . در واقع اگر اسلام از حفاظت عناصر اساسی در محیط زیست و حمایت آنها تاکید دارد بخاطر خیر انسان و  تامین ضروریات و حاجتهای انسان چه برای نسل حاضر و چه نسبت به نسلهای آینده است و انسان را متوجه حمایت و نگهداری از خود و محیط زیست خود می کند

و- قانون اساسی  و محیط زیست

اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی

« در جمهوری اسلامی ، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی روبه رشدی داشته باشند وظیفه عمومی تلقی می گردد . از این رو فعالیت های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند ، ممنوع است »

اصل پنجاهم قانون اساسی دارای ابعاد وسیعی است که عبارت است از لزوم توسعه و رشد اقتصادی در کشور و حفاظت از محیط زیست ، منع قانونی فعالیت های اقتصادی که منجر به تخریب غیر قابل جبران محیط زیست می شود یعنی تاکید بر توسعه پایدار ، بالاخره وظیفه عمومی قرار دادن پاسداری از محیط زیست که از  مهمترین پایه های جامعه مدنی می باشد . اهداد یک کشور توسعه یافته همراه با محیط زیست پاک به نسل آینده از اهداف مهم این اصل است

توسعه پایدار : در انتهای قرن 20 و آغاز قرن 21 در اثر تلاش های وسیع صنعتی برای دستیابی به اقتصاد بهتر منابع طبیعی در سراسر جهان به شدت آسیب دیده است این نوع توسعه که در نیم قرن اخیر به اوج خود رسیده توسعه ناپایدار است زیرا اهداف خود را که رفاه و آسایش بیشتر و اقتصاد بهتر برای انسان است نقض کرده است1

پس تلاشهای صنعتی و رشد اقتصادی که اساس توسعه را تشکیل می دهند نباید موجب صدمه جبران ناپذیر به محیط زیست شود زیرا در این صورت هدف مهم توسعه که عبارتست از راحتی و آسایش بیشتر انسان سخت مورد تهدید قرار گرفته است

در 2 قسمت از اصل پنجاهم توسعه پایدار مورد تاکید قانون گذار قرار گرفته آنجا که  شرط رشد و توسعه را مستلزم رعایت حقوق نسلهای آینده می کند . قانون اساسی ناهنجاری های اقتصادی توسعه را ممنوع کرده است مصرف بی رویه انرژی مخصوصاً سوخت های سنگواره ای که برای آیندگان فقط مخازن تخلیه شده عظیم زیر زمینی نفت و گاز و کره مسکونی با وضع دگرگون شده به ارث می رسد

در جمله دوم تاکید دیگری در قانون اساسی وجود دارد و غیر قانونی بودن فعالیت های اقتصادی و غیر آنرا که موجب آلودگی محیط زیست و تخریب غیر قابل جبران آن می شود مطرح ساخته است

ز- تاریخچه و تحول حقوق محیط زیست در ایران

1-میر عظیم قوام, حمایت کیفری از محیط زیست، چاپ اول، (انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست) ص

2-کامبیز بهرام سلطانی، مجموعه مباحث و روشهای شهرسازی ـ محیط زیست ـ چاپ اول، (تهران ، مرکز مطالعات و تحقیقات و شهر سازی و معماری ایران) جلد ششم ص

 1-کامبیز بهرام سلطانی ، مقدمه ای بر شناخت محیط زیست ، چاپ اول (تهران ) ، سازمان حفاظت محیط زیست ص

1- آیدین نیامیر – محیط زیست در اینترنت – نشریه موج سبز – سال

2-همان مقاله – ص

1-مجله محیط زیست – ش 33 – سال 79 –ص

1-فصلنامه علمی محیط زیست سال 76 جلد نهم – شماره چهارم – ص 27 تا 29 و ص


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی
تاریخ : سه شنبه 10 فروردين 1395